در آستانه مراسم رونمایی از منشور مستند انقلاب اسلامی توسط حوزه هنری عنوان کرد
یادگاری امسال با فیلم «بهت میاد» توجه منتقدان و دوستداران سینمای مستند را به خود جلب کرد. این مستند ساز جوان فعالیت اش در زمینه فیلمسازی را از سال 91 و با ساخت مستندی در مورد مصرف گرایی در جامعه آغاز کرد.
کد خبر: ۸۹۷۷۰۸۲
|
۳۰ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۳

محمدحسن یادگاری: مستندسازی دینی و انقلابی طی دوره ای ده ساله توانست جریان ساز شودبه گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری، محمدحسن یادگاری امسال با فیلم «بهت میاد» توجه منتقدان و دوستداران سینمای مستند را به خود جلب کرد. این مستند ساز جوان فعالیت اش در زمینه فیلمسازی را از سال 91 و با ساخت مستندی در مورد مصرف گرایی در جامعه آغاز کرد و در ادامه مستند های «به وقت مادری» ،«به ایران خوش آمدید» ،« بار دیگر مردی که دوست میداشتیم» و ...را با مشارکت حوزه هنری و سایر نهادهای فرهنگی ساخت. در ادامه گفتگو با این فیلمساز جوان و با انگیزه را می خوانید.

آقای یادگاری مستند سازی را از چه سالی آغاز کردید؟

از سال 91 به صورت جدی وارد عرصه مستند سازی شدم. البته قبل از آن هم به شکل آماتوری و غیر حرفه ای کارهایی در این زمنیه داشتم. سال 92 مستند «داوطلبین عزیر» درباره مصرف گرایی در ایران ساختم و بعد از آن مستند «به وقت مادری» ، کلیپ «به ایران خوش آمدید» (در مورد نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی و آمریکایی) و مستند «بار دیگر مردی که دوست میداشتم» درباره مرحوم نادر ابراهیمی را تولید کردیم. اخرین کارم هم «بهت میاد» درباره تاریخ مد و مدگرایی در ایران بود که امسال ساختم.

به عنوان یک مستند ساز جوان، وضعیت مستند به ویژه مستند های انقلاب را چطور می بینید؟

مستند سازی با ادبیات دینی و انقلابی با ایران اسلامی بسیار منطبق است. به همین دلیل این نوع سینما به سرعت در طی دوره ای ده ساله توانست جریان ساز شود. اعتقاد من این است که حتی در سینمای داستانی هم قصه هایی ماندگار شده و در زهن تماشاگران مانده اند که استنادی به واقعیت داشته باشند.

اگر به لیست پر فروشترین فیلم های ایرانی نگاهی بیندازید به صدق گفته من پی خواهید برد.از فیلم های تاریخی و اجتماعی و انیمیشن های تاریخی گرفته تا ژانرهای عامه پسند همواره آثاری مورد توجه قرار گرفته اند که نگاهی به واقعیات تاریخی داشته اند. برای مثال حتی فیلم پرمخاطب «اخراجی ها» که در گونه فیلم های عامه پسند قرار میگیرد هم به تاریخ استناد داشت. همچنین پرفروش ترین و پر مخاطب ترین سریال تاریخ سینمای ایران «یوسف پیامبر» بود که در بسیاری از کشورهای جهان به نمایش در آمد و برای ایران بسیار درآمد زا بود. این فیلم نیز بر اساس استنادهای تاریخی بوده است. پس مردم همواره به فیلم هایی که بر اساس واقعیت های تاریخی باشند اقبال نشان میدهند و سینمای مستند در ذات این ویژگی را دارد. از این بُعد بنظرم سینمای مستند با کمترین هزینه و مدیریت درست میتواند راه خود را باز کرده و مخاطب جذب کند و خداراشکر در طی سالهای اخیر این اتفاق افتاده است.

پس وضعیت سینمای مستند را از جهت تولید و جذب مخاطب مثبت ارزیابی میکنید.

قطعا کمبودهایی وجود دارد و شرایط تا رسیدن به ایده آل ها راه درازی در پیش دارد. کار مستند به گونه ای است که یک فیلمساز باید همه زندگی اش را وقف آن کند و وقتی می تواند تمام هم و غم و تمرکز خود را روی یک کار بگذارد که از جهت مالی تامین باشید و از نظر معیشتی در تنگنا نباشد اما عملا این اتفاق نمیفتند. من این توان را دارم که سالی 3 مستند خوب بسازم اما سازمان ها و نهادها همکاری لازم را ندارند. در کنار مشکلات اقتصادی مساله عدم اعتماد نهادها نیز وجود دارد. یک سری حرف ها را فقط در سینمای مستند می توان عنوان کرد و باید این حرف ها گفته شوند. اگر ما کم کاری کرده و این حرف ها را نزنیم دیگران در قالب مستندهای شان آنها را به نحوی که از واقعیت دور است خواهند گفت. مدیران ما هنوز به این باور نرسیده اند که در سینمای مستند می توان دست روی هر سوژه ای گذاشت و فیلم ساخت چون مستند است و فقط قرار است در آن واقعیات عنوان شوند. اگر ما روی فلان موضوع حساس یا فلان خط قرمز دست نگذاریم و در موردش فیلم نسازیم دیگران روی آن موضوع دست خواهند گذاشت و در موردش فیلم خواهند ساخت و بر جامعه نیز اثر گذار خواهند بود.

برای مثال این اتفاق در مورد خانواده پهلوی و رضاشاه افتاد و مستندهایی در مورد این افراد و فرح دیبا ساخته شد که از واقعیت دور بود و این افراد را حتی بین عده ای محبوب کرد. خب ما می توانستیم خیلی زودتر در مورد این افراد و تاریخ پهلوی فیلم مستند بسازیم و دست مان هم پر است و کلی اسناد تاریخی در اختیار داریم اما متاسفانه همانطور که گفتم نهادها به ما اعتماد نمی کنند. نکته دیگر این است که جریان سازی های ما در سینمای مستند عکس العملی است. ما آینده نگری نمی کنیم تا ببینیم 5سال دیگر یا 10سال دیگر چه اتفاق هایی رخ خواهد داد تا متناسب با آن مقطع تولید داشته باشیم.

مشکل این است که همیشه وقتی یک مستند مثلا مانند مستند رضا شاه ساخته شد و تاثیرش را گذاشت به فکر چاره جویی میفتیم. یعنی اجازه میدهیم شبکه های ماهواره ای و جریانات انحرافی داخلی روی موضوع کار کنند و فیلم بسازند و بعد از پخش آن به این فکر کنیم که چرا ما زودتر به فکر تولید فیلم مستند در زمینه آن موضوع نیفتاده بودیم؟ این مساله در مورد موضوعات اجتماعی و اقتصادی نیز صدق می کند.

به نظرتان در حال حاضر مهم ترین موضوعی که باید در سینمای مستند مورد توجه قرار گیرد چیست؟

من فکر می کنم باید در ابتدا الویت های مان را مشخص کنیم. مثلا از الویت یک تا سی درباره فلان موضوع باشد و... . چنین الویت بندی ای در زمینه تولید سریال های درجه الف تلویزیون وجود دارد. همچنین چنین لیستی در مورد فیلم های سینمایی نیز در بنیاد سینمایی فارابی وجود دارد. ما هم در سینمای مستند نیاز به چنین لیستی داریم. باید بدانیم الویت های مان کدامند و قرار است چقدر هزینه کنیم. به این صورت خواهیم دانست برای چند سال آینده فلان تعداد فیلم با فلان موضوعات تهیه خواهیم کرد و طبق برنامه جلو میرویم. اما متاسفانه مدیریت خوبی در این زمینه وجود ندارد و همچنین بودجه ای به این این کار تعلق نمی گیرد. مشکل دیگر این است که با تغییر مدیران ،برنامه ها نیز دستخوش تغییر می شوند. باید خط مشی و برنامه این تدوین شود که حتی با تغییر مدیران نیز ادامه پیدا کند. حتی برنامه های جریانات انقلابی مانند حوزه هنری و بسیج و... نیز با جابجایی مدیران تغییر می کنند و برنامه مشخصی برای سال های آینده در زمینه تولید آثار مستند نداریم.

بحث دیگری که در سینمای مستند بسیار حائز اهمیت است مبحث تولیداتی است که بتوانیم مخاطب بین المللی داشته باشیم و این موضوع وابسته به پخش مناسب و بین المللی است. ما حرف های جهانی بسیاری برای گفتن داریم اما در زمینه پخش بین الملل ضعیف عمل می کنیم و تنها شبکه جهانی که در دست داریم پرس تی وی است که هرچند وقت یکبار دسترسی اش برای پخش برنامه در خارج از کشور تحریم میشود. ما نمی دانیم این شبکه چقدر مخاطب دارد چراکه با ما تعاملی ندارد و سراغ ما مستند سازان نمیاید. متاسفانه بازار پخش فیلم مستند نیز نداریم و به شدت به افراد کارشناس و مدیرانی که در زمینه متخصص باشند نیازمندیم تا بتوانند فیلم هایمان را به شبکه های خارجی بفروشند. در دنیای امروز پخش خوب حتی مهم تر از محصول خوب است.

به نقاط ضعف مان در سینمای مستند اشاره کردید . حالا بنظرتان مهم ترین نقطه قوت در سینمای مستند مان چیست؟

در جامعه ما همیشه سوژه های خوب برای فیلمسازی وجود دارد و اگر کسی فکر و اندیشه ای داشته باشد قطعا می تواند سوژه های خوبی برای فیلمسازی پیدا کند. ما تاریخ بسیار کهن و دین بزرگی مانند اسلام داریم و در جریان تقابل بین سنت و مدرنیته به اصطلاح گیر کرده ایم و ایده ها و سوژه های نابی برای فیلمسازی در اختیار داریم. ضمن اینکه مردمی داریم که بسیار پویا و فعلا هستند و در هیچ زمینه ای منفعل عمل نمی کنند. همه اینها می تواند به سوژه های خوب و ایده های بکر و در نهایت به نقطه قوت سینمای مستند مان تبدیل شوند.

درواقع به زعم شما نقطه قوت سینمای مستند کشورمان تنوع مضامین و موضوعات است.

بله همینطور است. در جامعه ما به واسطه تعدد قومیت ها ، تنوع جغرافیایی ، پیشینه تاریخی و... همیشه موضوعات بسیاری برای تولید آثار مستند وجود دارد. همچنین در زمینه مستند انقلاب نیز سوژه های دینی و انقلابی بسیاری برای وجود دارد که هنوز در موردشان فیلمی ساخته نشده است.

 

ارسال نظرات