خبرهای داغ:
با نگاهی به آمار های ارائه شده توسط دولت:
مشكلات كارگاه هاي اقتصادي و آشفتيگي آمارها از چه چيزي نشات مي گيرد؟ بي شك مقايسه اي كوتاه مي تواند به تمام ورشكستگيهاي ساختگي دامن زده اما از آنجا كه مشكلات اقتصادي در كشور بيشتر به سو مديريت ها بر مي گردد موارد متعددي را مانند نقدينگي به عنوان مشكلات جامعه درهمه دوره ها عنوان مي كنندخبرگزاری بسیج تحلیل و برآورده از برخی واقعیت ها آورده که از نظر می گذرد.
کد خبر: ۸۹۱۴۰۱۳
|
۱۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۵

به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین،وقتي به دوران دفاع مقدس نگاه مي كنيم روزگار طلايي ملت ايران درعرصه اقتصاد عليرغم تمام كمبودها و فشارها بوده است.كارخانجاتي مانند فرنخ و نازنخ نزديك به 3000كارگرداشتند كه مشغول كار بودند.شركت شهر صنعتي قزوين مملو از كارگران و سرويس هاي اياب و ذهاب بود و بسيار فعال عمل مي كردند .
اين شركت ها علاوه بر ماليات،كمك به جبهه ها تعدادي از كارگران نيز به صورت داوطلب در جبهه ها حضور مي يافتند كه شهداي بي نظيري را تقديم انقلاب كردند ودر همه عرصه ها ورود و كار توليد را به پيش بردند.
مشكلات از آنجا شروع شد كه جنگ پايان يافت دولت را براي بازسازي ويراني هاي ناشي از جنگ مي بايست براي پيشرفت كشور برنامه ريزي بلند مدت مد نظر قرار دهد و براي تامين بودجه هاي بازسازي به ديون خارجي و استقراض از بانك جهاني و فروش اموال و دارايي هاي دولت پرداختند.
در اين واگذاري ها افرادي وارد چرخه اقتصاد شدند كه وابسته به ثروت و قدرت شدند که بيش از ميليارد ها تومان ثروت كشور را به بهاي ناچيز تحت عنوان خصوصي سازي خريدند اين افراد به دليل وابستگي به باند هاي ثروت وقدرت براي رسيدن به سود بيشتر با توليد مخالف بودند زيرا در تمام دوران زندگي خود يك نانوايي را هم اداره نكرده بودند. به همين دليل تعطيلي كارخانجات و ورشكستگي هاي ساختگي شروع شد تا به كار سوداگري و دلالي روي بياورند.
بانكها با پرداخت سود بالاي بانكي در رقابتي نفس گير تمام نقدينگي و سود ناشي از توليد را به سمت بانك روانه كردند تا براي دلالي و واردات مورد استفاده قرار گيرد در اين مسير غلط اقتصادي دولت نقش اصلي را بازي كرد و با فربه شدن و بالا رفتن ميزان بدهي هاي دولت به بانك ها عملا نظارت بر بانك ها از دست رفت و هدايت نقدينگي توسط دانه درشت هاي اقتصادي قانون دان و قانون گريز كليد خورد .
باندهاي ثروت و قدرت در كشور شكل گرفت،شكاف طبقاتي با شتاب فراوان به هنجار شكني ادامه داد. جايگاه افراد براساس ميزان دارايي هاي آنها تعريف شد و هرچه بيشتر مصرف كني بهترين جايگاه را خواهيد داشت درنهايت مستضعف و مستضعفين از جامعه حذف و به جاي آن اقشار آسيب پذير شكل گرفت.
وقتي طبقه مستضعف قشر آسيب پذير نام گرفت يعني تعهد از دوش حاكمان برداشته شده و حاكميت هيچ نقشي در تضعيف اين افراد ندارد به همين خاطر تمام دنيا ركود و بيكاري را تعريف كردند و در ايران طبق تعريف جامعه جهاني از كار، يك ساعت در هفته كار را شاغل مي نامند.
فاجعه آماري در جامعه شكل گرفته كه به جاي كار درماني حرف درماني چاره همه مشكلات شده و بيشترين آمارهاي غير واقع توسط مسئولان به مردم داده مي شود تا جايي كه رهبر فرزانه انقلاب در ديدار با دولت دوازدهم سخناني بدين مضمون بيان فرمودند: آمارهاي داده شده بسيار خئوب است و تورم تك رقمي گفته مي شود بين مردم بروند ببينند كه قدرت خريد مردم افزايش بافته و ارزش پول ملي تقويت يافته است.
كارخانجات هم با قوانين دست و پا گير مديران در بيمه،خدمات، ماليات، جرايم ديركرد مواجه بوده و بيشترين حجم از توليد را براي باج دادن به قوانين طي مسير كنند تصويب قوانين يك جانبه توسط دولت و مجلس مصوب شده و به جاي حمايت از توليد شعار ها به نفع توليد و كارفرما داده شده و قوانين به نفع دولت اجرا مي گردد.
شراكت دولت در دلالي ها واردات و بنگاه داري براي سود بيشتر و درآمدزايي باعث شده است كه ايران نسبت به كشورهاي توسعه يافته حقوق كمتر اما به نسبت تورم و عوارض بيشتري به دولت پرداخت كنند و هر محصولي داراي سود بيشتري باشد بلافاصله دولت براي ساماندهي ها وارد شده و بخشي از آن را خود بر عهده مي گيرد و به همين دولت ها به جاي اينكه صحنه واقعي اقتصاد و جيب مردم را ببينند ميزان درآمد خود را كه ناشي از رانت و افزايش درآمد عوارض و جرايم از مردم مي باشد را به عنوان رشد اقتصادي اعلام مي كنند كه هيچ مطابقاتي درواقعيت اقتصادي مردم ندارد.
1002/پ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها