نامه دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور خطاب به سران قوا و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، منتشر شد؛
دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور خطاب به سران قوا و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام: با این که اغلب نهادهای قانونی و نظارتی و به خصوص رؤسای محترم قوای سه گانه، وجود مافیای برنج درکشور را برنتافته و قطعا دلالان و سودجویان این حوزه، درساختار رسمی نظام مقدس جمهوری اسلامی جایگاهی ندارند اما گویی کسی را یارای انکار رواج روز افزون این پدیده زشت نیست. به راستی چه کسی یا چه سازمانی، شرایط نامطلوب بوجود آمده در زندگی شالیکاران شمال کشور را مدیریت خواهد کرد؟ چرا معضلی که سال های سال، زندگی مردم شمال ایران و دیگر پیوستگان به زراعت این محصول در کشور را مختل کرده، پی گیری نمی شود؟ کشاورزان و خانواده های آنها که مقّوّم قدرت ملی در کشور بوده و با برنج کاری در شرایط سخت از کاشت تا برداشت برای تقویت غرور ملی و خودکفایی تلاش می کنند، اینک در جنگ نابرابر با مافیا تحت حمایت هدفمند کدام نهاد یا ستادی قرار دارند؟ چرا به جای ایفای قانون و استفاده از ظرفیت های قانونی و پاسخگویی مجلس و دولت محترم، صرفاً به گزارش نتایج بدعملی ها به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی اکتفا می شود؟ جایگاه و نقش کارگزاران از موضع تقنین، نظارت و اجرای بی کم و کاست و دور از لابی های رایج، برای حمایت از برنج کاران شمالی و اساساً جامعه برنجکاران کشور کجاست؟
کد خبر: ۸۹۶۲۹۱۵
|
۲۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۹

به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور؛ مدیر اطلاع رسانی و روابط عمومی بسیج اساتید کشور گفت: دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور در اولین اقدام خود خطاب به سران قوا و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، بحران مسئله «برنج و شالیکاری» در کشور را متذکر شد.

علی قجری با تأکید بر این نکته اظهار داشت: "دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور" متشکل از اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه های مختلف کشور با  تخصص های علمی گوناگون، یکی از ارکان جدید بسیج اساتید کشور در دوران تحوّلی این سازمان است. در این شورای راهبردی، مهم ترین مسائل کشور و فوری ترین آنها که نیازمند اقدام سریع و به موقع در سطح تقنینی یا اجرایی است، مورد شناسایی و پایش قرار گرفته و در یک جامعه نخبگانی که به تعبیر مقام معظم رهبری باید آن را "هیئت های اندیشه ورز" نامید، نسبت به پیشرفت ها یا پس رفت های مسائل کشور و انقلاب "چاره اندیشی راهبردی" می نماید.

مدیر اطلاع رسانی بسیج اساتید با اشاره به انتشار اولین نامه دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید خطاب به سران سه قوه و ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، مبنی بر زنگ خطر مسئله برنج و شالیکاری در کشور، عنوان کرد: موضوع نخستین نامه این شورای راهبردی و تخصصی به سران کشور، مشتمل بر «ضعف هم آیندی ها، بین خط مشی گذاری های ملّی در صنعت برنج کشور» است.

وی در تشریح این موضوع ادامه داد: با توجه به برخی کوتاهی ها و نیز بدعملی دولت ها، مجالس و حوزه قضا در ادوار مختلف درباره یکی از محصولات استراتژیک کشور که موجبات یأس در نهاد ارجمند خانواده های شمال ایران و کشاورزان برنجکار 16 استان کشور را در پی داشته است، نکات و پیشنهاداتی راهبردی برای استحضار و تمهید اقدام عاجل از سوی مسوولان طراز اول کشور، در این نامه ارائه شده است.

قجری با اشاره به بخش های مهمی از این نامه افزود: همانگونه که می دانیم برای تولید برنج مطلوب و با کیفیت، نیاز به نشاء مرغوب است اما درکشور ما، نشاء  به قیمت گزافی به فروش می رسد. جدای از مشکلات طاقت فرسای مراحل کاشت و داشت برنج، مرحله "برداشت" آن نیازمند کارگران زیادی است و طبعا به علت سختی کار، دستمزد کارگران اش درفصل برداشت، بسیار بالا است؛ وضعیتی که بعد از برداشت در مرحله "بوجاری" نیز هزینه بالایی را بر این شالیکاران مظلوم تحمیل می کند و از توان مالی شالیکاران خارج است؛ لذا ناچارند بخشی از محصول خود را قبل از برداشت به قیمت بسیار پایین به فروش رسانده و برای گذران زندگی نیز چاره ای جز فروش محصول باقی مانده به اولین خریدار ندارند؛ این دقیقا حفره ای است که دلالان و واسطه های سازمان یافته زالوصفت، جزء محوری آن به شمار می آیند؛ دلالانی که با سوء استفاده از مشکلات مالی شالیکاران، محصول آنها را در شرایطی غیرمنصفانه و با قیمتی بسیار پایین خریداری و آن را با برنج های خارجی مخلوط کرده و با عنوان تجاری "صددرصد ایرانی" و قیمت های بالا، به فروش می رسانند.

مدیر اطلاع رسانی بسیج اساتید کشور خبر داد: "دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور" ضمن انجام ساعت ها کار کارشناسی بر صنعت برنج و آسیب های حوزه شالیکاری ایران و مشکلات خانواده های مرتبط با حوزه این صنعت بنیادین و استراتژیک کشور، مجموعه مسائل این بخش را چنین احصاء نموده و در اختیار مسوولان کشور قرار داده است:

1.         فقدان بازار خرید عادلانه و مناسب؛

2.         تجاری نشدن برنج و عرضه آن در اشکال قدیمی؛ (بی توجه به صنعت متنوع برنج در جهان)

3.         تغییر کاربری اراضی کشاورزی به دلیل نبود صلاح و صرفه اراضی در ادارة زندگی خانوادة بزرگ شالیکاران؛

4.         عدم حمایت کافی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان تعاون روستایی از خانواده های برنج کار؛

5.         عدم خرید به موقع برنج داخلی و واردات بی ضابطه و بدون نظارت برنج های خارجی؛

6.         فقدان تعرفه های قیمتی متضمن رشد تولید ملّی و مدیریت هدفمند واردات؛

7.         بی انضباطی و رهایی خط مشی گذاری های ملّی حول محدودیت و ممنوعیت مقدار واردات در فصل برداشت؛

8.         مدیریت گسسته بازار برنج و بی توجهی به تشکل های مدنی و مردمگرا در روندهای ذیربط؛

9.         کمبود آب کشاورزی مناطق تحت کشت و عدم حمایت های اساسی در مکانیزاسیون آب و خاک؛

10.       نبودِ خط مشی های ملّی یکپارچة قوای سه گانه در مهار واردات بی رویه محصولات کشاورزی به خصوص برنج؛

 

قجری با تأکید بر اینکه آسیب های شناسایی شده برپایه واقعیت های میدانی موجود در کشور و مستند به اظهارات مسئولین کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و نیز مدیران صنعت برنج و شالیکاری است، گفت: طبق اعلام رسمی مسوولان اقتصادی کشور، نیاز واقعی کشور به واردات برنج در یک سال حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تن است؛ مع الاسف در ۶ ماهه نخست سال ۹۶، بیش از یک میلیون و یکصدهزار تن برنج وارد کشور شده است.

مدیر اطلاع رسانی بسیج اساتید کشور با ذکر اینکه دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید دغدغه پیگیری و مطالبه این مسئله را تا به نتیجه رسیدن آن خواهد داشت، افزود: پاسخ به پرسش هایی که در این نامه مطرح شده است، چارچوب حل مسئله بحران شالیکاری در کشور را تشکیل می دهد. در این نامه خطاب به مسوولان آمده است: به راستی چه کسی یا چه سازمانی، شرایط نامطلوب بوجود آمده در زندگی شالیکاران شمال کشور را مدیریت خواهد کرد؟ چرا معضلی که سال های سال، زندگی مردم شمال ایران و دیگر پیوستگان به زراعت این محصول در کشور را مختل کرده، پی گیری نمی شود؟ کشاورزان و خانواده های آنها که مقّوم قدرت ملی در کشور بوده و با برنج کاری در شرایط سخت از کاشت تا برداشت برای تقویت غرور ملی و خودکفایی، تلاش می کنند اینک در جنگ نابرابر با مافیا تحت حمایت هدفمند کدام نهاد یا ستادی قرار دارند؟ چرا به جای ایفای قانون و استفاده از ظرفیت های قانونی و پاسخگویی مجلس و دولت محترم، صرفاً به گزارش نتایج بدعملی ها به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی اکتفا می شود؟ جایگاه و نقش کارگزاران از موضع تقنین، نظارت و اجرای بی کم و کاست و دور از لابی های رایج، برای حمایت از برنج کاران شمالی و اساساً جامعة برنجکاران کشور کجاست؟ آیا مجلس محترم، از وزیر محترم جهادکشاورزی، مطالبات مهم شالیکاران شمالی را پیگیری کرده است؟ آیا مجلس محترم به وظیفه خود عمل کرده ولی دولت محترم و وزیر محترم جهادکشاورزی به وظیفه خود عمل نکرده است؟ آیا حوزه قضا در این باره وظیفه ای ندارد؟ چرا رؤسای محترم قوا با بسیجِ امکانات و کاربست اختیارات خویش و با ابلاغ بسته سیاستی یکپارچه، راه بر سودجویان و دلالان در شرایط بوجود آمده مسدود ننموده و با مماشات و بدعملی های سازمان های رسمی برخورد قاطع صورت نمی دهند؟

وی در پایان با تأکید بر پیشنهادات راهبردی این شورا مبنی بر حل مسئله برنج در کشور، خاطرنشان کرد: دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید کشور، تدابیر ویژه ای را برای ورود به این مسئله و برنامه ریزی برای حل و رفع آن مطرح کرده است. به عنوان نمونه در این نامه آمده است: تولید اوراق و بلوک فشرده از پسماندهای کشت برنج، تولید خمیر سلولز، کاغذ، مقوا و تولید کمپوست آزولا از کاه برنج از طرح های قابل اتکا در ایجاد خوشه های کسب و کار نوین است؛ مع الاسف مشاهده می شود به دلیل "فقدان آموزش" و عدم استقرار "صنایع تبدیلی" برنج در بسیاری موارد کشاورزان اقدام به سوزاندن پسماند به ظاهر اضافی می کنند که این امر ضمن آلودگی های زیست محیطی موجب اسیدی شدن آب و خاک کشاورزی و درنتیجه کاهش میزان تولیدات زراعی می شود؛ این در حالی است که با اندک تأملّی در ظرفیت های پسماند برنج معلوم می شود که از کاه و پوسته برنج، محصولاتی از قبیل ظروف یکبار مصرف، انواع سیمانهای پوزلانی، تولید نسوزی به نام" سیالون"، تولید انواع اوراق فشرده، ساندویچ پنل و روغن سبوس برنج به دست می آید؛ وانگهی در روزگار ما، از پسماندهایی چون کاه و کلش و پوسته و سبوس برنج بیش از 40 نوع محصول با ارزش افزوده بالا در دنیا تولید می شود؛ محصولاتی که در عرصه های دارویی، صنایع غذایی، بهداشتی، صنعتی و سایر موارد کاربرد دارند؛ گرچه 20 درصد برنج تولیدی را پوسته آن تشکیل می دهد ولی پوسته برنج بازمانده ی بلا استفاده از محصول کشاورزانی صبور می باشد که به دلیل سیاستگذاری های بی ارتباط با رویکرد آینده نگارانه و دور از تجاری سازی و تأسیس صنایع برنج که در کشور مورد غفلت بوده، استفاده اقتصادی و مطلوبی از آن به عمل نمی آید.

 

 

متن کامل نامه بدین شرح است:

 

بسمه تعالی

 

حضور حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر روحانی - ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

حضور جناب آقای دکتر علی لاریجانی - ریاست محترم مجلس شورای اسلامی

حضور حضرت آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی - ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام

حضور حضرت آیت الله آملی لاریجانی - ریاست محترم قوه قضاییه

 

موضوع: ضعف هم آیندی ها، بین خط مشی گذاری های ملّی در صنعت برنج کشور

 

با سلام و احترام؛

چنانکه مستحضرید سال پیش روی، از موضع حکمت، علم و عقلانیت به نام اقتصاد مقاومتی،تولید و اشتغال نامگذاری شده است؛ از این رو با توجه به برخی کوتاهی ها و نیز بد عملی دولت ها، مجالس و حوزة قضا در ادوار مختلف دربارة یکی از محصولات استراتژیک کشور که موجبات یأس در نهاد ارجمند خانواده های شمال ایران و کشاورزان برنجکار 16 استان دیگر کشور را در پی داشته است نکاتی را برای استحضار و تمهید اقدام عاجل حضرات ارجمند تقدیم می نماید؛

پر واضح است که یکی از نقش آفرینان کلیدی حوزه تولید قدرت ملی، شالیکاران کشور بوده که بخش اعظم آن در شمال کشور مستقر هستند، جمعیت عظیمی که به روشنی اهمیت فعالیت شان، در چرخه زندگی و اقتصاد ایران قابل ملاحظه است. مع الاسف بر اساس آمار و اطلاعات حوزه شالیکاری و تولید محصول راهبردی برنج از سوی کارگزاران رسمی و کارشناسان ذیربط نشانه ای از ضعف واضح هم آیندی ها بین خط مشی گذاری های ملّی حوزة سیاستگزاری ها و مدیریت های مرتبط با بخش کاشت، داشت و برداشت و همچنین فراوری این محصول در زیست بوم اصلی کشور به چشم می خورد.

همانگونه که می دانیم برای تولید یک محصول مطلوب و با کیفیت،نیاز به نشاء مرغوب است این در حالی است که درکشور،نشاء ها به قیمت بالا به فروش می رسد.اگر از مشکلات طاقت فرسای مراحل کاشت و داشت برنج بگذریم، مرحلة برداشت نیازمند به تعداد زیادی کارگر است، مرحله ای که به علت سختی کار، دستمزد کارگران اش درفصل برداشت، بسیار بالا است؛ وضعیتی که بعد از برداشت در مرحلة بوجاری نیز هزینه بالایی را بر این جمعیت مولّد و صبور کشور تحمیل می کند؛ شرایطی که بسیاری از شالیکاران، توان مالی مناسب جهت پرداخت آن هزینه ها را نداشته و به همین دلیل، ناچارند که بخشی از محصول خود را قبل از برداشت به قیمت بسیار پایین به فروش رسانیده و برای گذران زندگی نیز چاره ای جز فروش محصول باقی مانده به اولین خریدار ندارند، حفره ای که معمولاٌ دلالان و واسطه های سازمان یافته جزو محوری این مرحله به شمار می آیند؛ دلالانی که با سوء استفاده از مشکلات مالی شالیکاران، محصول آنها را با قیمتی غیر منصفانه خریداری و آن را با برنج های خارجی مخلوط کرده و درکیسه های فریبنده، بسته بندی نموده امّا با برند ایرانی با قیمتی بالا می فروشند.

با اندکی تأمّل می توان چالش های اصلی فراوری برنج کاران شمال ایران و دیگر استان های مرتبط با این محصول را به شرح ذیل دسته بندی کرد:

1. فقدان بازار خرید عادلانه و مناسب؛

2. تجاری نشدن برنج و عرضة آن در اشکال قدیمی؛ بی توجه به صنعت متنوع برنج در جهان

3. تغییر کاربری اراضی کشاورزی به دلیل نبود صلاح و صرفة اراضی در ادارة زندگی خانوادة بزرگ شالیکاران

4. عدم حمایت کافی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان تعاون روستایی از خانواده های برنج کار

5. عدم خرید به موقع برنج داخلی و واردات بی ضابطه و بدون نظارت برنج های خارجی،

6. فقدان تعرفه های قیمتی متضمن رشد تولید ملّی و مدیریت هدفمند واردات

7. بی انضباطی و رهایی خط مشی گذاری های ملّی حول محدودیت و ممنوعیت مقدار واردات در فصل برداشت

8. مدیریت گسسته بازار برنج و بی توجهی به تشکل های مدنی و مردمگرا در روندهای ذیربط

9. کمبود آب کشاورزی مناطق تحت کشت و عدم حمایت های اساسی در مکانیزاسیون آب و خاک

  1. نبودِ خط مشی­های ملّی یکپارچة قوای سه گانه در مهار واردات بی رویه محصولات کشاورزی به خصوص برنج

اما به راستی معضلات اشاره شده با کدامین خط مشی­های ملّی بوجود آمده اند و با چه سازوکاری قابل رفع یا کاهش خواهند بود؟

معضلاتی که بدلیل نبود تدابیر، ره آموز "مافیای برنج" در کشور نیز شده است. با این که اغلب نهادهای قانونی و نظارتی و به خصوص رؤسای محترم قوای سه گانه، وجود مافیای برنج درکشور را برنتافته و قطعا دلالان و سودجویان این حوزه، درساختار رسمی نظام مقدس جمهوری اسلامی جایگاهی ندارند اما گویی کسی را یارای انکار رواج روز افزون این پدیدة زشت نیست؛ به هر روی اگر یک کشاورز ایرانی با زحمات فراوان، اقدام به کاشت،داشت و برداشت برنج می نماید،قطعا انتظارش در حصول به سود عادلانه و گسترش شغلی اش از فعالیت صورت گرفته،انتظار به حقی است؛ امّا کیست که نداند تلاش برای واردات برنج خارجی با قیمتی ارزان و بدون کیفیت و بعضا آلوده وهمچنین فروش آن با قیمت چندین برابر افزون تر، ضربه ای جبران ناپذیر به اقتصاد داخلی درحوزه شالیکاری و بنیان های اجتماعی و فرهنگی در این جمعیت مولّد است؛ اینکه برخی شرکت های بزرگ واردکنندة برنج خارجی، انحصار واردات برنج را دردست داشته باشند نیز رقابت ناعادلانة دانه درشت ها با جمعیت کشاورز و کمتر برخوردار و جزو معضلات بزرگ برای اقتصاد پویای داخلی است؛ گو این که مستند به اظهارات مسئولین کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، بعضا واردات برنج خارجی با برند ایرانی صورت گرفته و حتی درآمد واردات غیر قانونی برای افرادی که انحصار واردات برنج را به دست گرفته اند، به دلیل نقص در سیستم عوارض و هزینه های گمرکی، موجد درآمد بسیار بالا و میلیاردی برای ذینفعان خاص است.

در این میان به علت مشکلات اقتصادی، توانایی خرید برنج با کیفیت ایرانی باقیمت بالای ناشی از عملیات روانی مافیا، از مردم سلب شده و درنتیجه خرید برنج بی کیفیت ولی ارزان خارجی و بعضاً فاقد پروانه های سلامت اشاعه می یابد گو اینکه از کشورهایی مانند امارات، هند، پاکستان، تایلند، ترکیه و عراق به طور بی سابقه ای درسال ۹۶ به خرید برنج مبادرت شده است، موضوعی که نشانة واضحی از ضعف در تدارک و تأمین تولید کنندگان برنج و ناکارآمدی سیستم مدیریت تنظیم بازار از سوی قوای سه گانه و سازمان های ذیربط است.

همچنین بنا به اعلام دبیر انجمن تولیدکنندگان برنج کشور با این که، نیاز واقعی کشور به واردات برنج در یک سال حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تن است؛ مع الاسف در ۶ ماهه نخست سال ۹۶، بیش از یک میلیون و یکصدهزار تن برنج وارد کشور شده است واین مقدار اضافه بر نیاز، قطعا سمّی مهلک برای اقتصاد داخلی برنج و جمعیت مولّد در شمال ایران و بخش هایی دیگر از کشور است.

نکات گفته شده در حالی است که بعضاً محدودیت واردات برنج نیز از تریبون های رسمی طرح می شود که خود، حاوی حواشی جدید بوده است؛ تناقض بخشنامه های وزارت جهاد کشاورزی و ستاد تنظیم بازار در نبودِ تنبیهات بازدارندة حوزة قضا در زمان شروع این محدودیت،بین اول مرداد یا اول شهریور تا اول آبان و آشفتگی معنادار در بازار و دربین شالیکاران از این نوع است.

 اما در نبود خط مشی گذاری ملّی هماهنگ قوای سه گانه کشور نکته قابل توجه دیگر، بی اطلاعی دست اندرکاران از پیامدهای اجتماعی- فرهنگی ناشی از واردات برنج در جمعیت محبوب شالیکاران شمال کشور و دیگر استان های مرتبط با این محصول است؛ به نظر می رسد به دلیل ضعف در هماهنگی های میان قوه ای و بین بخشی و بنا به بررسی های میدانی، شرایط فعلی کسب و کار شالیکاران کشور به خصوص زیست بوم آن در سه استان شمالی کشور و پیامدهای اجتماعی آن، مردمان این مناطق را با شرایط بغرنجی مواجه کرده است؛ وضعی که تداوم آن سبب فروش اراضی برنج و نهایتاً تبدیل برنج کاری به جزوی از خاطرات در شمال ایران خواهد شد.

به نظر می رسد شایسته است رؤسای محترم قوای سه گانه و مجمع محترم تشخیص مصلحت نظام که بلاتردید جزو خادمین دلسوز کشاورزان اند، وضع نابسامان برنج و شرایط نامطلوب خانواده برنجکاران و مدیریت ضعیف آن در کشور را در نشستی هدفمند و آینده نگرانه مورد ارزیابی قرار دهند. بر این اساس بایسته است پرسید:

به راستی چه کسی یا چه سازمانی، شرایط نامطلوب بوجود آمده در زندگی شالیکاران شمال کشور را مدیریت خواهد کرد؟

چرا معضلی که سال های سال، زندگی مردم شمال ایران و دیگر پیوستگان به زراعت این محصول در کشور را مختل کرده، پی گیری نمی شود؟

شاید نادیده گرفتن بحران بوجود آمده در شالیکاران استان های شمالی کشور، ناشی از فقدان یا کمبود اطلاعات لازم برای اتخاذ تصمیم های خردمندانه به وسیله مسئولین باشد زیرا به نظر می رسد با وجود این همه خسارت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی هنوز اعتقادی به متزلزل بودن امور در این بخش بنیادین وجود ندارد؟

و سوالی اساسی تر این است که کشاورزان و خانواده های آنها که مقّوم قدرت ملی در کشور بوده و با برنج کاری در شرایط سخت از کاشت تا برداشت برای تقویت غرور ملی و خودکفایی، تلاش می کنند اینک در جنگ نابرابر با مافیا تحت حمایت هدفمند کدام نهاد یا ستادی قرار دارند؟

اخیرا نامه ای از طرف یکی ازنمایندگان محترم و دلسوز مجلس شورای اسلامی درکمیسیون کشاورزی مجلس به مقام معظم رهبری مدظله العالی نگاشته شده است که به گمان ما حاوی عجز و نا کارآمدی دستگاههای تقنینی و نظارتی کشور در برابر مافیا است؛ در پرتو این نکته می توان پرسش های جدی تری مطرح کرد:

سوال نخست این است که چرا به جای ایفای قانون و استفاده از ظرفیت های قانونی و پاسخگویی مجلس و دولت محترم، صرفاً به گزارش نتایج بدعملی ها به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی اکتفا می شود؟ دوم اینکه جایگاه و نقش کارگزاران از موضع تقنین، نظارت و اجرای بی کم و کاست و دور از لابی های رایج، برای حمایت از برنج کاران شمالی و اساساً جامعة برنجکاران کشور کجاست؟ سوم اینکه چرا تاکنون مجموعه اقدامات حوزه های اجرا، تقنین و قضا به حرکتی تاثیرگذار و بازدارنده در برابر مافیای برنج و دیگر محصولات زراعی کشاورزان؛ این ولی نعمتان انقلاب اسلامی منجر نشده است؟

آیا مجلس محترم، از وزیر محترم جهادکشاورزی، مطالبات مهم شالیکاران شمالی را پیگیری کرده است؟ آیا مجلس محترم به وظیفه خود عمل کرده ولی دولت محترم و وزیر محترم جهادکشاورزی به وظیفه خود عمل نکرده است؟ آیا حوزة قضا در این باره وظیفه ای ندارد؟ به هر روی مصلحت و کرامت این جامعة شریف چگونه تدبیر خواهد شد؟

در هر صورت این سوال مطرح است که چرا با وجود نهادها و دستگاه های مربوط و برخورداری آنها از اختیارات گسترده به مقام معظم رهبری، نامه نگاری شده و در رسانه ها منتشر می شود؟به عبارت دیگر چرا بعضی از نخبگان و مسئولان به موضوع واردات بی رویة برنج وظایف ذاتی خود عمل نکرده و برای حل مشکلات به مقام معظم رهبری نامه می نویسند؟(نمونه بارز آن نامه جناب آقای محمدعلی شاعری نماینده محترم و دلسوز مردم بهشهر درمجلس شورای اسلامی به معظم له برای حل مشکل شالیکاران است.)

بدون تردید در فقدان خط مشی های ملّی کارآمد امّا آگاهی بخشی، تجویز راهکارهای عملی و مطالبة آنها برای حل مشکلات برنج کاران سه استان شمالی کشور، از رسالت های مهم و اساسی نخبگان کشور و نیز دلسوزان بخش های دولتی و غیر دولتی در این سه استان است؛ از سویی به نظر می­رسد که یکی از نهادهای پی گیر و مهم در بخش مطالبات شالیکاران، و واجد مسئولیت قانونی در برابر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و اقلیمی آن، استانداری ها، دادگستری ها و نمایندگان مجلس در سه استان شمالی کشور و دیگر مناطق ایران اند؛ آیا بخش های گفته شده در ایفای وظایف خود کوشا بوده اند؟

 بدون تردید شرایط نامطلوب اقتصادی در جمعیت تاثیرگذار شالیکاران، تبعات و خسارات مختلف اجتماعی را در بدنه این قشر عظیم یعنی کشاورزان مورد سفارش بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران(ره) و رهبر فرزانة انقلاب اسلامی در پی خواهد داشت؛  حال اگر شالیکاران شمالی به رغم روحیة سلحشوری و تولیدی، موفق به تامین شرایط زندگی عادلانه و منصفانه خود نباشند،چگونه و باچه سازوکار اجرایی و باکدامین بسته حمایتی، برای رفع آسیب های ناشی از ناکارآمدی در خط مشی های ملّی، برای اصلاح بسترهای مناسب اقتصادی واجتماعی ایشان فراهم خواهد شد؟

از دیگر سو باید پرسید برای حفظ و حراست از نیروی کار انقلابی در جامعة برنجکار کشور چه اقدامات اساسی و عملیاتی در زمینه تجاری سازی برنج، صادرات و محصولات فراوری شدة آن صورت گرفته است؟

آیا برای گذار از وضعیت بغرنج کنونی و برای بررسی راهکارهای ترویج صادرات جامعه از محصولات فراوری شده درحوزه برنج، با صاحبان اراضی برنج و مولّدین این حوزه، گفت و گوهای راهبردی صورت پذیرفته است؟ آیا برنامة ویژه ای برای بهره گیری عالمانه از این همه نعمت های خدادادی اقلیم محور در حوزه کشاورزی و بویژه شالیکاری در سطوح ملّی و استانی تشکیل شده است؟آیا استانداران سه استان شمالی کشور و دادگستری های استانی، مطالبات شالیکاران را به رؤسای محترم قوا که دغدغة خدمت به مردم دارند، به طور کامل گزارش داده و از حقوق کشاورزان دفاع کرده اند؟ به راستی روش عملیاتی پی گیری این معضلة بنیادین درسطح کلان و توسط استانداران در سطح محلّی از چه سامانه ای پیروی کرده و تا چه حدّ رضایت مندی شالیکاران عزیز و خانواده های آنها را به همراه داشته است؟ چرا رؤسای محترم قوا با بسیجِ امکانات و کاربست اختیارات خویش و با ابلاغ بستة سیاستی یکپارچه، راه بر سودجویان و دلالان در شرایط بوجود آمده مسدود ننموده و با مماشات و بدعملی های سازمان های رسمی برخورد قاطع صورت نمی دهند؟

در شرایط کنونی مجموعة این بدعملی ها دربارة این محصول راهبردی، کار را به مطالبات حداقلی در این باره کشانید به گونه ای که خرید عادلانه و منصفانة برنج و درخواست جلوگیری از صادرات بی رویة برنج در صدر خواسته ها، جانمایی شده است؛ این در حالی است که کشانیدن مطالبات به چنین مرحله ای، تقلیل خواست حقیقی جامعة انقلابی، متین و مولّد برنج کار ایرانی است؛ زیرا در آغاز دهه عدالت و پیشرفت، استقرار محصولات جانبی برای فراوری ها  از برنج و رها سازی صنعت و صنایع تبدیلی برنج در این سه استان شمالی باید جزو محوری برنامه های دولت محترم، مجلس محترم و دیگر دستگاههای نظارتی باشد؛

در حال حاضر به غیر از استانهای مهم شمالی، 16 استان در کشور تولیدکننده برنج هستند که با یافتن راهکاری اساسی برای کاهش ضایعات برنج و فرآوری محصولات جانبی آن، درآمد اقتصادی خوبی عاید کشور و کشاورزان خواهد شد؛ اولاً سالانه مقادیر فراوانی پسماند در بخش کشاورزی با بهای هنگفت، تولید اما متاسفانه بخش قابل توجهی از آن به شکل غیر اصولی و به دور از ملاحظات زیست محیطی در منطقه رها و یا دفع می شود؛ دوم اینکه حجم بالایی از پساب کشاورزی، تصفیه نشده و ورود آن به منابع ارزشمند آب و خاک نیز منجر به آلودگی بستر اکوسیستم برنج شده که برنامه ریزی و خط مشی گذاری های متولیان امر را در تبدیل این چالش زیست محیطی به یک فرصت گرانبها ضروری می سازد به گونه ای که با اتخاذ روشهای مناسب مدیریتی و تلاش برای کاهش تولید پسماند و پساب ضمن افزایش بهره وری، خسارات وارده به منابع پایه نیز کاهش خواهد یافت. بدون تردید،ترویج و اشاعه روشهای علمی و عملی مدیریت پسماند و پساب در کشاورزی گامی مهم در راستای نیل به اهداف توسعه پایدار و حفظ محیط زیست در پی دارد؛ روند روز افزون دور ریز پسماندهای کشاورزی مزارع ، نیاز مبرم به توسعه صنایع تبدیلی را در بخش کشاورزی توجیه می کند؛ در همین راستا با توجه به بررسی های علمی نخبگان و پژوهشگران دانشگاهی می توان گفت؛ تولید فرآورده های با ارزش افزوده بالا از پسماندهای برنج، از اولویت بالایی در سرمایه گذاری ها برخوردار است که باید به آن توجهی ویژه شود. کاه برنج، پوسته شلتوک، سبوس برنج و خرده برنج از پسماندها و محصولات فرعی مربوط به کشت برنج، صنایع تبدیلی و جانبی وابسته به کشت برنج، محور اساسی در رونق و توسعه کشاورزی در استانهای شمالی است. چرا با وجود اراضی گسترده برنج، تأسیسات صنایع تبدیلی و خوشه های کسب و کار جانبی حاصله از این محصول راهبردی شمال در صدر اولویت های استانداری های مرتبط قرار نمی گیرد؟ گو این که محور قرار دادن صنایع تکمیلی و جانبی مرتبط با کشاورزی در اقتصاد کشور از الزامات اساسی در برنامه توسعه اقتصادی پایدار است.

 همچنین تولید اوراق و بلوک فشرده از پسماندهای کشت برنج، تولید خمیر سلولز، کاغذ، مقوا و تولید کمپوست آزولا از کاه برنج از طرح های قابل اتکا در ایجاد خوشه های کسب و کار نوین است؛ مع الاسف مشاهده می شود به دلیل نبود آموزش و عدم استقرار صنایع تبدیلی برنج در بسیاری موارد که کشاورزان اقدام به سوزاندن پسماند به ظاهر اضافی می کنند که این امر ضمن آلودگی های زیست محیطی موجب اسیدی شدن آب و خاک کشاورزی و درنتیجه کاهش میزان تولیدات زراعی می شود، این در حالی است که با اندک تأملّی در ظرفیت های پسماند برنج معلوم می شودکه از کاه و پوستة برنج، محصولاتی از قبیل ظروف یکبار مصرف، انواع سیمانهای پوزلانی، تولید نسوزی به نام" سیالون"، تولید انواع اوراق فشرده،ساندویچ پنل و روغن سبوس برنج به دست می آید؛ وانگهی در روزگار ما، از پسماندهایی چون کاه و کلش و پوسته و سبوس برنج بیش از 40 نوع محصول با ارزش افزوده بالا در دنیا تولید می شود؛ محصولاتی که در عرصه های دارویی، صنایع غذایی، بهداشتی، صنعتی و سایر موارد کاربرد دارند؛ گرچه 20 درصد برنج تولیدی را پوسته آن تشکیل می دهد ولی پوسته برنج بازمانده ی بلا استفاده از محصول کشاورزانی صبور می باشد که به دلیل سیاستگذاری های بی ارتباط با رویکرد آینده نگارانه و دور از تجاری سازی و تأسیس صنایع برنج که در کشور مورد غفلت بوده، استفاده اقتصادی و مطلوبی از آن به عمل نمی ­آید.

به هر روی فرآورده های مذکور از خام فروشی برنج که حاوی قابلیتهای متنوع و سرشار از ارزش افزوده است ظلمی مضاعف به سرمایه های استانی و ساحت علم و فن می باشد، گو این که اگر حتی پوسته برنج را نیز تحت شرایط دمایی کنترل شده بسوزانند علاوه بر اینکه در حین سوختن انرژی حرارتی در حدود 3.6کیلوکالری بر گرم تولید می کند، خاکستر حاصله از آن نیز در صنایع مختلف کاربرد داشته و موجد ارزش افزوده از مادة خام برنج خواهد بود.

همچنین از موارد کاربرد خاکستر پوسته برنج می توان در اصلاح ساختمان خاک، کنترل آسیب حشرات در انبارهای مواد غذایی، تصفیه آب، جذب روغن، صنعت فولاد، سیمان، بتون، بلوکهای ساختمانی، آجرهای نسوز، تمیز کردن ظروف شیشه ای، جاذب طلا از کمپلکس طلا - تیو اوره و غیره را نام برد.

سروران گرامی مستحضرند که بر اساس داده های علمی گفته شده می توان از این فرآورده ها در راه اندازی پروژه های ارزان قیمت، متضمن آلودگی کمتر محیط زیست، تولید انرژی مداوم ( قابل تجدید )، بکارگیری افراد محلی در صنایع تبدیلی مذکور و مهار بحران اشتغال در شمال و بخش هایی دیگر از کشور و در نهایت تولید ثروت در کشور بهره جست.

حال با ذکر موارد فوق و در راستای کمک به دولت محترم، باید گفت مع الاسف برای تبلور ظرفیت های مهم اراضی برنج؛ راه اندازی و حمایت از صنایع تبدیلی برنج اقدامات عملی صورت نپذیرفته و مطالبات برنج کاری و فراوری های دانش بنیان مرتبط با آن صرفاً به تعیین قیمت عادلانه ماده اصلی شالی کاری تقلیل یافته است؟

سازمان بسیج اساتید کشور در راستای رسالت ذاتی خود و متناسب با دورة تحولی؛ متضمن حصول کانون های بسیج اساتید به نگاه حلّ المسایلی در سطح ملّی و "اجتهاد منطقه ای" در سطح استان ها و به خصوص در سه استان گیلان، مازندران و گلستان بررسی های علمی مطالبة شالیکاران را با حساسیت پی خواهد گرفت؛در این راستا به رؤسای مراکز استانی بسیج اساتید در سه استان فوق الذکر تکلیف شد در تداوم اجرای مأموریت مهم تشکیل اندیشکده های راهبردی موضوع محور در تهران بزرگ و اندیشکده های راهبردی اقلیم محور و مزیت گرای متناسب با محورهای پیشرفت و توسعه استانها در کانون های بسیج اساتید دانشگاهها و به منظور کمک به مردم، دولت محترم، استانداران گرامی و فرمانداران محترم با جدّیت و از موضع علم و راهبردهای جهادی مطالبات کشاورزان؛ این ولی نعمتان انقلاب اسلامی را جزو دستور کارهای خود قرار داده و با توجه به محوریت اقلیم و مزّیت صنایع برنج به عنوان یکی از مزیّت ها و محورهای توسعه ای استانهای مازندران، گیلان و گلستان، حداقل یکی از اندیشکده های راهبردی را در هر یک از سه استان یاد شده به صنعت ممتاز برنج، کشف و ارائه طرح خوشه های کسب و کار جانبی حاصل از این محصول اختصاص داده و به رصد وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانوارهای گرامی این کالای راهبردی اختصاص دهند؛ پر واضح است با توجه به انجام پژوهش های بنیادین به عمل آمده از سوی استادان وطن خواه و ایمانی دربارة برنج و صنایع جانبی و تبدیلی آن، اندیشکده های راهبردی کانون بسیج اساتید از دوباره کاری ها یا از انجام تحقیقات موازی پرهیز می نمایند امّا از موضع علم و همبستگی با دولت محترم مردم و استانداران گرامی، راهکارهای راهبردی را در اختیار قرار خواهند داد؛

در این میان دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید امّا از رؤسای محترم قوای سه گانه و رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام انتظار دارد به پاس متانت و روحیة سلحشوری در کشاورزان میهن اسلامی و نیز عطف توجه به جانفشانی های جامعة ایمانی و انقلابی شمال ایران در تقدیم 21 هزار شهید عالی مقام در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز با نظر داشتِ جایگاه راهبردی برنج در زندگی و اقتصاد ملی ایرانیان، با اتخاذ سیاستی واحد، یکپارچه و کارآمد حمایت قاطع و عملیاتی خویش را از این جمعیت مولّد با صدور و ابلاغ فرمان های ملّی به منّصة عمل گذارند.

 دوام توفیقات شما گرامیان را در خدمت کارآمد به کشاورزان برومند ایران زمین از خداوند بزرگ خواستاریم.

 

دبیرخانه شورای راهبردی سازمان بسیج اساتید

 دانشگاه­ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور

23 آذرماه 1396

ارسال نظرات