راه انقلابیون از میان مردم و برای مردم می گذرد

انقلابیون باید رجعت مجددی به میان مردم کنند، آنها را ببیند، مشکلات آنها را لمس کنند، دردهای آنها را بفهمند. باید دوباره مانند دهه 60 و رزمندگان جهادسازندگی بین مردم رفت ، مشکلاتشان را حل کرد تا به ما اعتماد کنند، و آن زمان است که کار فرهنگی ما برای تغییر باورها و کار سیاسی ما برای تغییر نگرش های مردم هم بصورت خودکار نتیجه بخش خواهد شد.
کد خبر: ۸۹۲۱۵۹۶
|
۳۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۵

به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران،  "خدا را خدا را؛ درباره طبقه پایین اجتماع؛ یعنی بینوایان و نیازمندان و تیره روزان و زمین گیر شدگانی که هیچ چاره ای ندارند..."

نه؛ دیگر این فریادهای علی هم بر شکم های برآمده از حرام ، دستوردهندگان #مانورتجمل از تریبون نمازجمعه و صاحبان فیش های و املاک #نجومی سربه فلک کشیده اثر نخواهد گذاشت.

"خداوند بر ثروتمندان واجب کرده است تا از اموالشان به اندازه کفایت #فقیران هزینه کنند. اگر نیازمندان گرسنه یا عریان باشند، به سبب منع ثروتمندان است و خداوند از آنها در روز قیامت حساب می کشد و آنان را مجازات می کند."

و این دستور واجب الهی که از عمق وجود امام #عدالت بیان می شود حتی بر ثروتمندان جامعه ما که روزی حجره و بازارشان مامن و پناهگاه محرومین بود هم بی اثر شده؛ و این جماعت هم همدوش مدیران غرب پرست دربند شکم یا در حراجی های میلیاردی یا مشغول سلفی گرفتن با آخرین مدل پورشه خود شده اند و گاهی هم برای تسکین وجدان خفته خود افیونی به اسم "دیوار مهربانی" می سازند.

همین که صاحبان #زروزوروتزویر و نوکسیگان فشار چکمه های خود را بر گلوی #مستضعفین کمتر کنند جای بسی شعف است...

حضرت امیر(ع) برای خلخال پای زن یهودی غصه دار می شود، کودکان یتیم را در بازار بر دوش خود می برد، شب ها کیسه به دوش خودش نزد مستضعفین می رود و مانند پدری مهربان از همه درماندگان دلجویی می کند.

اما حقیقتا ما را چه شده است؟ این اخبار و وقایع دهشتناک را روزانه می شنویم و می بینیم اما کَک مان هم نمی گزد! یا شاید خودمان را به کَری و کوری زده ایم تا نبینیم و نشنویم تا نخواهیم عملی هم انجام دهیم.

و هراز گاهی هم که رگ غیرتمان باد می کند ، ناسزایی بخاطر تغییر مکان جشن یک طنز به دولت میدهیم یا از فلان کنسرت ناله می کنیم و مسئله حضور بانوان به ورزشگاه را تبدیل به اولویت اول می کنیم و در نهایت درگیر بازی های روزانه چپ و راست می شویم. اینجاست که گویا رسالت انقلابی خود را به سرحدکمال رسانده ایم اما غافل از آنکه در یک دور باطلی گرفتار شده ایم که حتی دستاورد سیاسی هم نخواهیم داشت.

قدم اول آن است که نسبت به مسائل واقعی مردم گوسفند نباشیم. بی رَگ و بی تفاوت نباشیم. مسائل اجتماعی و اولویت مسائل اجتماعی را درک کنیم و در اولویت هایمان جای خود را پیدا کند.

بعد از آن انقلابیون باید رجعت مجددی به میان مردم کنند، آنها را ببیند، مشکلات آنها را لمس کنند، دردهای آنها را بفهمند. باید دوباره مانند دهه 60 و رزمندگان جهادسازندگی بین مردم رفت ، مشکلاتشان را حل کرد تا به ما اعتماد کنند، و آن زمان است که کار فرهنگی ما برای تغییر باورها و کار سیاسی ما برای تغییر نگرش های مردم هم بصورت خودکار نتیجه بخش خواهد شد. وگرنه هرچه سخنرانی کنیم، کفن بپوشیم و سندعلیه غرب گرایان افشا کنیم کار پیش نخواهد رفت.

حتی اگر فریادی هم لازم شد برای مردم بزنیم، برای کارگران شلاق خورده از ستم بزنیم نه اینکه فریاد خود را خرج آمدن و رفتن یک قبیله سیاسی یا اشباه رجال سیاسی مدعی کنیم.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار