تأملاتی در کارکردهای فرهنگی و معنوی موکب های پیاده روی اربعین
کد خبر: ۸۹۴۴۹۲۰
|
۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷
 
ارزش و ارجمندی و اهمیت موکب های ایرانی مسیر راهپیمایی بسیار و عمیق است، به خصوص نقش بسیار موثر و مفیدی که در تقریب دو ملت و نزدیکی دل های ایرانی ها و عراقی ها دارد و می تواند زمینه ای مناسب برای بازآفرینی و تحریک و تهییج ایمانی، مودت و محبت و اتحاد و همدلی مردمان این دو سرزمین همسایه و هم مایه، در مسیر وحدت و هم افزایی فکری و فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی و... در راه اعتلای منطقه و کشورهای اسلامی باشد.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/محمدرضا محقق
بی شک راهپیمایی اربعین یکی از عظیم ترین و تأثیرگزارترین تجلیات معرفتی در جهان اسلام، بلکه عالم انسانیت امروز است. یک حرکت مردمی و خودجوش بی سابقه و بی نظیر که چشم جهانیان را به خود خیره کرده است. حرکتی که اگر بر مبنای معرفت و با رویکرد فهم و خرد و بر محور آرمان های حسینی و فرهنگ مکتبی رخ دهد، می تواند بیمه کننده همه جوامع اسلامی و البته وحدت و عظمت عالم تشیع گردد
راهپیمایی اربعین ابعاد و جوانب متنوع و متبرکی دارد که هر یک غنیمتی است برای عالم اسلام. نماد وحدت و اتحاد اسلامی، شورانگیزی یاد عاشورا و ایجاد حس جان بر کفی در میان همه دلدادگان آن امام همام، توجه و تنبه به حقیقت و واقعیت قیام عاشورا و در نهایت بصیرت بخشی حسینی در روح و روان همه پیاده روندگان این مسیر عاشقانه.
رنج این مسیر، شور است و شعور؛ شوری که در دل ها می افکند و شعوری که جان ها را آماده قیام آخرالزمانی مهدی آل محمد می سازد. و چه دستاوردی بزرگتر و چه راهی خطیرتر و ارجمندتر و پر اهمیت تر از این؟
آری؛ مسیر ۸۰ کیلومتری جاده نجف تا کربلا در روزهای منتهی به اربعین حسینی مسیری آسمانی‌ است؛ بر فراز آسمان ها و بالاتر از دنیای خاکی. این مسیر با همه عظمتش، اما باز در این کره خاکی، راه به تواضع و افتادگی و خاکساری در بارگاه امام عشق دارد. 
از ادوار دور و روزگاران قدیم، همه ساله در ایام منتهی به اربعین حسینی، زائران و عشاق ثارالله مسیر نجف تا کربلا را به عنوان یک سنت حسنه با پای پیاده طی می‌ کنند.
در مسیر زائران موکب ‌ها و خیمه‌ های فراوانی برای پذیرایی برپا شده است که صحنه‌ های بسیار زیبا و ماندگاری را می آفریند. اکثر مردم قبایل و عشایر مختلف در این مسیر خیمه و چادر بر پا کرده و با تمامی دارایی خود حتی به اندازه قرص نان یا با شستن پای زائران به مردم خدمت می‌کنند و این خدمت را برای خود افتخاری بزرگ می ‌دانند.
حتی در طول مسیر علاوه بر موکب ‌ها و خیمه ‌های کوچک، خیمه ‌های بزرگ و درمانگاه‌ هایی وجود دارد که به کار استراحت و درمان زائران می پردازند.
 
شکوفایی بصیرت در مسیر رنج و تقرب و وحدت
 
این مسیر از خروجی شهر نجف تا حرم مطهر حضرت عباس (ع) توسط تیرهای روشنایی، از 1 تا 1452 نشانه‌گذاری شده است، فواصل این تیرها از یکدیگر تقریبا 50 متر است که شاخص حرکت زوار است.
اما پیاده روی اربعین همانطور که اشاره کردیم قدمتی تاریخی دارد.
حادثه کربلا در سرزمین و بارگاه مطهر امام حسین (ع) موجد شهر کربلاست که نامش حماسه و قیام را در اذهان تداعی می کند. قبیله بنی حمراء از طوایف ایرانی تبار شیعه در کوفه نخستین کسانی بودند که پس از واقعه کربلا به رغم ارعاب و تهدید به طور رسمی مجالس عزاداری برای امام حسین (ع) بر پا کردند و برای خون خواهی سیدالشهداء به مختار پیوستند که تعداد سپاهیان آنان به حدود ۲۰۰۰۰ نفر جنگجو می رسید. قبیله بنی اسد که از طوایف شیعه و عرب تبار بودند، بعد از عاشورا به صحرای کربلا آمدند و شهدا را به خاک سپردند، اکنون فرزندان آنان که عشایر قابل توجهی را در عراق تشکیل می دهند، هر سال به سنّت اجداد خود با حالتی آشفته، هروله کنان به سوی کربلا می روند، جمعیت آنان به قدری زیاد است که وسایل نقلیه را از قبل به خارج از شهر کربلا می برند و معابر این شهر به مسیر رفت و آمد افراد پیاده زائرین حسینی اختصاص دارد. طول صفوف آنان به قدری است که هر کدام، فرصت دارند صرفاً یک بار از یک در صحن وارد و از صحن دیگر خارج شوند، هنگامی که ابوالعباس سفاح، اولین خلیفه عباسی به قدرت رسید (سال ۱۳۲هـ.ق) وی فرمان داد مرقد امام حسین (ع) را از سقف برخوردار سازند، ولی هارون دستور داد آستان حسینی را ویران نمایند. مأمون فرزند او، به کسب رضایت شیعیان پرداخت و زمینه هایی فراهم ساخت تا شیعیان از اطراف و اکناف به کربلا بیایند، اما متوکل دستور به تخریب بارگاه امام حسین (ع) را داد و ستم های او در خصوص شیعیان و آثار مذهبی و مقدس آنان به حدی رسید که فرزندش بر پدر شورید و او را به هلاکت رسانید و در سال ۲۴۷ هجری وقتی قدرت را بدست گرفت دستور داد تا عمارت مجلّلی در کربلا بر مزار مطهر امام حسین(ع) بنا کنند. با روی کار آمدن آل بویه، گسترش و تقویت تشیع در رأس کارها قرار گرفت و احمد معزالدوله دیلمی فرمان داد در سال ۳۵۲ هجری در عراق و به خصوص بغداد در ایام عاشورا مردم بطور رسمی عزاداری کنند.
 
مورخ نام آور غربی فیلیپ، استاد تاریخ اسلامی در دانشگاه برستن آمریکا می نویسد: مسلمانان شیعه در عراق برای زنده نگه داشتن یاد شهادت حسین هر سال در دهه اول محرم برنامه سوگواری بر پا می کنند و مجلس روضه خوانی و محفل دینی سالانه در دو فصل برگزار می شود. اول آن در روز عاشورا و در کاظمین حوالی بغداد برگزار می شود، فصل دوم چهل روز بعد از عاشورا در کربلا انجام می شود.
در روز اربعین صدها هزار زوّار به سوی حرم حسین می آیند که در میان آنان دسته های بزرگی به نام دسته انصار در حرکت است. عزاداران با حالتی از حزن و اندوه و با سرها و پاهای برهنه و لباس سیاه و علامت مصیبت زدگی گریه می کنند، بر سر و صورت می زنند و به رسول اکرم(ص) برای شهادت سبط اش امام حسین(ع) تسلیت می گویند. در جلو هر دسته پرچم های سیاه در حال حرکت است.
در پیشاپیش برخی دسته ها، شبیه برخی شهیدان کربلا و نیز لشکریان ستم مشاهده می گردد، سپس هودج هایی از زنان در میان آنان است و مانند اسیرانی که از شام به سوی مدینه بر می گردد، ظاهر می شوند و روز اربعین از کربلا عبور می کنند، جمعیت کثیری با دیدن این صحنه های غم انگیز متأثر شده و بر سروسینه می زنند.
دانشمند مسلمان دکتر علی الوردی نیز در این باره یادآوری می کند: همزیستی مسالمت آمیز در منطقه دیاله بین شیعه و سنی مشاهده می گردد و بسیار دیده می شود که محله سنی ها در برخی دسته های عزاداری و مجالس حسینی شرکت می کنند و برخی از آنان دسته های مخصوص به خودشان را بیرون می آورند و این وضع در شهرهایی چون ناصریه دیده می شود.
 
شکوفایی بصیرت در مسیر رنج و تقرب و وحدت
 
در انقلاب سال ۱۳۳۸هـ.ق (۱۲۹۹ هـ.ش ـ ۱۹۲۰ م) که به رهبری میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم) در کربلا علیه استعمار انگلستان صورت گرفت، رؤسای قبایل پس از یک جلسه مهم در حضور این مرجع بزرگ به زیارت مرقد امام حسین مشرف شده و با یکدیگر بیعت کردند، تا به دست آوردن شهادت یا پیروزی دست از مبارزه با استعمار برندارند، این انقلاب که با الهام از حماسه حسینی و توأم با سوگواری در شهرهای نجف، کربلا، کاظمین، کوفه، حلّه، رمادی، بعقوبه، دیوانیه و… پا گرفت، ضربات مهلکی بر پیکر استعمار وارد ساخت و در نهایت موجب تحولاتی در تاریخ اجتماعی سیاسی عراق گردید.
در سال ۱۳۷۸ هـ.ق عبدالکریم قاسم و کمونیست ها در عراق سخت ترین شرایط را برای زوّار و عزاداران امام حسین(ع) بوجود آوردند. بعد از آن، در سال ۱۳۸۲ هـ.ق و زمان عبدالسلام عارف و برادرش عبدالرحمان عارف همان سخت گیری ها عملی گردید و دشمنی حکّام عراق با شیعیان عاشق حسین بن علی(ع) استمرار یافت، در سال ۱۳۸۷ هـ.ق که طی یک کودتای مجدد بعثی ها بر سر کار آمدند، این بار هدف این تشکیلات فاسد، مسخ کامل شعائر حسینی، به خصوص مراسم عزاداری بود، اما به رغم این فشارها و اهانت ها، مردم در محرم سال ۱۳۹۶ هـ.ق بزرگترین راهپیمایی مذهبی سیاسی را ترتیب دادند که حاصل آن چندین شهید و زندانی بود.
در بیستم صفر ۱۳۹۸ هـ.ق مردم نجف اعم از کوچک و بزرگ در یک راهپیمایی با شکوه و با پای برهنه راهی کربلا شدند، مبارزه با رژیم بعثی و سقوط این قدرت باطل، شعارهای مردم را در این مسیر هشتاد کیلومتری تشکیل می داد. رژیم بعثی که نتوانسته بود در مبدأ از خروج مردم جلوگیری کند، کربلا را به اشغال نیروهای نظامی در آورد و نیروهای زرهی، توپخانه و هواپیماهای خود را در میان راه به مصاف راهپیمایان فرستاد، گلوله های توپ و خمپاره افراد بسیاری را شهید کرد. بعدها هشت نفر در این ارتباط علناً در بغداد محکوم به اعدام شدند و 120 نفر زیر شکنجه های رژیم بعثی به شهادت رسیدند. یک بار دیگر عاشورای سال ۱۳۹۹ه.ق این حادثه تکرار شد و قیام مردم سرکوب گردید، وفاداران به حماسه عاشورا، در عراق، عشق و پیوند خود را با این حماسه در قالب شعائر و برنامه های مذهبی و احساسات پاک دینی حفظ کرده اند، دسته ها و هیأت ها و موکب ها پایگاهی برای پیوستن علاقه مندان سیدالشهداء به این تشکل مقدس محسوب می شده است، هرگاه دسته ای به راه می افتد در پیشاپیش آن پرچمی در اهتزاز است، برافراشتن عَلَم در هیأت های زائر و عزادار نوعی سازماندهی قوای عاشورایی و لشکر حسینی تحت پرچم کربلاست، شکوه این دسته ها موجی از احساسات رشد دهنده را بر می انگیزد و دل ها را با فرهنگ عاشورا پیوند می زند و اشک های جاری شده، این مودت ها را امضاء می کند.
اما عالم بزرگ شیعی، شهید قاضی طباطبایی هم درباره سنت راهپیمایی اربعین می گوید: در ایام اربعین در عراق بیش از یک میلیون نفوس با مواکب حسینی برای زیارت قبر مطهر امام حسین وارد کربلا می شوند و اجتماع عظیم اتحادآمیز و مودّت خیز فراهم می آید و آن شهرستان مقدس یکپارچه عزا و ناله و نوحه و ندبه بر سید مظلومان می گردد و مواکب از حرم سیدالشهداء خارج شده، به حرم ابوالفضل (ع) می روند و در آن روز اثرات نهضت حسینی در جلو چشم انسان مجسّم می گردد.
 
شکوفایی بصیرت در مسیر رنج و تقرب و وحدت
 
اما در طول سال های اخیر یکی از نکاتی که در راهپیمایی اربعین به چشم می خورد و به زیبایی و ارجمندی هرچه تمام تر به منصه ظهور رسیده است، موکب های ایرانی مسیر راهپیمایی است که با خلوص و صفا و کرامتی وصف ناشدنی به پذیرایی از زوار اباعبدالله می پردازند.
این موکب ها گرچه به وظیفه اصلی اطعام و پذیرایی از زوار مشغولند، اما به راستی می توان گفت حضورشان علاوه بر این جهت مهم و اصلی، می تواند زمینه ساز بهره مندی های معرفتی و فکری دیگری هم باشد.
این موکب ها مکان های ارجمندی برای یادآوری آموزه های قیام حسینی و درس های مکتب عاشورا هستند. درس مبارزه با ظلم، درس نرفتن زیر بیرق کفر و نفاق، درس یاری مظلوم، درس استکبار ستیزی، درس مقابله با اسلام آمریکایی، درس انقلابی زیستن و انقلابی ماندن. شاید بتوان راهکارهایی برای تجلی این یادآوری ها در موکب های ایرانی مسیر اربعین که به راستی خیمه های انقلاب اسلامی و ملت ایران هستند یافت. راهکارهایی که قاعدتا باید متناسب با شرایط این مسیر و مخاطبانش باشد و البته هیچ تداخلی و تنافی با وظیفه اصلی و اولیه این موکب ها در پذیرایی و تیمارگری زوار اباعبدالله نداشته باشد.
پیام های ایمانی و معرفتی و بصیرت آموز باید در کوتاه ترین، موجزترین و هنرمندانه ترین بیان و زبان و البته با استعانت از قالب های تأثیرگزار هنری به مخاطبان عرضه شود و در جان و روانشان خوش بنشیند. و این همه البته زیر بیرق حضرت عشق و علمدار راه خدا، او که تا همیشه تاریخ پرچمدار مقاومت و مبارزه و ایمان به حرکت انقلابی و الهی بشریت بوده و هست، بی تردید برکت و قدر و قیمتی بی شمار و آسمانی خواهد یافت. به شرط آنکه با اخلاص و خرد توأمان باشد و در مسیر احقاق حق.
 
شکوفایی بصیرت در مسیر رنج و تقرب و وحدت
 
آری؛ این مجال تلنگری بود برای تأملی که بایسته و شایسته است در کارکردهای فرهنگی و معنوی موکب های پیاده روی اربعین رخ دهد. حماسه بصیرت در مسیر رنج که بی تردید باید با توجه و تأمل در ریشه ها و زمینه ها و استعدادهای این سنت الهی صورت گیرد.
راهپیمایی اربعین که امروز به راستی عظیم ترین و تأثیرگزارترین تجلّی معرفتی در جهان اسلام بلکه عالم انسانیت امروز است؛ حرکتی به واقع مردمی و خودجوش، بی سابقه و بی نظیر که چشم جهانیان را به خود خیره کرده است؛ حرکتی که اگر بر مبنای معرفت و با رویکرد فهم و خرد و بر محور آرمان های حسینی و فرهنگ مکتبی رخ دهد، می تواند بیمه کننده همه جوامع اسلامی و البته وحدت و عظمت عالم تشیع گرد نور وجود حضرت سیدالشهدا باشد.
راهپیمایی اربعین ابعاد و جوانب متنوع و متبرکی دارد که هر یک غنیمتی است برای عالم اسلام. نماد وحدت و اتحاد اسلامی، شورانگیزی یاد عاشورا و ایجاد حس جان بر کفی در میان همه دلدادگان آن امام همام، توجه و تنبه به حقیقت و واقعیت قیام عاشورا و در نهایت بصیرت بخشی حسینی در روح و روان همه پیاده روندگان این مسیر عاشقانه. و رنج این مسیر، شور است و شعور؛ شوری که در دل ها می افکند و شعوری که جان ها را آماده قیام آخرالزمانی مهدی آل محمد می سازد. و چه دستاوردی بزرگتر و چه راهی خطیرتر و ارجمندتر و پر اهمیت تر از این؟
ای کاش در موکب های مقدس اربعینی، آرمان های انقلابی، اندیشه آخرالزمان شیعی، ترویج و تبیین عصر مهدویت و انتظار در بازنمایی پیوند باطنی و عمیقی که میان این معارف و مبانی اعتقادی، با مکتب حسینی و شور عاشورایی و شعور اربعینی هست، به بیان و بنان درآید.
نکته نهایی و مهم دیگری باید در باب ارزش و ارجمندی و اهمیت موکب های ایرانی مسیر راهپیمایی بدان اشاره کنیم، نقش بسیار موثر و مفیدی است که در تقریب دو ملت و نزدیکی دل های ایرانیان و عراقی ها دارد و می تواند زمینه ای مناسب برای بازآفرینی و تحریک و تهییج ایمانی مودت و محبت و اتحاد و همدلی مردمان این دو سرزمین همسایه و هم مایه، در مسیر وحدت و هم افزایی فکری و فرهنگی و حتی سیاسی و اقتصادی و... در راه اعتلای منطقه و کشورهای اسلامی باشد.
در واقع و در یک کلام می توان گفت راهپیمایی اربعین پتانسیل بسیار غنی و متنوعی برای بهره گیری ایران و عراق در جهت باروری اندیشه وحدت و استحکام پایه های امنیت در منطقه دارد؛ پتانسیلی که بیش از پیش باید مطمح نظر همه نخبگان، مدیران، رسانه ها، و صد البته همه مردم مسلمان ایران و عراق و نیز موکب های مقدس و متبرک که میزبان معنوی و مادی زوار حضرت اباعبدالله هستند قرار گیرد./گ/
 
 
 
ارسال نظرات