یادداشت رسالت/سید مسعود علوی
رئیس جمهور یک‌شنبه گذشته در سخنان پایانی خود در دفاع از وزرا تصریح کرد: «علاوه بر خزانه، صندوق ها را هم خالی تحویل گرفتیم»!.
کد خبر: ۸۹۰۶۰۳۴
|
۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۱

به گزارش خبرگزاری بسیج، رئیس جمهور یک‌شنبه گذشته در سخنان پایانی خود در دفاع از وزرا تصریح کرد: «علاوه بر خزانه، صندوق ها را هم خالی تحویل گرفتیم»! این سخن که خزانه خالی است، در آغاز مذاکرات هسته ای آسیب جدی به حیثیت کشور و نیز اعتبار کسانی که رفتند از سوی ملت با 1+5 مذاکره کنند، وارد کرد. این سخن باعث شد دشمن فکر کند تحریم ها اثری داشته است و لذا توقعات خود در مذاکرات را بالا برد. این سخن خالی از حکمت سیاسی و دیپلماتیک بود، آن هم از سوی کسی که خود را حقوقدان و دیپلمات می داند، بسیار بعید بود، اما بیان شد. آن هنگام منتقدین بر این سخن ایراد گرفتند و گفتند اگر خزانه خالی است چرا حتی یک روز حقوق کارکنان و کارمندان دولت به تأخیر نیفتاده است؟ کسی پاسخ این حرف درست را نداد. معلوم شد آنچه خالی است همین ادعای خزانه خالی است! اگر خزانه خالی بود یارانه های مردم پرداخت نمی شد. طی چهار سال گذشته یارانه ها پرداخت شد. اگر این پرداخت ها صورت گرفته، باید پرسید از کدام خزانه بوده است؟

اکنون نیز رئیس جمهور مدعی است صندوق ها هم خالی بوده است. این حرف هم خلاف واقع است. بارها مسئولین صندوق های توسعه ملی و ذخیره ارزی از مقدار آن سخن گفتند و دولت دهم، هم خزانه پر و هم صندوق پر تحویل دولت یازدهم داد. اگر این صندوق ها خالی بود هرگز پرداخت ها از آنها به موقع انجام نمی شد. واقعاً اگر

صندوق ها خالی بود چگونه 300 مدیر به اعتراف خود رئیس جمهور، حقوق های 30 تا 230 میلیون تومانی می گرفتند؟ چگونه بود که برخی از آنها پاداش 500 میلیونی هم می گرفتند؟ حقوق رئیس یک صندوق بر حسب چاپ فیش حقوقی او در جراید، 57 میلیون تومان بود. آیا از صندوق خالی می شود این پرداخت ها صورت بگیرد؟ اگر صندوق ذخیره فرهنگیان خالی بود چگونه فساد 8 هزار میلیارد تومانی از این صندوق صورت گرفت؟ غارتگران بیت المال چگونه این مبلغ را به یغما بردند؟!

دولت و مجلس در افشای نجومی بگیران و غارتگران بیت المال، کوتاهی کردند و به مرور زمان گذاشتند این عمل شرم آور، از خاطره ملت ایران پاک شود. اما نمی شود! خوب بود رئیس جمهور این داغ را با ادعای صندوق و خزانه خالی، تازه نمی کردند.

رئیس جمهور در دفاع از وزیر نفت خود گفت: «به زنگنه گفتم من 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی می خواهم. وزیری می خواهم که اسمش «برند» باشد. همه دنیا او را بشناسند تا بتواند برود سرمایه خارجی بیاورد.» این گفته نشان می دهد هنوز ته دل آقای روحانی به عنایات غرب در سرمایه گذاری در ایران است. اگر او گوشه چشمی به سیاست های اقتصاد مقاومتی داشت، این حرف را نمی زد. اگر او حقیقت برجام و بدعهدی های آمریکا را باور می کرد، این حرف را نمی زد. اگر او دستور می داد تحرکات وزیر خزانه داری آمریکا را رصد کنند که بانک به بانک و شرکت به شرکت خارجی می رود و جلوی

سرمایه گذاری و مراودات پولی و بانکی ایران را می گیرد و در مناسبات اقتصادی ایران با جهان اخلال می کند، چنین حرفی را نمی زد.

آیا زنگنه در دنیا یک برند است؟ تشت فساد و رشوه کرسنت و استات اویل از بام دنیا افتاد و صدای آن را همه جهانیان شنیدند. در حالی که در میان نخبگان و برخی نمایندگان مجلس این صدا را خفه کردند. نمی شود ادعا کرد چنین صدایی وجود ندارد. این صدا «برند» برای ما نیست.

رئیس جمهور باید مثل ظریف، وزیر خارجه باور کند که تحریم ها فقط روی کاغذ برداشته شده است. روحانی باید مثل سیف، رئیس بانک مرکزی باور کند که دستاورد برجام تقریباً هیچ است. رئیس جمهور باید مثل دکتر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی باور کند که

آمریکایی ها دبه کردند. محصول برجام فقط عمل به تعهدات ایران و نقض عهد آمریکا و همراهی اروپا با این بدعهدی است. این حقیقت را همه می دانند. چرا رئیس جمهور آن را انکار می کند؟

هیئت حاکمه آمریکا و وزیر خزانه داری آمریکا حتی به شرکت های خودشان هم رحم نمی کنند. همین هفته گذشته بود که وزارت خزانه داری

آمریکا جریمه ای برای شرکت خدمات بین المللی «ipsa» به اتهام نقض آشکار قوانین مربوط به تراکنش ها و تحریم های ایران معین کرد. این جریمه مطابق نظر کارشناسان، یک علامت است. این علامت یعنی حتی معاملاتی را که از ژانویه 2016 تا کنون طبق برجام مجوز آن صادر شده نیز محدود می کند.

در همین فضایی که از برجام یک ورق پاره باقی مانده، چگونه است که رئیس جمهور در معرفی و دفاع از ظریف در پست وزیر خارجه می گوید: «امروز بزرگ ترین مأموریت وزارت خارجه حفاظت از نهال نوپای برجام است»؟ مفهوم این سخن چیست؟ آیا هنوز برجام را گل بی خار می دانند؟! این سخن نشانه آن است که قرار نیست هیئت نظارت بر برجام پاسخی درخور به آمریکایی ها در مورد نقض برجام و زیر پا گذاشتن همه تعهدات بدهد. معلوم نیست ترامپ و اوباما چه باید می کردند که نکردند، تا ما باور کنیم برجام یک سراب است و قرار نیست آبی از آن گرم شود. آمریکایی ها تحریم ها را لغو نکردند، بر آنها هم افزودند، آنها به ماقبل برجام برگشتند و ما هنوز در رؤیای پسابرجام هستیم! مردم از تکرار حرف های خلاف واقع خسته اند. باید حرفی نو زد که درخور غیرت ایرانی، عزت ملت ایران و عزم مسئولین برای ایستادن در برابر آمریکا باشد.

ارسال نظرات