خبرهای داغ:
یادداشت/ ناگفته‌هایی از شهید مدافع حرم، «مجید عسگری»

احترام تمام قد لشکری به قامت شهید «عسگری»

بار دیگر شهیدی از جنس مدافعان حرم این بار از جمع معلمان قم پرکشید و صحنه زیبای احترام تمام قد لشکری از معلمان و دانش آموزان به به قامت رعنای شهید را به نمایش گذاشت.
کد خبر: ۸۹۵۸۲۴۹
|
۱۴ آذر ۱۳۹۶ - ۰۷:۳۱

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، ظهر چهارشنبه هشتم آذر بود که کم کم داشتم برای رفتن به مدرسه آماده می‌شدم، برای آخرین بار صفحه خبرگزاری را مرور کردم، گوشه سمت راست تصویر خبری دیدم که مرا تا اعماق وجود به بهت فرو برد، شهادت مجید عسکری مدافع حرم در سوریه... چشمانم از حدقه بیرون زده بود. برای تسلای خودم چند بار «یا زهرا» گفتم تا سنگینی این خبر، از روی سینه ام بگذرد و خدای بزرگ به من حقیر در تحمل این غم و داغ صبر دهد. سابقه داشت که توفیق نوشتن و انتشار اولین خبر مربوط به شهادت شهدای عزیزی را که بعضا دانش آموز و دوست و .. بودند، داشته باشم، اما این مورد فرق داشت، زیرا خبر آنقدر داغ و سریع بود که خودم برای اولین بار آن را می‌دیدم.

افتتاح کتابخانه مدرسه با حضور شهید عسکری
بین راه مدرسه مرتب ذکر می‌گفتم و غبطه می‌خوردم به حال شهید عزیزی همچون عسکری که جامع فضایل بود و انگار گل معطر وجودش در عرش الهی شکوفا شده و وقت بوییدن و بوسیدن و چیدنش شده بود.
فضای مدرسه مرصاد آنروز، اما حال و هوای دیگری داشت، «محمدمهدی» فرزند شهید عسکری و دانش آموز پایه هشتمی مدرسه غایب بود. آقای احسانفر مدیرمدرسه هم پریشان و ناراحت. هنوز چند روزی از آخرین حضور شهید عسکری به عنوان، ولی دانش آموز در مدرسه نمی‌گذشت. با حضور وی کتابخانه مدرسه مرصاد افتتاح شده و خاطره‌ای خوش از حضورش در این واحد آموزشی به جای مانده بود.

چگونه خبر شهادت شهید عسکری به خانواده اش رسید؟
خانواده شهید عسکری از ساعتی قبل در جریان شهادت «مجید» قرار گرفته بودند، اما قرار بود ساعت ۱۵:۳۰ همان روز چهارشنبه از طرف سپاه به منزل شهید که یکی دو تا کوچه آنطرفتر مدرسه بود، بروند و هم خبر شهادت را بدهند و هم هماهنگی مراسم را انجام بدهند تا پیکر مطهر شهید از سوریه برسد. به مدیر مدرسه پیشنهاد دادم که با هم برویم قبول کرد، اما دوستان اطلاع دادند که به جای منزل خود شهید، به منزل پدری وی می‌روند و لذا بدلیل همزمانی با کلاس‌ها و طولانی شدن این رفت و آمد، موفق به رفتن نشدیم.

زیارت چهره نورانی شهید در بهشت معصومه (س)
روز چهارشنبه به هر سختی که بود گذشت، اطلاع دادند که فردا پنجشنبه ۹ آذر، وداع خانواده شهید عسکری با پیکر مطهر شهید در بهشت معصومه (س) انجام می‌شود و لذا توفیق شد در آن مکان قدسی و در جوار مزار شهدای مدافع حرم و ۵ شهید گمنام، حضور داشته باشم. وداع با پیکر معطر شهید در بهشت معصومه (س) با وداع با شهید در مراسمات مختلف فرق می‌کند، زیرا در بهشت معصومه (س) خانواده‌ها چهره نورانی شهیدشان را برای آخرین بار می‌بینند و با او درد دل می‌کنند. روایت ماجرا در اینجا، حکایت صبر و استقامت زینبی (س) است و وصف صحنه‌های وداع پدر و مادر و همسر و فرزندان شهید عسکری در قالب الفاظ نمی‌گنجد.

گردش پروانه وار مادر شهید دور جنازه فرزندش
هر چند از روز اعزام شهید عسکری به سوریه در اواخر آبان تا روز شهادت بیشتر از ۱۰ روز نمی‌گذشت، اما داغ فراق و سوز جدایی سنگین بود و این سنگینی را هیچ چیز جز یادآوری مصیبت عاشورا نمی‌توانست تسکین و تسلی بخشد. نجوای زیارت عاشورا توسط «مظاهری» از مرثیه سرایان بسیجی و همدرس و هم بحث شهید عسکری قرائت و فضای غصه و التهاب با اشک دیدگان حاضران آمیخته شد. گفتند دور جنازه را خالی کنید مادر شهید می‌خواهد با فرزندش صحبت کند. مادر به دور تابوت فرزند می‌گشت و چیزی را زیر لب زمزمه می‌کرد. این مادر داغدار و صبور آنقدر پروانه وار دور شمع وجود فرزندش چرخید و درد دل کرد که از حال رفت.
مسئولان نقل و انتقال پیکر شهید نیز خود وداع جانانه دیگری با شهید داشتند، در خلوتی که ایجاد شده بود، دستان خود را با چهره شهید متبرک می‌کردند و چهره نورانی شهید را می‌بوسیدند و اشک می‌ریختند.

فرزند نابینا و چند عمل جراحی چشم
کنار دو پسر شهید عسکری نشستم و کمی دلداری دادم. منظره رقت بار، آن فرزند ۶ ساله نابینایی بود که حرفی هم نمی‌زد. دلم محکم بود که خداوند، هرگز سرپرستی فرزندان شهدا بخصوص شهدای مدافع حرم و بویژه دو پسر و دختر پایه دهمی شهید را رها نمی‌کند. اما در همه اینها، داشتن صبر زینبی، چیز دیگری است.
علی الظاهر فرزند کوچک شهید قبلا کم بینا بوده و بار‌ها با صرف هزینه‌های چند میلیونی، عمل جراحی می‌کنند که بینایی اش زیاد شود، اما با گذشت زمان، بینایی به کلی از دست می‌رود. جراحی‌های پرخرج و سنگین که خیلی‌ها کمتر از آن اطلاع داشتند.
پنجشنبه و وداع با پیکر مطهر شهید هم گذشت، ظهر پنجشنبه مراسم باشکوهی با حضور پیکر مطهر شهید عسکری در محل اداره کل آموزش و پرورش قم برگزار شد و همکاران و دوستان شهید در داغ فراق شهید و ذکر خاطرات آسمانی وی اشک ریختند.

ورود پیکر شهید به منزل و پخش شیرینی توسط مادر
مراسمات وداع دیگری هم با پیکر شهید در دعای کمیل حرم مطهر حضرت معصومه (س) که خود سال‌ها خادم افتخاری آن حرم در صحن جواد الائمه (ع) بود، برگزار شد، سپس وداع با شهید عسکری در حسینیه حضرت زینب (س) در میدان شهید محلاتی قم که محوری برای فعالیت‌های بسیجی اش در حلقه‌های صالحین بود، برگزار گردید. صبح جمعه هم دعای ندبه مسجد مقدس جمکران شاهد حضور پیکر مطهر این شهید به عنوان یکی از خادمان افتخاری مسجد بود. همان روز پیکر شهید را برای آخرین بار به منزلش آوردند و مادر شهید عسکری به پاس حضور فرزندش، بین حضار شیرینی پخش می‌کرد و با این کار سوز دل دوستان و همسایگان شهید را دوچندان می‌نمود.

حضور انبوه جمعیت در مراسم تشییع شهید عسکری
نماز جمعه مصلای قدس قم در روز دهم آذر حال و هوای دیگری داشت. حضور چشمگیر معلمان قم در مصلی خیلی بیشتر از گذشته مشهود بود. آمده بودند تا در تکریم و تشییع پیکر همکار شهیدشان سنگ تمام بگذارند. آنروز بین دو نماز از پدر شهید عسکری تقدیر شد و پس از اقامه نماز میت و ذکر مصیبت توسط «مسعود زمانی» که خود از فرهنگیان و مدیران آموزش و پرورش و آشنا به خصوصیات شهید عسکری بود، پیکر مطهر روی دست‌های نمازگزاران تشییع شد.
به ندرت می‌دیدم که پیکر شهیدی آنقدر روی دست‌ها و در بین جمعیت اینور و آنور بشود، اما در تشییع شهید عسکری، این اتفاق افتاد. همه آمده بودند، روحانیون، معلمان، دانش آموزان، بسیجیان، خادمان حرم و جمکران، نیرو‌های مسلح، مسئولان و آخاد مردم تا از این شخصیت «بسیجی» قدردانی کنند. شعار‌های حماسی و انقلابی و شورآفرین دوران تشییع شهدا در زمان دفاع مقدس از حنجره معلمان همراه با سینه زنی شنیده می‌شد. حسن مالکی نژاد همکار فرهنگی به همراه مسعود زمانی و اسلام میرزایی در مسیر تشییع از مصلای قدس تا چهار راه شهدا با نوا‌های حماسی و اشعار مدافعان حرم و به یاد حضرت زینب (س) سنگ تمام گذاشتند، ظرفیت بزرگی از معلمان و دانش آموزان انقلابی در کنار آحاد دیگر قشر‌های مردم شهیدپرور قم به میدان آمده بود. ظرفیتی که روز دوشنبه ۱۳ آذر در مراسم بزرگداشت شهید عسکری از سوی اداره کل آموزش و پرورش در مجتمع امام خمینی (ره) گلزار شهدا، یک بار دیگر خودش را نشان داد.

عبور پیکر شهید از مقابل مدرسه‌ای که سال‌ها هنرآموز آن بود
در طول مسیر تشییع تا گلزار شهدای علی بن جعفر (ع)، نوجوانان حلقه صالحین شهید عسکری در حالی که هر یک تصویری از مربی شهید خویش را در دست داشتند، پیشاپیش جمعیت در حرکت بودند. جمع زیادی از دانش آموزان بسیجی و پیشتازان سازمان دانش آموزی با لباس و کاور مخصوص در مراسم حضور داشتند. مقابل هنرستان شهید رجایی که شهید عسکری نامش با نام این مدرسه گره خورده بود، ایستگاه صلواتی مفصلی برپا بود، در ورودی گلزار ایستگاه صلواتی گردان یکم امام حسین (ع) لشکر ۱۷ که شهید عضوی از آن گردان بود، کیک و شربت توزیع می‌کرد تا کمی خستگی را از تن تشییع کنندگان بزداید. همه جا شاخه های گل بود و بوی اسپند.  استقبالی عاشقانه از یک عاشق شهادت. نوای نوحه مدافعان حرم از بلندگو‌ها پخش می‌شد تا اینکه سرانجام در میان خیل عظیم جمعیت، پیکر مطهر وارد گلزار شهدا شد و پس از ساعتی در جوار دیگر شهدای مدافع حرم استان قم، آرام گرفت.

روحیه بسیجی و انقلابی، ویژگی ممتاز شهید عسگری
هر چند صرف معلمی و طلبگی برای یک فرد فضیلت محسوب می‌شود، اما آنچه که همچون نگینی در وجود این شهید عزیز می‌درخشید خصلت مردم داری، توسل به اهل بیت (ع) و قرآن و حضور در آخرین پیاده روی اربعین، تواضع، گشاده رویی، داشتن کمی ته لهجه شیرین قمی که خاطرات ماندگاری را از خود در اردو‌های راهیان نور و مشهد و ... به جای گذاشته، صبر و استقامت، تعهد به شغل، تقید به امور شرعی و توصیه رعایت آن به دیگران و از همه مهمتر، روحیه بسیجی و انقلابی و بصیرت وی بود که هیچگاه راه را گم نکرد و مسیر انقلاب و ولایت را با همه گردنه هایش پیمود. عقربه‌های ساعت وجودش بر مبنای حرکت در مسیر دستاورد‌ها و آرمان‌های انقلاب و خون شهدا تنظیم شده بود و روزمرگی را برای خود عار می‌دانست؛ لذا علاوه بر فعالیت تخصصی در درس‌های هنرستان، فعال حلقه‌های صالحین بسیج فرهنگیان نیز بود و سال‌ها مسئولیت تربیت نوجوانان را نیز در حلقه صالحین بسیج مساجد بر عهده گرفته بود.
عصر همان روز جمعه برای من همزمان علاوه بر تشییع شهید عسکری، حضور در دو تشییع دیگر یعنی یکی از همسایه‌ها و دیگر یکی از دانش آموزانم که بدلیل بیماری، فوت کرده بود، و همچنین شرکت در یک مراسم چهلم در گلزار شهدا و یک مراسم هفتم در مسجد محل نیز پیش آمد. اما تصمیم گرفتم در نخستین فرصت، با قلم ناقص و عاجز خودم جلوه‌های ماندگار تشییع شهید عسکری را به رسم قدرشناسی از بخش کوچکی از خوبی هایش ثبت نمایم. باشد که روزی در زمره صف نورانی آنان جا و پناهم دهند و شفاعت کنند.

گفتم سلام ما را به آقای عسگری برسانید
خاطرم هست به یکی از رزمندگان مدافع حرم که اوایل آذرماه جاری عازم سوریه بود، سفارش کردم که وقتی به مقصد رسیدید، سلام مرا به آقای مجید عسکری از دوستان خوب بنده که تازه اعزام شده اند، برسانید. انگار یک الهامی این پیام را از قلبم به زبانم جاری کرد و هنوز منتظر پاسخ آن پیام هستم....! زمانی هم احساس نیاز کرده بودم که برخی نرم افزار‌های رایانه‌ای ویژه را فرابگیرم؛ لذا با شهید عسکری گفتگویی کردم و این شهید بزرگوار مثل همیشه با رویی باز و چهره‌ای مصمم اعلام آمادگی کرد. حاج آقا ذکری امام جماعت مسجد موسی بن جعفر (ع) شهرک شهدا نیز می‌گفت: از چند سال پیش که شهید عسکری تصمیم گرفته بود به صورت آزاد درس حوزه بخواند، صبح‌ها به پارک مجاور منزل شان در کوچه ۱۴ خیابان آل یاسین می‌رفتیم و مباحثه می‌کردیم. حسن نوروززاده که از حلقه هم بحثی‌های درس فقه با شهید عسکری بود، هنگام بیان ویژگی‌های شخصیتی شهید، اشک امانش نداد و نتوانست ادامه دهد. شهید عسکری تا قبل از اعزام، به تحصیل درس حوزه در سطح مکاسب در مدرسه علمیه حضرت صاحب الزمان (عج) مشغول بود.

نحوه شهادت شهید مجید عسگری در سوریه
شهید عسکری متولد سوم مرداد  1353 در قم، نخستین معلم شهید مدافع حرم از استان قم و مجموعه آموزش و پرورش کشور بود که پس از طی دوره‌های آموزش نظامی مربوطه و اخذ مرخصی از آموزش و پرورش ناحیه یک، به صورت داوطلبانه به همراه گروه فاتحین عازم سوریه شد. این شهید عزیز روز دوشنبه ششم آذر به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان مدافع حرم در منطقه دوبرالزیتون در شمال حلب بر اثر اصابت خمپاره به شدت مجروح شد و در راه انتقال به مرکز درمانی به شهادت رسید.

برای سلامتی رزمندگان مدافع حرم دعا کنیم
ذکر نکات و خاطرات فوق یادآوری این نکته است که کاروان شهدا در حرکت است و هر زمان، جامعه غبارآلود ما به باران حضور پیکر مطهری از شهدای مدافع حرم فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان و یا شهدای ایرانی معطر می‌شود. جا دارد همواره هم برای تعجیل در فرج و هم پیروزی و سلامتی رزمندگان مدافع حرم دعا کنیم و راه و آرمان شهیدان دفاع از حرم اهل بیت (ع) را بشناسیم و با افتخار تمام این راه را ادامه دهیم، زیرا بر این اعتقادیم که همینان، پیروزی جبهه مقاومت را رقم زدند، طلایه داران عصر ظهور حضرت بقیه الله (عج) هستند و با تبعیت از رهنمود‌های رهبر عزیز انقلاب، سنگر‌های مبارزه با ظلم و تفکر تکفیری داعشی‌ها را تا پشت مرز‌های رژیم صهیونیستی پیش برده و مستحکم کردند. داعشی‌هایی که سازمان رزمشان به هم ریخته و همچون سوسمار و عقرب هر از گاهی از بیابان‌های سوریه سر در می‌آورند و نیشی می‌زنند.

با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم           که شهیدان که اند این همه خونین کفنان؟

سحرگاه سه شنبه ۱۴ آذر ۹۶
ابوالفضل بمانی
خبرنگار و عضو بسیج فرهنگیان قم
ارسال نظرات