با این حال، مردم در انگلستان دو برابر و در ایالات متحده، سه برابر حد مجاز، قند مصرف میکنند، سه چهارم این قندهای اضافه از خوردنیهای شیرین شده مانند کیکها و نوشیدنیها تهیه میشود؛ بقیه از سایر غذاهای فرآوری شده مانند سسهای کچاپ بدست میآیند.
در عین حال، یکی از هر شش نفر در سراسر جهان از یک اختلال روانی رایج مانند یک اختلال خلقی یا اضطراب رنج میبرد؛ اینجاست که این سوال مطرح میشود که آیا میتوان رابطهای بین مصرف قند بالا و اختلالات روانی رایج برقرار کرد؟
تحقیقات پیشین، که در سال 2002 منتشر شد، ارتباطهایی بین افسردگی و مصرف قند را در شش کشور بررسی کردند؛ محققان از کالج بلیور آمریکا دریافتند که میزان بالای مصرف قند تصفیه شده با میزان بالای افسردگی همراه است؛ از آن زمان به بعد، تعداد انگشت شماری از مطالعات ارتباط بین مصرف قند و افسردگی را بررسی کردهاند.
مصرف قند علاوه بر افزایش افسردگی و اضطراب، اثرات دیگری همچون سرکوب سیستم ایمنی بدن، بر هم زدن تعادل املاح در بدن، کاهش انعطاف پذیری و عملکرد بافتها، افزایش سطح تری گلیسریدهای خون، تداخل در جذب کلسیم، منیزیم و پروتئینها، پیری زودرس و بسیاری بیماریهای دیگر دارد.
این مطالعات، مستقل از سایر فاکتورهای تاثیرگذار در بروز بیماریها ازجمله وضعیت اجتماعی و اقتصادی فرد، فعالیت بدنی، مصرف الکل، سیگار کشیدن، عادات غذایی دیگر، چربی بدن و سلامت جسمی، انجام شده است.