هرساله 11 جولای بهعنوان روز جهانی جمعیت شناخته میشود. این روز در سال ۱۹۸۹ توسط صندوق جهانی جمعیت تعیین شد. انتخاب ۱۱ جولای به دلیل رسیدن جمعیت جهان به مرز ۵ میلیارد نفر در همین روز در سال ۱۹۸۷ بوده است.
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، افزایش جمعیت در هر کشوری به دنبال خود مزایا و معایب بسیاری دارد که برای
تعادل در این وضعیت باید نگاهی به وضعیت جمعیتی هر کشور طی بازه زمانی
طولانی داشت تا بتوان با اجرای سیاستهای مناسب، نهتنها از کاهش جمعیت
جلوگیری کرد بلکه تا جایی به افزایش جمعیت پرداخت که با توجه به منابع
موجود، مانع رشد انسان و جامعه نشد.
هرساله 11 جولای بهعنوان روز جهانی جمعیت شناخته میشود. این روز در سال ۱۹۸۹ توسط صندوق جهانی جمعیت تعیین شد. انتخاب ۱۱ جولای به دلیل رسیدن جمعیت جهان به مرز ۵ میلیارد نفر در همین روز در سال ۱۹۸۷ بوده است. جمعیت جهان در میانه قرن بیستم، 2.5 میلیارد بوده و پس از آن با افزایش سلامت و کاهش مرگومیر کودکان شاهد رشد جمعیت هستیم؛ تا جاییکه جمعیت جهان در دسامبر سال ۲۰۱۶ میلادی از سوی سازمان ملل متحد، 7.5 میلیارد نفر برآورد شده و مؤسسه تحقیقات جمعیتی فرانسه پیشبینی کرده است که در سال 2050 به حدود ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید.
دکتر محمد میرزایی، جمعیتشناس، استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن جمعیتشناسی ایران در گفتوگو با مهرخانه درباره وضعیت رشد جمعیتی در جهان تصریح کرد: رشد جمعیت در کشورهای پیشرفته صنعتی از اواخر قرن 19 و در کشورهای در حال توسعه، نیمه دوم قرن بیستم شروع شد. کشورها از یک تعادلی به تعادل دیگر میروند. تعادلی که در قرون، اعصار و هزارههای گذشته تا انقلاب صنعتی بوده، به این شکل است که هم مرگومیر و هم باروری بسیار بالا بود. بنابراین رشد جمعیت بسیار ناچیز و در حد اعشار یکدهم و دودهم بود. حتی گاهی صفر و منفی هم میشد. در مجموع برآیند هر قرن، در هزارههای گذشته یک دهم یا دو دهم است که به آن رشد متعادل میگویند.
به دنبال رشد جمعیت در جهان صندوق جمعیت ملل متحد هرساله شعاری را تعریف میکند تا مشکلات جمعیتی و موضوعات مرتبط با آن تا حد امکان مرتفع شود. امسال نیز این صندوق شعار "تنظیم خانواده، توانمندسازی انسانها، توسعه ملتها" را مطرح کرده است. بر این اساس، به تحلیلی از وضعیت جمعیتی ایران، تغییراتی که طی سالها داشته و سیاستهایی که باید در آینده انجام شود، میپردازیم.
رشد جمعیت در ایران
روند رشد جمعیت ایران از گذشته تا به حال نشان میدهد که متوسط میزان رشد سالانه جمعیت در دهه 1335 تا 1345 برابر 3.1 درصد در سال بوده است؛ اما در دهه پس از آن، یعنی در فاصله سالهای 1345 تا 1355 با کاهش روبهرو شده و میزان رشد جمعیت ایران به 2.71 درصد در سال رسید. در دهه 1355 تا 1365 به سبب تحولات سیاسی – اجتماعی این دهه، رشد جمعیت کشور افزایش یافت و به 3.9 درصد در سال رسید.
افزایش جمعیت در این دوره که از آن با عنوان انفجار جمعیتی نیز یاد میکنند، موجب اجرای برنامه تنظیم خانواده در کشور شد؛ تا جاییکه نرخ رشد جمعیت به یکباره از 3.9 درصد به 1.96 درصد در دهه 1365 تا 1375 کاهش یافت. اما سیاستگذاران به کنترل این برنامه نپرداختند و این رقم کماکان سیر نزولی به خود گرفت. در دهه 1375 تا 1385 به نرخ رشد 1.61 درصد و در سالهای 1385 تا 1390 به حدود 1.29 درصد رسید و در سرشماری سال 95 این رقم 1.24 اعلام شد.
رشد جمعیت نمیتواند رقم بسیار بالایی باشد
البته گروهی از جمعیتشناسان این کاهش را بدون مشکل میدانند و معتقدند روندی طبیعی را طی میکند. دکتر میرزایی معتقد است که رشد جمعیت نمیتواند رقم بسیار بالایی باشد؛ زیرا تصاعدی و انفجاری میشود و اوج این اتفاق همان چیزی است که در دهه 1360 داشتیم. تعادل جدید، تعادلی است که مرگومیر پایین آمده است. مرگ و میر اروپا در قرن 19، کشورهای در حال توسعه در نیمه دوم قرن بیستم و در کشور ما از دهه 1320 کاهش یافت. در دهه 1320 مرکز مبارزه با سل، مرکز مبارزه با مالاریا و وضعیت بهداشت توسعه یافت و مرگ و میر نوزادان و اطفال پایین آمد؛ تا جاییکه به یکباره رشد جمعیت ما به سه درصد در دهه 1350 و 4 درصد در دهه 1360 رسید. که البته 8دهم آن مهاجرت بود. اگر آن رشد ادامه داشت، الان ما به جای 80 میلیون جمعیت، 150 یا 160 میلیون جمعیت داشتیم.
رشد جمعیت باز هم کمتر میشود
به گفته او کاهش رشد جمعیت روندی است که از اواخر دهه 1360 شروع شده و ادامه دارد؛ رشد جمعیت ما هنوز کم نیست. 1.3 رشد کمی نیست. حتی این را میتوانیم رشد تصاعدی بدانیم. البته رشد باز هم پایینتر میرود. بعد از سال 1400 رشد ما به زیر یک درصد میرسد. با رشد 1.3 اگر بخواهد ادامه یابد، 60 سال بعد جمعیت دوبرابر میشود؛ یعنی 160 میلیون نفر میشود و 60 سال بعد از آن بار دیگر دوبرابر میشود و 320 میلیون نفر میشود. پس این حالتی تصاعدی دارد. برای کاهش رشد جمعیت تا جایی که صفر یا منفی نشده است، نباید نگران بود. جمعیت ما در دهه 1390 نسبت به کاهش مقاومت نشان داد یعنی پایین نرفت حتی کمی هم بالاتر آمد ولی بالاخره وقتی به 1400 برسیم و موالید دهه 1360 از سن باروری خارج شوند، رشد ما به زیر یک میرود. رشد یک هم تصاعدی است. باید مراقب باشیم این رشد صفر یا زیر صفر نباشد.
هرگز پیشبینی یک درصدی برای نرخ رشد مطرح نشده است
با وجد صحبتهای بالا، دکتر محمدجواد محمودی، رییس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با مهرخانه تصریح کرد که در سال 68 نرخ رشد جمعیت ما 3.2 درصد بود و پس از آن، نرخ رشد جمعیت شروع به کاهش کرده است. برخی مطرح میکنند که کاهش نرخ رشد اگر مثل قبل ادامه پیدا میکرد، انتظار داشتیم در سال 1395 به یک درصد میرسید. بنابراین مطرح میکنند درست است که نرخ رشد جمعیت از 1.29 درصد سال 1390 به 1.24 درصد در سال 1395 کاهش پیدا کرده است، اما این نرخ رشد خیلی بیشتر از انتظار ما بوده است. چنین ادعایی نمیتواند صحت داشته باشد. مرکز آمار قبل از سرشماری طی چند سناریو نرخ رشد جمعیت ایران را پیشبینی کرده است. سازمانهای بینالمللی نیز چنین کاری انجام داده بودند. اگر بخواهیم سناریوهای مرکز آمار را ملاک قرار دهیم. در هیچکدام از سناریوهای آن، نرخ رشد جمعیت کمتر از 1.11 درصد نیست. در سناریوی حد بالایش هم گفته که نرخ رشد جمعیت ایران 1.20 درصد میشود.
به گفته رییس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی عدهای میخواهند بگویند نرخ رشد 1.24 خیلی خوب است؛ چراکه این گروه پیش از این ادعایی کرده بودند که نرخ رشد ایران افزایشی و مثبت خواهد بود. میخواهند با این رقم آن ادعا را توجیه کنند و بگویند درست است که کم شده ولی خیلی خوب است.
پیشبینی سازمان ملل از رشد جمعیت در ایران
براساس گفتههای دکتر محمودی پیشبینی تعداد جمعیت ایران براساس سه سناریوی سازمان ملل در سال 2012 نشان میدهد که در سال 94 بر مبنای سناریوی پایین 1.07، سناریوی متوسط 1.3 و سناریوی رشد بالا 1.54 است. معمولاً سناریوی پایین را در نظر نمیگیریم. بنابراین پیشبینی یک را نداشتیم. این پیشبینی بار دیگر در سال 2015 انجام شد و بر آن اساس رشد جمعیت در سال 94 در دو سناریوی متوسط و بالا 1.17 و 1.32 است. پس اینجا هم رشد یک درصدی را پیشبینی نکردهاند. همچنین براساس پیشبینیهای مرکز آمار نیز در ارتباط با رشد جمعیت ایران طی سالهای 90-95 نرخ رشد جمعیت براساس سناریوهای مختلف از 1.11 شروع میشود و ارقام 1.15، 1.17 و 1.20 را نشان میدهد. پس اصلاً صحبت نرخ رشد جمعیت یک درصدی مطرح نیست و پیشبینی مرکز آمار و سازمانهای بینالمللی نشان نمیدهد که نرخ رشد جمعیت ایران به یک میرسد. اما همه اینها پیشبینی میکنند در سال 1415 - 1420 نرخ رشد جمعیت ایران به صفر میرسد.
چرایی افزایش جمعیت با وجود کاهش نرخ رشد جمعیت
ارزیابیهای جمعیتی در درازمدت میتواند مسیر برنامهریزی را برای کنترل مناسب جمعیت در اختیار سیاستگذاران قرار دهد تا با مشکلاتی چون انفجار جمعیتی دهه 60 یا کاهش نرخ رشد جمعیت در دهه 70 روبهرو نشویم. سرشماری سال 95 نشان داد که جمعیت ایران حدوداً 4 میلیون و 982 هزار نفر افزایش داشته و به بیش از 79 میلیون نفر رسیده است. رشد سالانه جمعیت 1.24 درصد بوده که نسبت به دوره پنجساله 1385 تا 1390 که 1.29 درصد بوده، 0.05 درصد کم شده است ولی همینطور در پنجساله 1385 تا 1390 و پنجساله 1390 تا 1395 تقریباً سالی یک میلیون افزایش جمعیت داشتیم. همچنین نزدیک 2 میلیون و 600 هزار مرد و 2 میلیون و 183 هزار زن افزایش داشتیم.
دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، عضو هیأت علمی مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه درباره چرایی افزایش جمعیت با وجود کاهش نرخ رشد جمعیت معتقد است که نرخ رشد جمعیت ایران در سرشماری 1395 نسبت به سرشماری سال 1390 کاهش اما تعداد جمعیت کشور افزایش یافته است. طی پنج سال حدوداً 5 میلیون به جمعیت کشور اضافه شده که در سالهای 85 تا 90 نیز به همین میزان جمعیت به کشور اضافه شده بود اما چون پایه جمعیت زیاد شده، نرخ رشد کاهش یافته است. پیشبینی و برآورد ما هم تقریباً همین رقم است. ما پیشبینی 80 میلیون جمعیت را داشتیم که تقریباً 79 میلیون و 900 هزار نفر جمعیت داریم.
افزایش سالانه یک میلیون نفر به جمعیت کشور
به گفته او حدود 10-15 سال است که در ایران تعداد افزایش جمعیت ثابت است و سالانه حدود یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه میشود یعنی سالانه حدود 1 میلیون و 500 هزار کودک به دنیا میآید و 300 تا 400 هزار نفر فوت میکنند. تعدادی مهاجرت میکنند که باقیمانده، یک میلیون نفر میشود. پیشبینی کردهایم که این رقم سالها فعلاً یکمیلیون باقی میماند. به خصوص تغییری که اخیراً اتفاق افتاده و موالید هم در کنارش بالا رفته است.
میزان باروری کل افزایش یافته است
این جمعیتشناس مهمترین دلیل افزایش جمعیت را اثر گشتاور جمعیتی دانست. براساس گفتههای او در حال حاضر موالید دهه 60 به سن ازدواج و فرزندآوری رسیده و در نتیجه کمی مقدار موالید زیاد شده است. از طرفی اخیراً محاسبهای انجام دادهام و دیدم میزان باروری کل افزایش یافته است. افزایش میزان باروری کل به معنای تأثیرگذاری سیاستها و برنامهها است. هنوز اطلاعات سرشماری را کامل منتشر نکردهاند؛ برای محاسبه باروری نیازی به آمار زنان و زنان همسردار داریم اما محاسبهای که با کل جمعیت زنان گروههای سنی انجام دادم، نشان میدهد که مقداری میزان باروری در ایران افزایش یافته است که نشاندهنده تأثیر همزمان سیاستها و اثر گشتاور جمعیتی در افزایش جمعیت است.
جمعیت نباید لجامگسیخته افزایش یابد
دکتر میرزایی نیز آمار موالید و فوت مطرحشده از سوی کاظمیپور را تأیید میکند و معتقد است از سال 1335 تا حالا هرسال یک میلیون به جمعیت ایران افزوده شده است. یعنی یک دوره رشد شتابان را پشت سر گذاشتهایم. اما جمعیت نباید لجامگسیخته افزایش یابد. جمعیت شیر آب نیست که یک روز هوس کنیم ببندیم و یک روز باز کنیم. از یک تعادلی داریم به سمت تعادل دیگر میرویم. خود مردم هم این مسیر تعادلی را تشخیص میدهند و تعقیب میکنند و به آن میرسند. وظیفه همه سیاستگذاران و اساتید کمک به مردم است؛ نه اینکه دغدغه ایجاد کنند و مردم را بترسانند. مردم کار خود را میکنند؛ یعنی نه به حرف من، نه سازمان ملل، نه وزارت بهداشت و نه صهیونیسم گوش نمیدهند.
افزایش جمعیت مقطعی است
اما دکتر محمودی نظر متفاوتی دارد و معتقد است این افزایش جمعیت مقطعی است. به گفته او روند 50 ساله ولادتها نشان میدهد که از سال 1380 به بعد این تولدها افزایش یافته و در سال 94-95 یکباره کاهش مییابد. در سال 94 تعداد تولدها 1 میلیون و 570 هزار و در سال 95 تعداد تولدها 1 میلیون و 527 هزار بود. آنهایی که میگویند این افزایشها صرفاً به دلیل سیاستهای جمعیتی است، میخواهند بگویند دیگر به سیاست جدیدی نیاز نداریم و همینها کافی است و اگر به آنها عمل کنیم، نیازی به هیچ تصمیم جدیدی نداریم. هیچکس بهطور مشخص تفکیک نکرده که چه میزان از این رشد به علت سیاستگذاری و چقدر به دلیل توان درونی جمعیت است.
به گفته او از سال 1380 به علت اثر گشتاور جمعیت، افزایش موالید در حال رخ دادن بوده و روند صعودی تولدها تا سال 1394 به این علت تداوم داشته است. در سال 1395 ما شاهد کاهش تولدها برای اولینبار طی 15 سال گذشته بودهایم. همچنین باید توجه داشت که در سال 1388 شعار افزایش جمعیت داده شد و نمودار نشان میدهد که روند افزایش تولدها نشأتگرفته از شیب افزایشی است که قبل از سال 1388 وجود داشته است (توان درونی جمعیت) و نمیتوان افزایش تولدهای سالهای اخیر را صرفاً به سیاستهای جدید مرتبط دانست.
مشکلات جمعیتی در سالهای آینده
با وجود اینکه تحلیلهای جامعهشناسان (چه آنهایی که شرایط موجود را مناسب و چه آنهایی که آن را نامناسب میدانند) چنین مینماید که در حال حاضر با مشکلی در زمینه جمعیت روبهرو نیستیم اما همگی پیشبینی مشکلاتی را برای آینده میکنند و خطر رسیدن به رشد صفر و منفی را در سالهای آینده گوشزد میکنند.
ساختار سنی ما مطلوب است
به گفته دکتر میرزایی در سطح کلان و کلی، تعداد جمعیت ما حدود 80 میلیون است که رقم کمی نیست. در سال 1300 جمعیت ایران 10 میلیون هم نبوده یعنی ما در کمتر از یک قرن 8 برابر شدیم. این اتفاق در هیچ کجای دنیا نیفتاده است. بنابراین از نظر تعداد، مشکلی نیست. میزان رشد سالانه هم که 1.24 است. این هم رشد کمی نیست. از نظر ساختار سنی نیز الان 70 درصد جمعیت ما در سنین فعالیت (15 تا 64 ساله) هستند که بالقوه پتانسیل خوبی است. البته این خیل عظیمی که در گروه سنی 25 تا 34 سال هستند، اگر از مرحله آموزش عالی، اشتغال و مسکن جلو برویم، وضعشان تثبیت میشود. از طرفی به دلیل این ساختار سنی، در دهه اول قرن 15 یک جهش توسعهای خواهیم داشت. پس ساختار سنیمان هم بسیار مطلوب است.
او معتقد است که بالارفتن چنددهمی باروری به چند دلیل است. یکی از این دلایل تشویقهایی است که در زمینه فرزندآوری ایجاد شده است. از طرفی خروج از بحران اقتصادی دهه 1380 به این افزایش کمک کرد. خیل عظیم جوانانی داشتیم که در دهه 1380 و 1390 در سنین 20 تا 35 سال بودند یعنی همان موالید بالای دهه 1360 که یکسوم جمعیت ما را تشکیل میدادند، از 20 تا 35 سالگی کمکم به 25 تا40 سالگی رسیدهاند. هرچه این محدوده سنی بالاتر بیاید، وضعیت زندگیشان تثبیت میشود و سپس در این زمان میتوان روی این افراد بیشتر حساب کرد زیرا شغل مناسب خود را پیدا کردهاند و معمولاً ازدواج کردهاند. پس زندگیشان تثبیت شده و بهتر میتوانند در توسعه اقتصادی اجتماعی مشارکت کنند. این همان پنجره جمعیتی است. در حال حاضر ساختار سنی جوان تا حدودی در موفقیتهای ورزشی سالهای اخیر در رشتههای مختلف تأثیرگذار بوده است. این ساختار جمعیتی تأثیرات مثبت خود را در مقاطع مختلف به صورتهای گوناگون میگذارد.
چالشی به نام باروری زیر سطح جانشینی
با وجود توصیف مثبت این استاد دانشگاه از شرایط موجود اما او معتقد است مشکل اصلی جمعیتی در آینده باروری زیر سطح جانشینی است. براساس گفتههای او در سطح خرد، چالشی با عنوان باروری زیر سطح جانشینی داریم. کنترلی که در دهه 1370 انجام شد، سریع بود. به این دلیل در دهه 1380 میزان باروری کل و تعداد متوسط فرزندانی که زنان به دنیا میآورند، به زیر سطح جانشینی رسید. سطح جانشینی 2.1 است. یعنی هر زن بهطور متوسط 2.1 فرزند به دنیا بیاورد، اما در سالهای اخیر این رقم به 1.8 رسید که سهدهم کمتر از سطح جانشینی است. این رقم در حال حاضر به سمت 2 میآید. که اگر یک دهم بالاتر بیاید، به سطح جانشینی میرسیم. البته بهتر است که کمی از سطح جانشینی بالاتر بیاید و به 2.1 و 2.2 برسد. اما دیگر به رقم 5 و 6 که در دهه 1360 داشتیم، نخواهد رسید.
لزوم تسهیل ازدواج برای افزایش باروری
دکتر میرزایی تصریح کرد که چالش جمعیتی ما باروری زیر سطح جانشینی است که راه آن تسهیل ازدواج است. چون باروری نکاحی ما 3.3 است ولی وقتی میرویم سراغ تمام زنان 15 تا 49 ساله، این رقم کم میشود. هرچه سن ازدواج بالاتر بیاید و میزان ازدواج پایینتر بیاید، بهطور معکوس روی باروری تأثیر میگذارد. بنابراین تسهیل ازداوج میتواند این باروری را بهخوبی بالای سطح جانشینی بیاورد و این چالش حل میشود. در این صورت مشکلی نداریم زیرا وضعیت در سطح کلان خوب است. در درازمدت بخش خرد بر بخش کلان تأثیر میگذارد. اگر برای جوانان تسهیلات ازدواج، شغل و مسکن مناسب ایجاد کنیم، سن ازدواج پایین میآید.
25 سال وقت داریم تا نگذاریم رشد جمعیتمان صفر شود
به گفته رییس انجمن جمعیتشناسی ایران در حال حاضر سن ازدواج در مردان بالای 28 و در زنان بالای 24 سال است. میتوانیم امید داشته باشیم که این ارقام به 27 و 22 تغییر کند. این رقم روی باروری تأثیر میگذارد و ما را به آن یکدهم یا دودهمی که دنبال آن هستیم، میرساند. بنابراین باید برنامهریزی کنیم برای اینکه از این ورطه باروری زیر سطح جانشینی بیرون بیاییم. اگر باروری بالای سطح جانشینی نیاید، در سال 1430 ممکن است رشد جمعیتمان صفر یا منفی شود. در حال حاضر 25 سال وقت داریم تا نگذاریم این اتفاق بیفتد. بنابراین باید بیاییم با سیاستهای بهینهای کاری کنیم که باروریمان بالای سطح جانشینی بیاید. مناسبترین سیاست، تسهیل ازدواج است.
اجرای قوانین، بهترین سیاست است
همچنین تأکید دکتر محمودی روی سیاستها و قوانین موجود است. او معتقد است که بخشی از طرحها و برنامههایی که همه کشورهای دنیا برای افزایش فرزندآوری بهکار گرفتهاند، در طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده تجلی پیدا میکند و در دستور کار مجلس است و میتواند کمک کند. این موارد در راستای تحقق همان سیاستهای رهبر معظم انقلاب است. برمبنای این سیاستها هرکدام از بندهایش را باید پیاده کنیم تا این اتفاق بیفتد. ما در ایران این است که مشکل کمبود قانون نداریم اما به هر حال اینها اجرایی نمیشوند، پس باید برای اینها ضمانتهای اجرایی تعیین کنیم. اگر اجرا نمیشوند، چرا تصویب میشوند؟!
تشویق به باروری، جلوگیری از سقطهای غیرعمد و توجه به ناباروران
دکتر کاظمیپور نیز سیاستهای مدنظر خود را در دستهبندیهای گستردهتری مطرح میکند. براساس گفتههای او مشکلی که پیشبینی میکنیم، رشد منفی جمعیت است. سیاستهایی که در این راستا باید اتخاذ شود باید دارای جنبههای مختلف باشد. تشویق به باروری یکی از این نکات است. از سوی دیگر جلوگیری از سقطهای غیرعمد بسیار مهم است که در اثر آلودگیهای زیستمحیطی، پارازیتها، افزایش سن ازدواج دختران و تأخیر در بارداری اتفاق میافتد. اینها همه از عواملی هستند که سقط جنین را تسریع میکند و وزارت بهداشت باید روی آنها کار کند. نکته دیگر کار روی ناباروری است. حدود 3 میلیون زوج نابارور داریم. اگر روی این گروه سیاستگذاری کنند و اینها بتوانند به حداقل یک یا دو فرزند برسند، قطعاً روی باروری اثر مثبت میگذارد.
جلوگیری از مرگ و میر و مهاجرت
به اعتقاد او جنبه دیگر، سیاستهایی است که باید در زمینه مرگ و میر اتخاذ شود؛ باید جلوی مرگ و میرهایی بر اثر حوادث، تصادفات جادهای و بر اثر بیماریهای زودرس را گرفت؛ چراکه این موضوع روی رشد جمعیت تأثیر میگذارد. در ایران مرگ و میر حوادث و سوانح و مرگ و میر ناشی از بیماریها زیاد داریم. با بهبود بهداشت و پوششهای بیمهای میتوان جلو بسیاری از این بیماریها را تا حدی گرفت. نکته آخر بحث مهاجرت است؛ بایستی مهاجرفرستی به خارج از کشور کنترل شود و با اجرای سیاستهای تشویقی انگیزه مهاجرتشان کمتر شود. از طرفی تشویقهایی اجرا شود تا افرادی که مهاجرت کردهاند، بازگردند.
به گزارش مهرخانه، آنچه از شمای کلی جمعیت در ایران بهدست میآید این است که در حال حاضر وضعیت جمعیتی ایران با مشکل ویژهای روبهرو نیست؛ چراکه نرخ رشد جمعیت 1.24 درصد و نرخ باروری 2 است که از وضعیت زیر سطح جانشینی خارج شده و با افزایش یک تا دو دهم به وضعیت ایدهآلی خواهد رسید. اما مسأله حائز اهمیت، وضعیت جمعیتی در آینده است. جمعیتشناسان معتقدند که اگر با همین نرخ رشد پیش برویم، کشور با مشکل جمعیتی روبهرو نخواهد شد اما شواهد نشان میدهد که نرخ رشد جمعیت طی سالهای گذشته روندی نزولی داشته و افزایش تعداد جمعیت کشور در سالهای اخیر به متولدین دهه 60 بازمیگردد که به سن باروری رسیدهاند و جمعیتشناسان به این وضعیت توان درونی جمعیت یا گشتاور جمعیتی میگویند. البته این افزایش جمعیت تا حدودی نیز به اجرای سیاستهای جمعیتی مرتبط است.
بر این اساس و با توجه به سیر نزولی نرخ رشد جمعیت انتظار میرود تا سیاستهایی که جمعیتشناسان پیشنهاد میدهند، بهطور جد در کشور اجرایی شود تا از صفر و منفیشدن نرخ رشد جمعیت پیشگیری کنیم. /مهرخانه
هرساله 11 جولای بهعنوان روز جهانی جمعیت شناخته میشود. این روز در سال ۱۹۸۹ توسط صندوق جهانی جمعیت تعیین شد. انتخاب ۱۱ جولای به دلیل رسیدن جمعیت جهان به مرز ۵ میلیارد نفر در همین روز در سال ۱۹۸۷ بوده است. جمعیت جهان در میانه قرن بیستم، 2.5 میلیارد بوده و پس از آن با افزایش سلامت و کاهش مرگومیر کودکان شاهد رشد جمعیت هستیم؛ تا جاییکه جمعیت جهان در دسامبر سال ۲۰۱۶ میلادی از سوی سازمان ملل متحد، 7.5 میلیارد نفر برآورد شده و مؤسسه تحقیقات جمعیتی فرانسه پیشبینی کرده است که در سال 2050 به حدود ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید.
دکتر محمد میرزایی، جمعیتشناس، استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن جمعیتشناسی ایران در گفتوگو با مهرخانه درباره وضعیت رشد جمعیتی در جهان تصریح کرد: رشد جمعیت در کشورهای پیشرفته صنعتی از اواخر قرن 19 و در کشورهای در حال توسعه، نیمه دوم قرن بیستم شروع شد. کشورها از یک تعادلی به تعادل دیگر میروند. تعادلی که در قرون، اعصار و هزارههای گذشته تا انقلاب صنعتی بوده، به این شکل است که هم مرگومیر و هم باروری بسیار بالا بود. بنابراین رشد جمعیت بسیار ناچیز و در حد اعشار یکدهم و دودهم بود. حتی گاهی صفر و منفی هم میشد. در مجموع برآیند هر قرن، در هزارههای گذشته یک دهم یا دو دهم است که به آن رشد متعادل میگویند.
به دنبال رشد جمعیت در جهان صندوق جمعیت ملل متحد هرساله شعاری را تعریف میکند تا مشکلات جمعیتی و موضوعات مرتبط با آن تا حد امکان مرتفع شود. امسال نیز این صندوق شعار "تنظیم خانواده، توانمندسازی انسانها، توسعه ملتها" را مطرح کرده است. بر این اساس، به تحلیلی از وضعیت جمعیتی ایران، تغییراتی که طی سالها داشته و سیاستهایی که باید در آینده انجام شود، میپردازیم.
رشد جمعیت در ایران
روند رشد جمعیت ایران از گذشته تا به حال نشان میدهد که متوسط میزان رشد سالانه جمعیت در دهه 1335 تا 1345 برابر 3.1 درصد در سال بوده است؛ اما در دهه پس از آن، یعنی در فاصله سالهای 1345 تا 1355 با کاهش روبهرو شده و میزان رشد جمعیت ایران به 2.71 درصد در سال رسید. در دهه 1355 تا 1365 به سبب تحولات سیاسی – اجتماعی این دهه، رشد جمعیت کشور افزایش یافت و به 3.9 درصد در سال رسید.
افزایش جمعیت در این دوره که از آن با عنوان انفجار جمعیتی نیز یاد میکنند، موجب اجرای برنامه تنظیم خانواده در کشور شد؛ تا جاییکه نرخ رشد جمعیت به یکباره از 3.9 درصد به 1.96 درصد در دهه 1365 تا 1375 کاهش یافت. اما سیاستگذاران به کنترل این برنامه نپرداختند و این رقم کماکان سیر نزولی به خود گرفت. در دهه 1375 تا 1385 به نرخ رشد 1.61 درصد و در سالهای 1385 تا 1390 به حدود 1.29 درصد رسید و در سرشماری سال 95 این رقم 1.24 اعلام شد.
رشد جمعیت نمیتواند رقم بسیار بالایی باشد
البته گروهی از جمعیتشناسان این کاهش را بدون مشکل میدانند و معتقدند روندی طبیعی را طی میکند. دکتر میرزایی معتقد است که رشد جمعیت نمیتواند رقم بسیار بالایی باشد؛ زیرا تصاعدی و انفجاری میشود و اوج این اتفاق همان چیزی است که در دهه 1360 داشتیم. تعادل جدید، تعادلی است که مرگومیر پایین آمده است. مرگ و میر اروپا در قرن 19، کشورهای در حال توسعه در نیمه دوم قرن بیستم و در کشور ما از دهه 1320 کاهش یافت. در دهه 1320 مرکز مبارزه با سل، مرکز مبارزه با مالاریا و وضعیت بهداشت توسعه یافت و مرگ و میر نوزادان و اطفال پایین آمد؛ تا جاییکه به یکباره رشد جمعیت ما به سه درصد در دهه 1350 و 4 درصد در دهه 1360 رسید. که البته 8دهم آن مهاجرت بود. اگر آن رشد ادامه داشت، الان ما به جای 80 میلیون جمعیت، 150 یا 160 میلیون جمعیت داشتیم.
رشد جمعیت باز هم کمتر میشود
به گفته او کاهش رشد جمعیت روندی است که از اواخر دهه 1360 شروع شده و ادامه دارد؛ رشد جمعیت ما هنوز کم نیست. 1.3 رشد کمی نیست. حتی این را میتوانیم رشد تصاعدی بدانیم. البته رشد باز هم پایینتر میرود. بعد از سال 1400 رشد ما به زیر یک درصد میرسد. با رشد 1.3 اگر بخواهد ادامه یابد، 60 سال بعد جمعیت دوبرابر میشود؛ یعنی 160 میلیون نفر میشود و 60 سال بعد از آن بار دیگر دوبرابر میشود و 320 میلیون نفر میشود. پس این حالتی تصاعدی دارد. برای کاهش رشد جمعیت تا جایی که صفر یا منفی نشده است، نباید نگران بود. جمعیت ما در دهه 1390 نسبت به کاهش مقاومت نشان داد یعنی پایین نرفت حتی کمی هم بالاتر آمد ولی بالاخره وقتی به 1400 برسیم و موالید دهه 1360 از سن باروری خارج شوند، رشد ما به زیر یک میرود. رشد یک هم تصاعدی است. باید مراقب باشیم این رشد صفر یا زیر صفر نباشد.
هرگز پیشبینی یک درصدی برای نرخ رشد مطرح نشده است
با وجد صحبتهای بالا، دکتر محمدجواد محمودی، رییس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی نظر دیگری دارد. او در گفتوگو با مهرخانه تصریح کرد که در سال 68 نرخ رشد جمعیت ما 3.2 درصد بود و پس از آن، نرخ رشد جمعیت شروع به کاهش کرده است. برخی مطرح میکنند که کاهش نرخ رشد اگر مثل قبل ادامه پیدا میکرد، انتظار داشتیم در سال 1395 به یک درصد میرسید. بنابراین مطرح میکنند درست است که نرخ رشد جمعیت از 1.29 درصد سال 1390 به 1.24 درصد در سال 1395 کاهش پیدا کرده است، اما این نرخ رشد خیلی بیشتر از انتظار ما بوده است. چنین ادعایی نمیتواند صحت داشته باشد. مرکز آمار قبل از سرشماری طی چند سناریو نرخ رشد جمعیت ایران را پیشبینی کرده است. سازمانهای بینالمللی نیز چنین کاری انجام داده بودند. اگر بخواهیم سناریوهای مرکز آمار را ملاک قرار دهیم. در هیچکدام از سناریوهای آن، نرخ رشد جمعیت کمتر از 1.11 درصد نیست. در سناریوی حد بالایش هم گفته که نرخ رشد جمعیت ایران 1.20 درصد میشود.
به گفته رییس کمیته مطالعات و پایش سیاستهای جمعیتی شورای عالی انقلاب فرهنگی عدهای میخواهند بگویند نرخ رشد 1.24 خیلی خوب است؛ چراکه این گروه پیش از این ادعایی کرده بودند که نرخ رشد ایران افزایشی و مثبت خواهد بود. میخواهند با این رقم آن ادعا را توجیه کنند و بگویند درست است که کم شده ولی خیلی خوب است.
پیشبینی سازمان ملل از رشد جمعیت در ایران
براساس گفتههای دکتر محمودی پیشبینی تعداد جمعیت ایران براساس سه سناریوی سازمان ملل در سال 2012 نشان میدهد که در سال 94 بر مبنای سناریوی پایین 1.07، سناریوی متوسط 1.3 و سناریوی رشد بالا 1.54 است. معمولاً سناریوی پایین را در نظر نمیگیریم. بنابراین پیشبینی یک را نداشتیم. این پیشبینی بار دیگر در سال 2015 انجام شد و بر آن اساس رشد جمعیت در سال 94 در دو سناریوی متوسط و بالا 1.17 و 1.32 است. پس اینجا هم رشد یک درصدی را پیشبینی نکردهاند. همچنین براساس پیشبینیهای مرکز آمار نیز در ارتباط با رشد جمعیت ایران طی سالهای 90-95 نرخ رشد جمعیت براساس سناریوهای مختلف از 1.11 شروع میشود و ارقام 1.15، 1.17 و 1.20 را نشان میدهد. پس اصلاً صحبت نرخ رشد جمعیت یک درصدی مطرح نیست و پیشبینی مرکز آمار و سازمانهای بینالمللی نشان نمیدهد که نرخ رشد جمعیت ایران به یک میرسد. اما همه اینها پیشبینی میکنند در سال 1415 - 1420 نرخ رشد جمعیت ایران به صفر میرسد.
چرایی افزایش جمعیت با وجود کاهش نرخ رشد جمعیت
ارزیابیهای جمعیتی در درازمدت میتواند مسیر برنامهریزی را برای کنترل مناسب جمعیت در اختیار سیاستگذاران قرار دهد تا با مشکلاتی چون انفجار جمعیتی دهه 60 یا کاهش نرخ رشد جمعیت در دهه 70 روبهرو نشویم. سرشماری سال 95 نشان داد که جمعیت ایران حدوداً 4 میلیون و 982 هزار نفر افزایش داشته و به بیش از 79 میلیون نفر رسیده است. رشد سالانه جمعیت 1.24 درصد بوده که نسبت به دوره پنجساله 1385 تا 1390 که 1.29 درصد بوده، 0.05 درصد کم شده است ولی همینطور در پنجساله 1385 تا 1390 و پنجساله 1390 تا 1395 تقریباً سالی یک میلیون افزایش جمعیت داشتیم. همچنین نزدیک 2 میلیون و 600 هزار مرد و 2 میلیون و 183 هزار زن افزایش داشتیم.
دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، عضو هیأت علمی مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه درباره چرایی افزایش جمعیت با وجود کاهش نرخ رشد جمعیت معتقد است که نرخ رشد جمعیت ایران در سرشماری 1395 نسبت به سرشماری سال 1390 کاهش اما تعداد جمعیت کشور افزایش یافته است. طی پنج سال حدوداً 5 میلیون به جمعیت کشور اضافه شده که در سالهای 85 تا 90 نیز به همین میزان جمعیت به کشور اضافه شده بود اما چون پایه جمعیت زیاد شده، نرخ رشد کاهش یافته است. پیشبینی و برآورد ما هم تقریباً همین رقم است. ما پیشبینی 80 میلیون جمعیت را داشتیم که تقریباً 79 میلیون و 900 هزار نفر جمعیت داریم.
افزایش سالانه یک میلیون نفر به جمعیت کشور
به گفته او حدود 10-15 سال است که در ایران تعداد افزایش جمعیت ثابت است و سالانه حدود یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه میشود یعنی سالانه حدود 1 میلیون و 500 هزار کودک به دنیا میآید و 300 تا 400 هزار نفر فوت میکنند. تعدادی مهاجرت میکنند که باقیمانده، یک میلیون نفر میشود. پیشبینی کردهایم که این رقم سالها فعلاً یکمیلیون باقی میماند. به خصوص تغییری که اخیراً اتفاق افتاده و موالید هم در کنارش بالا رفته است.
میزان باروری کل افزایش یافته است
این جمعیتشناس مهمترین دلیل افزایش جمعیت را اثر گشتاور جمعیتی دانست. براساس گفتههای او در حال حاضر موالید دهه 60 به سن ازدواج و فرزندآوری رسیده و در نتیجه کمی مقدار موالید زیاد شده است. از طرفی اخیراً محاسبهای انجام دادهام و دیدم میزان باروری کل افزایش یافته است. افزایش میزان باروری کل به معنای تأثیرگذاری سیاستها و برنامهها است. هنوز اطلاعات سرشماری را کامل منتشر نکردهاند؛ برای محاسبه باروری نیازی به آمار زنان و زنان همسردار داریم اما محاسبهای که با کل جمعیت زنان گروههای سنی انجام دادم، نشان میدهد که مقداری میزان باروری در ایران افزایش یافته است که نشاندهنده تأثیر همزمان سیاستها و اثر گشتاور جمعیتی در افزایش جمعیت است.
جمعیت نباید لجامگسیخته افزایش یابد
دکتر میرزایی نیز آمار موالید و فوت مطرحشده از سوی کاظمیپور را تأیید میکند و معتقد است از سال 1335 تا حالا هرسال یک میلیون به جمعیت ایران افزوده شده است. یعنی یک دوره رشد شتابان را پشت سر گذاشتهایم. اما جمعیت نباید لجامگسیخته افزایش یابد. جمعیت شیر آب نیست که یک روز هوس کنیم ببندیم و یک روز باز کنیم. از یک تعادلی داریم به سمت تعادل دیگر میرویم. خود مردم هم این مسیر تعادلی را تشخیص میدهند و تعقیب میکنند و به آن میرسند. وظیفه همه سیاستگذاران و اساتید کمک به مردم است؛ نه اینکه دغدغه ایجاد کنند و مردم را بترسانند. مردم کار خود را میکنند؛ یعنی نه به حرف من، نه سازمان ملل، نه وزارت بهداشت و نه صهیونیسم گوش نمیدهند.
افزایش جمعیت مقطعی است
اما دکتر محمودی نظر متفاوتی دارد و معتقد است این افزایش جمعیت مقطعی است. به گفته او روند 50 ساله ولادتها نشان میدهد که از سال 1380 به بعد این تولدها افزایش یافته و در سال 94-95 یکباره کاهش مییابد. در سال 94 تعداد تولدها 1 میلیون و 570 هزار و در سال 95 تعداد تولدها 1 میلیون و 527 هزار بود. آنهایی که میگویند این افزایشها صرفاً به دلیل سیاستهای جمعیتی است، میخواهند بگویند دیگر به سیاست جدیدی نیاز نداریم و همینها کافی است و اگر به آنها عمل کنیم، نیازی به هیچ تصمیم جدیدی نداریم. هیچکس بهطور مشخص تفکیک نکرده که چه میزان از این رشد به علت سیاستگذاری و چقدر به دلیل توان درونی جمعیت است.
به گفته او از سال 1380 به علت اثر گشتاور جمعیت، افزایش موالید در حال رخ دادن بوده و روند صعودی تولدها تا سال 1394 به این علت تداوم داشته است. در سال 1395 ما شاهد کاهش تولدها برای اولینبار طی 15 سال گذشته بودهایم. همچنین باید توجه داشت که در سال 1388 شعار افزایش جمعیت داده شد و نمودار نشان میدهد که روند افزایش تولدها نشأتگرفته از شیب افزایشی است که قبل از سال 1388 وجود داشته است (توان درونی جمعیت) و نمیتوان افزایش تولدهای سالهای اخیر را صرفاً به سیاستهای جدید مرتبط دانست.
مشکلات جمعیتی در سالهای آینده
با وجود اینکه تحلیلهای جامعهشناسان (چه آنهایی که شرایط موجود را مناسب و چه آنهایی که آن را نامناسب میدانند) چنین مینماید که در حال حاضر با مشکلی در زمینه جمعیت روبهرو نیستیم اما همگی پیشبینی مشکلاتی را برای آینده میکنند و خطر رسیدن به رشد صفر و منفی را در سالهای آینده گوشزد میکنند.
ساختار سنی ما مطلوب است
به گفته دکتر میرزایی در سطح کلان و کلی، تعداد جمعیت ما حدود 80 میلیون است که رقم کمی نیست. در سال 1300 جمعیت ایران 10 میلیون هم نبوده یعنی ما در کمتر از یک قرن 8 برابر شدیم. این اتفاق در هیچ کجای دنیا نیفتاده است. بنابراین از نظر تعداد، مشکلی نیست. میزان رشد سالانه هم که 1.24 است. این هم رشد کمی نیست. از نظر ساختار سنی نیز الان 70 درصد جمعیت ما در سنین فعالیت (15 تا 64 ساله) هستند که بالقوه پتانسیل خوبی است. البته این خیل عظیمی که در گروه سنی 25 تا 34 سال هستند، اگر از مرحله آموزش عالی، اشتغال و مسکن جلو برویم، وضعشان تثبیت میشود. از طرفی به دلیل این ساختار سنی، در دهه اول قرن 15 یک جهش توسعهای خواهیم داشت. پس ساختار سنیمان هم بسیار مطلوب است.
او معتقد است که بالارفتن چنددهمی باروری به چند دلیل است. یکی از این دلایل تشویقهایی است که در زمینه فرزندآوری ایجاد شده است. از طرفی خروج از بحران اقتصادی دهه 1380 به این افزایش کمک کرد. خیل عظیم جوانانی داشتیم که در دهه 1380 و 1390 در سنین 20 تا 35 سال بودند یعنی همان موالید بالای دهه 1360 که یکسوم جمعیت ما را تشکیل میدادند، از 20 تا 35 سالگی کمکم به 25 تا40 سالگی رسیدهاند. هرچه این محدوده سنی بالاتر بیاید، وضعیت زندگیشان تثبیت میشود و سپس در این زمان میتوان روی این افراد بیشتر حساب کرد زیرا شغل مناسب خود را پیدا کردهاند و معمولاً ازدواج کردهاند. پس زندگیشان تثبیت شده و بهتر میتوانند در توسعه اقتصادی اجتماعی مشارکت کنند. این همان پنجره جمعیتی است. در حال حاضر ساختار سنی جوان تا حدودی در موفقیتهای ورزشی سالهای اخیر در رشتههای مختلف تأثیرگذار بوده است. این ساختار جمعیتی تأثیرات مثبت خود را در مقاطع مختلف به صورتهای گوناگون میگذارد.
چالشی به نام باروری زیر سطح جانشینی
با وجود توصیف مثبت این استاد دانشگاه از شرایط موجود اما او معتقد است مشکل اصلی جمعیتی در آینده باروری زیر سطح جانشینی است. براساس گفتههای او در سطح خرد، چالشی با عنوان باروری زیر سطح جانشینی داریم. کنترلی که در دهه 1370 انجام شد، سریع بود. به این دلیل در دهه 1380 میزان باروری کل و تعداد متوسط فرزندانی که زنان به دنیا میآورند، به زیر سطح جانشینی رسید. سطح جانشینی 2.1 است. یعنی هر زن بهطور متوسط 2.1 فرزند به دنیا بیاورد، اما در سالهای اخیر این رقم به 1.8 رسید که سهدهم کمتر از سطح جانشینی است. این رقم در حال حاضر به سمت 2 میآید. که اگر یک دهم بالاتر بیاید، به سطح جانشینی میرسیم. البته بهتر است که کمی از سطح جانشینی بالاتر بیاید و به 2.1 و 2.2 برسد. اما دیگر به رقم 5 و 6 که در دهه 1360 داشتیم، نخواهد رسید.
لزوم تسهیل ازدواج برای افزایش باروری
دکتر میرزایی تصریح کرد که چالش جمعیتی ما باروری زیر سطح جانشینی است که راه آن تسهیل ازدواج است. چون باروری نکاحی ما 3.3 است ولی وقتی میرویم سراغ تمام زنان 15 تا 49 ساله، این رقم کم میشود. هرچه سن ازدواج بالاتر بیاید و میزان ازدواج پایینتر بیاید، بهطور معکوس روی باروری تأثیر میگذارد. بنابراین تسهیل ازداوج میتواند این باروری را بهخوبی بالای سطح جانشینی بیاورد و این چالش حل میشود. در این صورت مشکلی نداریم زیرا وضعیت در سطح کلان خوب است. در درازمدت بخش خرد بر بخش کلان تأثیر میگذارد. اگر برای جوانان تسهیلات ازدواج، شغل و مسکن مناسب ایجاد کنیم، سن ازدواج پایین میآید.
25 سال وقت داریم تا نگذاریم رشد جمعیتمان صفر شود
به گفته رییس انجمن جمعیتشناسی ایران در حال حاضر سن ازدواج در مردان بالای 28 و در زنان بالای 24 سال است. میتوانیم امید داشته باشیم که این ارقام به 27 و 22 تغییر کند. این رقم روی باروری تأثیر میگذارد و ما را به آن یکدهم یا دودهمی که دنبال آن هستیم، میرساند. بنابراین باید برنامهریزی کنیم برای اینکه از این ورطه باروری زیر سطح جانشینی بیرون بیاییم. اگر باروری بالای سطح جانشینی نیاید، در سال 1430 ممکن است رشد جمعیتمان صفر یا منفی شود. در حال حاضر 25 سال وقت داریم تا نگذاریم این اتفاق بیفتد. بنابراین باید بیاییم با سیاستهای بهینهای کاری کنیم که باروریمان بالای سطح جانشینی بیاید. مناسبترین سیاست، تسهیل ازدواج است.
اجرای قوانین، بهترین سیاست است
همچنین تأکید دکتر محمودی روی سیاستها و قوانین موجود است. او معتقد است که بخشی از طرحها و برنامههایی که همه کشورهای دنیا برای افزایش فرزندآوری بهکار گرفتهاند، در طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده تجلی پیدا میکند و در دستور کار مجلس است و میتواند کمک کند. این موارد در راستای تحقق همان سیاستهای رهبر معظم انقلاب است. برمبنای این سیاستها هرکدام از بندهایش را باید پیاده کنیم تا این اتفاق بیفتد. ما در ایران این است که مشکل کمبود قانون نداریم اما به هر حال اینها اجرایی نمیشوند، پس باید برای اینها ضمانتهای اجرایی تعیین کنیم. اگر اجرا نمیشوند، چرا تصویب میشوند؟!
تشویق به باروری، جلوگیری از سقطهای غیرعمد و توجه به ناباروران
دکتر کاظمیپور نیز سیاستهای مدنظر خود را در دستهبندیهای گستردهتری مطرح میکند. براساس گفتههای او مشکلی که پیشبینی میکنیم، رشد منفی جمعیت است. سیاستهایی که در این راستا باید اتخاذ شود باید دارای جنبههای مختلف باشد. تشویق به باروری یکی از این نکات است. از سوی دیگر جلوگیری از سقطهای غیرعمد بسیار مهم است که در اثر آلودگیهای زیستمحیطی، پارازیتها، افزایش سن ازدواج دختران و تأخیر در بارداری اتفاق میافتد. اینها همه از عواملی هستند که سقط جنین را تسریع میکند و وزارت بهداشت باید روی آنها کار کند. نکته دیگر کار روی ناباروری است. حدود 3 میلیون زوج نابارور داریم. اگر روی این گروه سیاستگذاری کنند و اینها بتوانند به حداقل یک یا دو فرزند برسند، قطعاً روی باروری اثر مثبت میگذارد.
جلوگیری از مرگ و میر و مهاجرت
به اعتقاد او جنبه دیگر، سیاستهایی است که باید در زمینه مرگ و میر اتخاذ شود؛ باید جلوی مرگ و میرهایی بر اثر حوادث، تصادفات جادهای و بر اثر بیماریهای زودرس را گرفت؛ چراکه این موضوع روی رشد جمعیت تأثیر میگذارد. در ایران مرگ و میر حوادث و سوانح و مرگ و میر ناشی از بیماریها زیاد داریم. با بهبود بهداشت و پوششهای بیمهای میتوان جلو بسیاری از این بیماریها را تا حدی گرفت. نکته آخر بحث مهاجرت است؛ بایستی مهاجرفرستی به خارج از کشور کنترل شود و با اجرای سیاستهای تشویقی انگیزه مهاجرتشان کمتر شود. از طرفی تشویقهایی اجرا شود تا افرادی که مهاجرت کردهاند، بازگردند.
به گزارش مهرخانه، آنچه از شمای کلی جمعیت در ایران بهدست میآید این است که در حال حاضر وضعیت جمعیتی ایران با مشکل ویژهای روبهرو نیست؛ چراکه نرخ رشد جمعیت 1.24 درصد و نرخ باروری 2 است که از وضعیت زیر سطح جانشینی خارج شده و با افزایش یک تا دو دهم به وضعیت ایدهآلی خواهد رسید. اما مسأله حائز اهمیت، وضعیت جمعیتی در آینده است. جمعیتشناسان معتقدند که اگر با همین نرخ رشد پیش برویم، کشور با مشکل جمعیتی روبهرو نخواهد شد اما شواهد نشان میدهد که نرخ رشد جمعیت طی سالهای گذشته روندی نزولی داشته و افزایش تعداد جمعیت کشور در سالهای اخیر به متولدین دهه 60 بازمیگردد که به سن باروری رسیدهاند و جمعیتشناسان به این وضعیت توان درونی جمعیت یا گشتاور جمعیتی میگویند. البته این افزایش جمعیت تا حدودی نیز به اجرای سیاستهای جمعیتی مرتبط است.
بر این اساس و با توجه به سیر نزولی نرخ رشد جمعیت انتظار میرود تا سیاستهایی که جمعیتشناسان پیشنهاد میدهند، بهطور جد در کشور اجرایی شود تا از صفر و منفیشدن نرخ رشد جمعیت پیشگیری کنیم. /مهرخانه
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار