رمالي و خرافه در جامعه بيمار امروز!

خبرگزاری بسیج قزوین: در ايستگاه تاكسي ايستاده بودم و مشغول تماشاي تردد شهري كه ترافيكش هم معضل لاينحل شده، سوژه هاي خاصي را مي طلبد با راننده همكلام شدم که از تلخ و شيرين روزگارگله مند بود كه در خصوص يك خاطره كه عده اي مسافرش بودند صحبت كرد:
سحرگاه تلفنم زنگ زد و بيدارشدم، خانواده اي مرا دربست كرايه كردند تا به استان همدان بروم و در نزديكي نهاوند به ديدار شخصي بروند كه مشكل گشاي گره زندگي آنها بود.
يكي نگران بود كه جادويي كنند تا فرزندانش به ديدن او نياين دو ديگري هم جادويي مي خواست تا رمال بتواند مهرش را بر دل ديگران بيندازد تا بختش باز شود!
خلاصه ديگري هم به من گفت: آقاي راننده مدتي است كارم گير و دار زياد دارد و انگار جادو جمبل در حق من كردند و آدرس شخصي را گرفتيم كه در نهاوند همدان مي باشد و با يك نسخه مي تواند تمام مشكلاتم را بر طرف كند،كار و كاسبي ام رونق بگيرد.
براي نماز و رفع حاجت در بين راه توقف كردم، هیچ یک از مسافران برای نماز اقدامی نکردند، مسافرانم انسان هاي تنهایی كه خدا را فراموش كردند و ارزوي فرج از يك بنده ناچيز خدا دارند، با رمالي و جادوي بي خاصيت مي خواهند به آرزوهايشان برسند. رفتار و اخلاق همسرش را مي خواهد با تكه اي كاغذ درست كند!
در ادامه مسير به نهاوند رسيديم و خانه مورد نظر را يافتيم. با تعجب ديدم از قزوين، تهران و ساير نقاط ايران بدانجا آمده اند و براي رفع مشكل خود نيازمند نسخه جادو و دعا هستند تا از دست پيرمرد 80 ساله و فرزند 23 ساله اش بگيرند.
مردهايي را مي ديدم كه پاي رمال را مي بوسيدند و دست هايش را نيز براي تبرك به سرو صورت خويش مي كشيدند، زنان با ابراز ارادت دستان وي را مي بوسيدند!
چه اتفاقي افتاده كه مردم روي به خرافه و رمالي آوردند؟ يكي گفت: اين در همه دوران تاريخ در جوامع بوده است.
اما براي من سخت بود در جمهوري اسلامي ايران و در مهد شيعه اين چنين بازار رمالي گرم باشد، چرا با داشتن هزاران روحاني و حوزه هاي علميه باز هم مردم با قران به درستي انس نگرفته اند و روي به رمالي و جادوگران آوردند و خداي مهربانتر از همه مهربانان را فراموش كرده اند؟
چه كسي مقصر است؟ كار ان قدر كمياب شده كه براي يافتنش بايد از وزير و وكيل و رمال و جادوگر را بايد ديد تا بتوان لقمه اي نان حلال خورد و چند روز دنيا را جان كند و بي نياز از بندگان شد.
روحانيون در برابر شبهات چه قدر توانستند موفق عمل كنند؟چرا در عصر حاضر و بعد از انقلاب روحانيت نتوانستند همانند شيخ انصاري ها و امام مستضعفان و رهبري تربيت كنند؟ كجاي كار ايراد دارد كه همه چيز كار براي راحتي دنيا شده و عافيت طلبي دامن همه اقشار را گرفته است.
مردي ميانسال با فرزندش آمد تا بداند چه كسي بين فرزند و عروسش اختلاف افكنده و جادو نموده تا گره در كارشان بيفتد!
آدرس داد زني لاغر اندام در كار شما دخالت مي كند و با اين نوع چهره از فاميل هاي نزديك شما بوده، بلافاصله عمه خود را بيان كردند كه لاغر اندام بوده و همه چيز زير سر اوست.
به خانه اش تلفن زد و به همسرش اطلاع داد كه نگران نباش حاجي ادرسش را داد و فاميل هستش رسيدم خانه با هم صحبت مي كنيم.
شخصي به ناحق با رمالي متهم شد، با خود گفتم : اختلافات اين خانواده به ناحق ادامه خواهد يافت و چه برادرخواهرو خانواده هايي به ناحق از هم جدا شده اند.
مرد ميانسال پاهاي رمال را بوسيد و شروع به گريه و زاري كرد كه خدا خيرت دهد مشكل 10 ساله مرا حل كردي و حالا فهميدم كه دوست و دشمن كيست!
مسافران بنده هم با هزينه يك ميليون تومان به رمال و 200 هزار تومان كرايه به بنده كارشان به اتمام رسيد و بنده در بين راه از بي نتيجه بودن اين اعمال گفتم كه با واكنش تند مواجه و ديگر ادامه ندادم.
خانواده اي كارگر كه در آمدشان كمتر از يك ميليون تومان در ماه است مبلغ يك ميليون تومان هركدام به رمال دادند تا گره از مشكلاتشان بازكند.
ماجرا تمام شد و پس از چند ماه يكي از آنان را ديدم و از او در خصوص رونق بازاركارش پرسيدم،او گفت:همان درامد اندك را هم از دست دادم و پيش رمال رفتم و علت باز نشدن گره كارم را از وي جويا شدم گفت: دعاي سنگيني براي تو كردند كه براي شكستن طلسمش بايد هزينه سنگين بدهي و من هم توان مالي ندارم.
با تعجب گفتم چقدر از شما درخواست كرده است گفت: 10ميليون تومان تضمين مي دهد و 5 ميليون تومان هم پس از رونق كارم كه سرجمع 15 ميليون مي شود.
حالا چون آشنا بود و من را مي شناخت با التماس كه ندارم تخفيف داد و گرنه افرادي بودند كه بيشتر از اين مبلغ را پرداخت كرده تا كارشان را انجام داده است.
انسانهايي كه قلب و مغزشان را در اختايار شيطان قرار داده باشند تا نابود نشوند بيدار نخواهند شد!
1002/ت30/ب