کد خبر: ۸۹۶۴۹۱۶
|
۳۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۷
جریان‌شناسی فکری‌ـ فرهنگی ایران معاصر‌ـ 97
جعفر ساسان‌- داوود عسگری/ شوقی تثبیت بهائیت را منوط به تشکیل بیت‌العدل و هدف از تشکیل آن را تشکیل حکومت جهانی بهائی می‌دانست که البته ایران به عنوان مهد امرالله در صدر اهداف این فرقه برای تشکیل حکومت بوده است؛ اما این ‌سازمان تازه ‌تأسیس، از ابتدا با بحران اعتبار و مشروعیت مواجه شد؛ چرا که طبق دستور رهبران بهائیت، مدیریت جامعۀ بهائیان برعهدۀ ولایت امر (سازمان تبیین) و تشكیلات بیت‌العدل (سازمان تشریع) است و ولی‌امر در رأس آن قرار دارد؛ ولی با مرگ شوقی و معرفی نشدن ولی‌امر بعدی، رکن اصلی بهائیت حذف و بیت‌العدل همه‌کاره شد. اختیارات و وظایف بیت‌العدل نسبت ‌به جوامع و آحاد بهائی، نامحدود و بدون هرگونه قید و شرط است؛ چنانکه تسلیم بودن جوامع و آحاد بهائی در قبال اوامر و تصمیمات بیت‌العدل نیز مطلق و بدون قید و شرط است. بهائيان ایران از طریق «محفل ملی بهائیان» با بیت‌العدل مرتبط بودند. این محفل در تهران و شهرستان‌ها تشكیلات گسترده‌ای داشت و سازمان‌ها و نهادهای رسمی و غیر رسمی متعددی را اداره می‌كرد. 
 
نفوذ در ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی‌ ایران
 یکی از مهم‌ترین اهداف نقشۀ ۱۰ سالۀ بهائیت، حاکمیت بر ایران بود که در این راستا بهائیان بسیاری در ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران نفوذ کردند تا زمینۀ آن را فراهم سازند. بهائیان که ایران را مهد امرالله می‌دانستند، دورۀ پهلوی را فرصت مغتنمی برای حاکمیت بر ایران و برآوردن آرزوی رهبران پیشین خود می‌دیدند و در این راستا از حمایت بیگانگان نیز برخوردار بودند. حکومت پهلوی نیز در همراهی کامل با این فرقه، برنامه‌های خود را متناسب با اهداف بهائیت تنظیم کرده بود تا به اهداف خود دست یابند.
از آنجا که مبارزۀ روحانیت با بهائیت، تا اوایل دهۀ ۴۰ شمسی، ریشه‌ای نبود و مقابله با این فرقه از حکومت وابسته به بهائیت درخواست می‌شد، بهائیت در حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نفوذی گسترده پیدا کرد. حضرت امام(ره) نیز که از اوایل دهۀ ۴۰، مبارزۀ مبنایی در برابر بهائیت و صهیونیسم را آغاز نمود و حکومت دست‌نشانده را عامل نفوذ آنها معرفی کرد، با زندان و تبعید مواجه شد تا این فرقه با خیالی آسوده، اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را پیگیری کنند.
بنابراین، در این دوره، حضور بهائیان در سه حوزۀ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، چنان گسترش می‌یابد که همه‌کارۀ ایران بهائیان‌ می‌شوند.
یك‌ـ نفوذ در حوزه فرهنگ
 بهائیت، از آنجا که از ابتدا با ادعاهای مضحک و بی‌پایه، فرهنگ شیعی مردم ایران را هدف قرار داده و از همین ‌رو با روحانیت در جایگاه مدافعان فرهنگ درگیر شده بود، در ادامۀ راه نیز فعالیت ضد فرهنگی را در دستور کار خود قرار داد و ساختار فرهنگی ایران را اعم از تلویزیون، سینما، کتاب و نشریات، تحت سلطۀ خود درآورد. به بخشی از فعالیت‌های مصداقی آنها در ادامه اشاره می‌شود:
الف‌ـ تبلیغ: در این دوره، با توجه به امکانات و مساعدت‌های بی‌نظیر نظام استکبار و در رأس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی از این فرقه، تبلیغات آن در سطح جهان گسترش یافت. اعزام مبلّغ به کشورهای مختلف و ساخت مشرق الاذکارهای متعدد، در معرفی این فرقه به مردم در نقاط مختلف جهان، به‌ ویژه مناطق محروم ـ که با اعطای کمک مالی به جذب آنان می‌پرداختند ـ اثرگذار بود.
ب ـ فعالیت علنی: در این دوره، بهائیت با پشتوانۀ آمریکا و صهیونیست‌ها چنان در ایران نفوذ و قدرت یافته بود که بهائیان آشکارا بهائي بودن خود را اظهار می‌کردند و در فرم‌های استخدام و غیره، مقابل مذهب صراحتاً «بهائي» می‌نوشتند. «در جریان سرشماری عمومی ایران در آبان ماه سال 1345، سران بهائیت به همۀ افراد دستور دادند كه هنگام پرسش آمارگران، مذهب خود را به طور رسمی بهائی اعلام كنند.»(۱)
دو ‌ـ نفوذ در سیاست ایران
 در حوزۀ سیاسی، بهائیت به‌ ویژه از اواخر دهۀ ۳۰ چنان در ساختار سیاسی ایران قدرت یافته بود که افزون بر به دست گرفتن پست‌های کلیدی، برنامه‌های رژیم را نیز طرح و اجرا می‌کرد. از جمله اینکه پنج روز پس از سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد، محفل ملى بهائیان تهران نامۀ تشویق‏آمیزى به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانى (فرمانده ژاندارمرى ناحیۀ مرکز در زمان کشتار ۱۵ خرداد و بعدها آجودان فرح، معاون نخست‌وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنى) نوشت و در آن، قیام حق‏طلبانۀ ملت مسلمان به رهبرى مراجع معظم تقلید و در رأس آنان امام خمینى(ره) را «تجاوز اراذل و اوباش و رجّاله» و «سوءعمل جهلاى معروف به علم!» نامید و با تقدیر از زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار نوشت: «تاریخ امر بهائى آن جناب را در ردیف همان چهره‏هاى درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانى ثبت و ضبط خواهد نمود.»(۲)
 
بهائيان و به دست گرفتن دولت
برنامۀ ۱۰ سالۀ بهائیت که از سال 1332 آغاز شده بود، در سال 1342 پایان یافت و بلافاصله برنامۀ نه سالۀ آنها آغاز شد. با سرکوب قیام ۱۵ خرداد و دستگیری امام(ره) مهم‌ترین مانع این فرقه در دستیابی برای سلطه بر ایران، به گمان آنها حذف شده بود و مرحلۀ دیگری از ترکتازی آنان آغاز شد. در دوران تبعید امام که کسی مانند او برخورد جدی با بهائیت نداشت، دولت در دست بهائيان قرار گرفت و هویدای بهائی نخست‌وزیر و بهائیانی مانند فرخ‌رو پارسا وزیر آموزش‌وپرورش، سپهبد صنیعی وزیر جنگ، منوچهر شاه‌قلی وزیر بهداری، منصور روحانی وزیر آب و برق و منوچهر تسلیمی وزیر بازرگانی شدند. نفوذ بهائیان در ساختار سیاسی ایران، تا سال 1357 ادامه داشت. نفوذ بهائیت در ارتش نیز مسئله‌ای است که نباید به‌ سادگی از کنار آن گذشت؛ به ‌ویژه آنکه برخی از آنان به بالاترین مراتب نظامی و سیاسی دست یافتند.
سه‌ـ نفوذ در ساحت اقتصادی ایران
در حوزۀ اقتصاد نیز بهائيان با کمک رژیم، از نفوذ گسترده‌ای برخوردار شدند و برخی از سرمایه‌داران درجۀ اول کشور، مانند هژبر یزدانی و ثابت پاسال، بهائي بودند. هشدار امام(ره) دربارۀ فعالیت اقتصادی آنها نیز توجه‌برانگیز است.    
فراز و نشیب تاریخی
پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، شخصیتی که عَلَم مبارزه با بهائیت و حامیان داخلی و خارجی آن را از اوایل دهۀ ۴۰ در دست گرفته بود، شوک بزرگی به این فرقه وارد کرد و به گفتۀ سخنگوی بهائيان ایران در اوایل انقلاب، «جامعۀ [بهائیت] احساس می‌کند که از جهات اداری، اجتماعی و مالی در حال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ 128 ساله‌اش مواجه شده است.»(۳)
با تسخیر لانۀ جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام(ره)، ارتباط تشکیلات بهائیت با سفارت آمریکا و مأموران سازمان سیا، در اسناد این جاسوسخانه کشف شد که در قالب کتابی با نام اسناد لانۀ جاسوسی، شمارۀ 37، مسلک‌های سیاسی استعمار انتشار یافت. در این کتاب، ۱۴ سند دربارۀ ارتباط بهائيان و آمریکایی‌ها در بحبوحۀ پیروزی انقلاب اسلامی و ماه‌های پس از آن آمده است که بیان‌کننده نگرانی هر دو طرف از وضعیت جدید و چاره‌اندیشی برای فرار از بحران است. از این اسناد معلوم می‌شود که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب کبیر اسلامی ایران، هم بهائيان و هم آمریکا، از اینکه دولت آمریکا و مطبوعات وابسته به آن مستقیماً به حمایت از بهائیان برخیزد، در هراس بودند. علت این امر را باید سابقه سیاه آمریکا در ایران و حمایت همه‌جانبۀ آن از رژیم پهلوی دانست که سبب واکنش انقلابی مردم ایران خواهد شد؛ اما به ‌مرور، این سیاست تغییر کرد و به جانبداری رسمی کاخ سفید از تشکیلات بهائیت انجامید.
اقدامات بهائیت برای فشار بر نظام اسلامی از طریق کشورهای بیگانه و مجامع بین‌المللی، مانند سازمان جهانی کلیساها و سازمان حقوق بشر ادامه داشت تا اینکه دادستان کل انقلاب اسلامی در سال 1362 با صدور اعلامیه‌ای، از بازداشت چند نفر از بهائیان به اتهام جاسوسی برای بیگانگان خبر داد و هر نوع فعالیت تشکیلاتی فرقۀ ضاله را در کشور ممنوع و عضویت افراد در آن تشکیلات را جرم شمرد.(۴)
*منابع در دفتر نشریه موجود است.
 
صبح صادق
ارسال نظرات