کارشناس امور حقوقی در گفتگو با «بسیج» عنوان کرد

بررسی نقش قدرت طلبی در نظام حقوقی خانواده

کارشناس امور حقوقی گفت: در هر رابطه‌اي كه در نظام اجتماعي وجود دارد افرادي كه ظاهرا بي‌قدرت‌ترين افراد هستند هم قادرند به منابعي دسترسي يابند تا بر روي قدرت نظارت داشته باشند.
کد خبر: ۸۹۷۵۴۰۸
|
۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۱
بررسی نقش قدرت طلبی در نظام حقوقی خانوادهزیبا بیستجردی در مصاحبه با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری بسیج گفت: مهریه در نظام حقوقی خانواده از اولویت ویژه‌ای برخوردار است ولی به عنوان یکی از عوامل احساس قدرت در بانوان، تاکنون کمتر درکانون توجه قرار گرفته‌است.

کارشناس امور حقوقی افزود: قدرت را نمي‌توان به معناي داشتن يا نداشتن در نظر گرفت، چنين برداشتي به غلو و اغراق در مورد قدرت فرد قدرتمند مي‌انجامد و باعث ناديده گرفتن نقاط (ضعف) اومی‌شود و در نتیجه امكانات فرد با قدرت كمتر براي تاثيرگذاري بر زندگي خود، زایل مي‌شود.

وی در ادامه گفت: اين حالت نه فقط در زندگي روزمره بلكه حتي در سازمان‌هايي با روابط قدرت نهادينه شده نيز وجود دارد. دربررسي مکانیزم‌هاي قدرت بايد بر روي آشكارسازي (ديالكتيك نظارت) تاكيد داشت؛ بدين معنا كه چگونه افراد بدون قدرت، به نوعي از منابع موجود استفاده مي‌كنند تا بتوانند در رابطه‌ی قدرت بر روي فرد قدرتمند اعمال نفوذ كنند.

محقق امور حقوقی افزود: در هر رابطه‌اي كه در نظام اجتماعي وجود دارد افرادي كه ظاهرا بي‌قدرت‌ترين افراد هستند هم قادرند به منابعي دسترسي يابند تا بر روي قدرت نظارت داشته باشند. به نظر می‌رسد تنها اعمال قدرت فرد قدرتمند مدنظر نیست و فرد تحت سلطه نيز داراي امكانات نهفته و پنهانی است كه با استفاده از آنان مي‌تواند برروي فرد قدرتمند تاثير بگذارد. بر این اساس زنان هم که در خانواده از لحاظ دسترسی به منابع قدرت در موقعیت فرودست قرار دارند با استفاده از وسایل و راه‌های گوناگون سعی در کسب قدرت در خانواده دارند.

بیسجردی گفت: این که افراد چگونه و در چه شرایطی احساس قدرتمند بودن می‌کنند بسیار مهم است. سهم مردان و زنان از منابع ارزشمند اجتماعات برابر نیست. در ایران نیز قانون در حوزه‌ي عمومی و خصوصی اختیار بیشتری به مرد داده ‌است قوانین خانواده نه فقط به مردان اجازه نظارت بر رفتار، تن و تصمیم‌گیری‌های فردی زنان را می‌دهد بلکه با دادن امتیازاتی به آنان جهت تصمیم‌گیری در مواردی مانند ازدواج مجدد (بدون اجازه از همسر خود) و همچنین نبود امکانات قانونی برای زنان جهت تغییر دادن شرایط زندگی توأم با خشونت (از جمله حق طلاق) به مردان امکان اعمال قدرت را می‌دهد.
محقق و پژوهشگر حوزه ی حقوق گفت: در قانون خانواده، ماده۱۱۰۵ ریاست خانواده را بر عهده‌ي مرد می‌گذارد. بدین ترتیب، در خانواده مقام فرادستی به پدر و مقام فرودستی به مادر و فرزندان داده شده‌است. ماده‌ي۱۱۳۳ حق طلاق را به مرد می‌دهد: «مرد می‌تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.» (قانون مدنی کشور). این باعث نابرابری در پایان بخشیدن به رابطه‌ي خانوادگی می‌شود، زیرا طبق این قانون مرد برای طلاق زن احتیاج به مدرک و دلیل ندارد، اما زنان حتی اگر حق طلاق را هم کسب کرده باشند باز محتاج ارائه دلیل و مدرک برای طلاق به دادگاه هستند. مواد۱۱۱۷و۱۱۱۴ که به مرد اجازه‌ي منع اشتغال زن و حق تعیین مسکن را می‌دهد و همچنین بند۳ از ماده۱۸ قانون گذرنامه که اجازه‌ي خروج از کشور را منوط به اجازه‌ي شوهر می‌کند، قدرت هر چه بیشتری را به مردان تفویض می‌کند.
سرکار خانم زیبا بیسجردی در پایان ابراز داشت: به نظر می‌رسد که مردان در رفتارهای خود استقلال عمل بیشتری دارند، در صورتی که رفتار زن به صورت وابسته به مرد و تحت نظارت او قرار می‌گیرد.
ارسال نظرات
آخرین اخبار