فروپاشی، برکناری و تضعیف کشورها نتیجه مستقیم اعتماد به امریکایی‌هاست
وجه اشتراك مشخص گورباچف و ادوارد شوادنادزه تا محمد مرسي و محمدمصدق «اعتماد به امريكا» است و همگي اين افراد نتيجه خوش‌بيني به ايالات متحده امريكا را در طول زمان مديريت خود دريافتند و همين عامل منجر به سقوط اين افراد ‌شد.
کد خبر: ۸۹۰۶۸۸۸
|
۰۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۸
 
 
 

 به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از جوان، وجه اشتراك مشخص گورباچف و ادوارد شوادنادزه تا محمد مرسي و محمدمصدق «اعتماد به امريكا» است و همگي اين افراد نتيجه خوش‌بيني به ايالات متحده امريكا را در طول زمان مديريت خود دريافتند و همين عامل منجر به سقوط اين افراد ‌شد.

بسياري عامل مؤثر در فروپاشي شوروي را عملكرد دستگاه سياست خارجي اين كشور مي‌دانند كه رفتار و اقدامات خود در روابط بين‌الملل را بر پايه اعتماد به امريكايي‌ها گذاشت و شيوه مذاكرات دوطرفه با نمايندگان امريكايي را برد- برد و اعتمادسازي قرار داد و در مقابل امتيازات ارائه داده به غرب به افتتاح شعبه‌اي از رستوران‌هاي مك دونالد در مسكو قناعت كرد.
 

صف‌هاي طولاني در مقابل شعبه‌هاي مك‌دونالد در شوروي براي سيب‌زميني سرخ‌كرده، تنها خروجي‌اش احساس خودكوچك‌بيني در جامعه آن روز شوروي شد؛ صف‌هايي كه مشابهت فراواني با سلفي‌هاي مرسوم امروز با صادرات كشورهاي غربي به كشورمان دارد. دولت ريگان در آن مقطع زماني تلاش مي‌كرد سبك مذاكرات جديدي را با شوروي به نمايش بگذارد، به اين معنا زبان تهديد را در ميز مذاكره به كار نگيرد و با اتخاذ ژست انسان‌دوستي امريكا را حامي صلح و امنيت تعريف كند.
همانطوركه اشاره شد بسياري از تحولات منطقه نظير آنچه در فروپاشي شوروي گذشت، مشابهت‌هايي با آنچه در مصر پس از دوران بيداري اسلامي و حتي ايران دوران محمد مصدق دارد.

 

  
از گورباچف تا مرسی
محمد مرسي نيز به عنوان رهبر حزب آزادي و عدالت، وابسته به اخوان‌المسلمين، پس از انقلاب مردمي سال 89 مصر به عنوان اولين رئيس‌جمهور منتخب اين كشور پس از سرنگوني حسني مبارك، برگزيده شد و در ادامه به جاي انتخاب عقلانيت در عرصه سياست خارجه رويه اعتماد به امريكا را در پيش گرفت و همين اشتباه استراتژيك منجر به سقوط وي از قدرت شد.
 

نتيجه اين اعتماد كودتاي ارتش به فرماندهي ژنرال سيسي در ژوئيه(تيرماه) ۲۰۱۳ ميلادي شد؛ كودتايي كه مرسي را رهسپار زندان كرد با پنج عنوان اتهامي: وادي نطرون، جاسوسي براي حماس و بيگانگان، حوادث كاخ الاتحاديه و همچنين وي در پرونده‌هاي اهانت به دستگاه قضايي و جاسوسي براي قطر تحت محاكمه قرار گرفت. در تمام مدتي كه محمد مرسي در زندان به سر برد، امريكايي‌ها كمترين تلاشي براي رهايي وي از زندان و بركناري سيسي صورت ندادند و ترجيح دادند با دولت جديد مصر وارد تعامل شوند؛ مسئله‌اي كه مشابه آن نيز در مورد ديكتاتور عراق صدام حسين قابل تعميم است.
سبك مذاكراتي امريكا در دوران ريگان با شوروي اعتماد‌سازي در دولتمردان ارشد اين كشور بود و چنين رويه‌اي را درباره دولت محمد مرسي نيز انجام داد و دولت محمد مصدق هم قبل از گورباچف و مرسي به امريكايي‌ها اعتماد و بلافاصله پاسخ چنين اعتمادي را دريافت كرد.

 

 
تبلور اعتماد به امریکا در اظهارات مصدق

سطح اعتماد محمد مصدق به امريكايي‌ها را مي‌توان از اظهارات وي در ديدار با ترومن دريافت؛ آنجايي كه وي بيان مي‌كند: «بين ملت‏ ما و امريكا همواره روابط دوستانه برقرار بوده. يقين دارم دولت‌هاى آزاد خصوصاً دولت دوست ما، امريكا در اين موضوع مهم ‏از معاضدت ‏آمال ايران خوددارى نخواهد كرد.»
بيان قيدها در گفته‌هاي مصدق مبني بر «امريكا دولت آزاد»، «دولت دوست ما امريكا»، «همواره رابطه دوستانه ميان ايران و امريكا بوده» و«امريكا از معاضدت آمال ايران خودداري نخواهد كرد» نشان‌دهنده اين مسئله است كه محمد مصدق ديدگاهي مثبت نسبت به سياست‌هاي دولتمردان امريكا درباره ايران داشته و شكل‌گيري چنين ديدگاهي دفعتاً صورت نگرفته و به‌راحتي قابل تقليل نبوده است. محمد مصدق همچنين اينگونه از شاه حمايت و وي را فردي رئوف و مهربان مي‌داند: «اينجانب صلاح نمي‌دانم... بين شاه و ملت جدايي بيندازيم، آن هم چنين ياد شاه رئوف و مهرباني كه نمي‌خواهد خود را از مردم جدا كند.»
سخنان مصدق از مذاكرات مجلس شوراي ملي در ۳۰ مهر ۱۳۰۶ شماره ۱۲۴ مبني بر«... شما نوشته‌جات ملكم را بخوانيد، ببينيد اگر ناصرالدين شاه يك نفر آدم عاقلي بود مي‌بايستي تمام اختيارات خودش را به ملكم واگذار كند. چون آنچه او گفت به خير مملكت و به خير ناصرالدين‌شاه بود ولي چون نكرد و چون يك دسته‌هايي بودند كه در واقع مخالف با عقيده ملكم بودند آنها مي‌رفتند ملكم را بد مي‌كردند...» چنين برمي‌آيد كه وي با عرض ارادت به ملكم خان قسم وفاداري مادام‌العمر به اين گروه فراماسوني ياد مي‌كند.

 

 
تلاش برای تکرار مصدق
جريان غربگراي داخلي در فرايند مذاكرات هسته‌اي ايران با 1+5 نيز بدون توجه به تجربيات گذشته كشور و هزينه برآمده از اعتماد به امريكا و همچنين سرگذشت گورباچف و مرسي و دهها نمونه بين‌المللي ديگر اين باور را در افكار عمومي گسترش دهند كه امريكاي امروز با امريكاي گذشته تفاوت‌هاي بسياري دارد و مقامات دولت اوباما اراده‌اي براي احياي دشمني‌هاي گذشته نداشتند و بايد در مذاكرات با اين كشور اصل را بر اعتماد گذاشت و بر همين اساس انجام تعهدات زودهنگام و يك‌طرفه در فرايند اجراي برجام و بر پايه اصلي تصنعي به نام «اعتماد مطلق» به غرب را به دولت تحميل مي‌كردند؛ ‌اعتمادي كه يكي از نمونه‌هاي بارز آن در تاريخ معاصر «مصدق» است كه رهبر معظم انقلاب هم درباره تكيه و اعتماد وي به امريكايي‌ها بيان مي‌كنند: «مصدق براي مقابله با انگليس به امريكا تكيه كرد و همين خوش‌بيني و ساده‌انديشي و غفلت، زمينه‌ساز موفقيت كودتايي امريكايي شد؛ كودتايي كه همه زحمات ملت را در ملي كردن نفت به هدر داد» يا در جاي ديگري در همين باره مي‌فرمايند: «مبارزه با استكبار يك حركت معقول، منطقي، خردمندانه، داراي پشتوانه علمي و متكي به تجربه ملت ايران است. اشتباه مصدق پس از ملي شدن صنعت نفت تكيه و اعتماد و اميد به امريكا بود، امريكايي‌ها از اين خوش‌بيني و ساده‌انديشي استفاده كردند و كودتا را به راه انداختند.»
 
رهبري همچنين در هنگامه‌اي كه جريان غربگرا و غرب‌باور داخلي مذاكره مستقيم با امريكا آن هم بر پايه اعتماد را راهكار اساسي براي رهايي كشور از مشكلات مي‌دانستند نيز به مقامات دستگاه سياست خارجه تأكيد مي‌كردند كه چنين اعتمادي هزينه‌زاست و مي‌تواند مشكلات كشور را چند برابر افزايش دهد. به عنوان نمونه ايشان در يكي از سخنراني‌هاي خود مي‌فرمايند: «عمده اين است كه ما به خودمان اتكا كنيم، اساس كار اين است. ما بايد به خودمان اتكا كنيم، به ديگران نمي‌شود اتكا كرد، به بيگانگان نمي‌شود اتكا كرد، نمي‌شود اعتماد كرد. من مكرر در دوران همين مذاكرات هسته‌اي - شايد چهار پنج مرتبه يا بيشتر- گفتم به امريكايي‌ها نمي‌شود اعتماد كرد. حالا هم ملاحظه مي‌كنيد و مي‌بينيد، حرف‌هايي كه مي‌زنند، اظهاراتي كه مي‌كنند و عملكردي كه نشان مي‌دهند، كاملاً امضاي آن حرفي است كه بنده آن‌وقت مي‌زدم، يعني واقعاً نمي‌شود به اينها اعتماد كرد.»
 

ايشان در خردادماه امسال نيز عامل نقض برجام و عدم‌اجراي تعهدات اين كشور را اعتماد به امريكايي‌ها در فرايند مذاكرات هسته‌اي عنوان مي‌كنند: «مي‌توانستيم به دشمن اعتماد نكنيم اما در جاهايي به علت‌هايي مثلاً براي گرفتن بهانه از دست امريكايي‌ها كوتاه آمديم كه البته بهانه گرفته نشد و ضربه هم خورديم. هر جا عرصه كار با بيگانگان است بايد با دقت، وسواس و احتياط كامل وارد شد و در لحن و بيان هم به‌گونه‌اي سخن گفت كه اعتماد به دشمن در آن احساس نشود، زيرا هم در داخل و هم نزد بيگانگان تأثير منفي خواهد داشت.»

 

ارسال نظرات