به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی به نقل از روابط عمومی شهرداری تبریز، عجیب است که مسائل زیستمحیطی، در سایه فعالشدن گروههای مدنی و توجه
رسانهها، به بخشی از دغدغه بحق شهروندان تبدیل شده، اما با این حال، هنوز
برخی از شهروندان در بدرفتاری با شهر، قید و بندی برای خود نمیبینند. عجیب
است که پیر و جوان در این شهر مطالبه دریاچه ارومیه دارند اما زباله خود
را در جوی زلال خالی میکنند. این رفتار، بخش مهمی از معضلات خدماتی شهر را
از آن خود کرده و در جایجای شهر دیده میشود. بارها دیده شده که
مغازهدارها، با کمال خونسردی، زباله خود را در جوی آب تخلیه میکنند.
تجربه نشان داده پشت این «خونسردی»، روحیه پرخاشگر و طلبکارانهای نهفته
که هر گونه تذکر و حتی گلایه را در نطفه خفه میکند. کافی است به این طیف
افراد، تذکر سادهای بدهید که «آقای محترم! زبالهای که در جوی آب رها می
کنی، دو چاراه پایینتر، جمع شده و موجب مشکلات ترافیکی و بهداشتی میشود.»
در اغلب موارد، این تذکر محترمانه، با چنان بدرفتاریِ مضاعفی همراه است
که آدمی را از تذکرهای بعدی، نادم و مایوس میکند.
زبالهای که در جوب آب رها میشود، تا مدتی میتواند گذرا و سیال باشد. اما
وقتی با سایر زبالهها، جمع شود، در گذر از پیچ و خم کانالها، به
تودههای بزرگ تبدیل شده و راه خیابان را میبندد. در این شرایط، گرمای
هوا، میتواند موجب تعفن مسیر و انتشار انواع ویروسها و آلودگیها شود.
در روزهای اخیر، حجم زبالههای
جمعشده در یکی از کانالهای خیابان امامیه، به قدری متراکم بود که کارگران
شهرداری برای لایروبی، مجبور به حفر چاه شدهاند!
این قبول که زیرساختهای شهر، و
مشخصاً جویها و کانالهای آب، نیاز به تقویت اساسی دارند؛ اما این ضعف،
مستحق بدرفتاری نیست؛ بلکه باید عموم شهروندان و به خصوص اصناف و
مغازهداران، در خصوص جوی آب محدوده مغازه و گذر خود حساس باشند.
ریشه دیگر این بدرفتاری را
میتوان در نحوه استفاده از ظروف یکبار مصرف جست. بیشتر زبالههای رهاشده
در جویها، بطریهای نوشابه و آب معدنی است. عابران تشنه، پس از نوشیدن
آبمیوه و آبمعدنی، بطری خالی را در جوی و پیادهرو رها میکنند و اهمیتی
به عاقبت رفتار ناپسند خود قائل نیستند.
کانالها و آبروهای شهری، هر قدر
هم عریض باشند، نمیتوانند حجم هنگفت «بدرفتارهای شهروندی» را از خود عبور
دهند. جدا از تعارفهای گمراهکننده ایرانی، باید گفت، جامعه شهری ما پیش
از آنکه داعیه «مشارکت شهروندی» داشته باشد، نیاز مبرم به
«مسئولیتپذیری و دلسوزی عمومی» دارد.