پاسخ به کسانی که سخنان خود را با امام رحمانی آغاز می کنند؛

ریشه «امام رحمانی» در سال های اخیر، سخنان سران فتنه در سال 88 است

بوشهرـ ریشه «امام رحمانی» در سال های اخیر، سخنان سران فتنه در سال 88 است که در مقابل جدیت و اِعمال قانون توسط نیروهای امنیتی، «اسلام رحمانی» را به کار می بردند و مقصود نیز کُند ساختن تیغ تیزِ مجریان قانون بود که در واقع با این عبارت زیبا به دنبال مشروعیت زدایی از نیروهای امنیتی و انتظامی ای بودند که فتنه گران را تحت پیگرد قانونی قرار داده و و در مقابل مطالبات غیر قانونی آنان، کوتاه نمی آمدند.
کد خبر: ۸۸۸۰۷۳۲
|
۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۰
به گزارش خبرگزاری بسیج از بوشهر؛ گاهی اوقات سخنانی گفته می شود که ظاهراً معقول و انقلابی است ولی واقعا نه معقول هستند و نه انقلابی. از جمله الفاظی که اخیراً رواجی در میان بعضی تجدیدنظر طلبان یافته است و در میان سخنان و نوشته ها تکرار می شود، «امام رحمانی» است. البته واژه قشنگی است؛ هم امام اش دلنواز است و هم رحمانی اش زیباست.

اما این اصطلاح به چه معنی است؟ مفهوم امام رحمانی چیست؟ قطعا حضرت امام خمینی مهربان و دل رحیم بودند. ولی چرا پس از بیست و هشت سال از رحلت ایشان، این لفظ توسط مسئول حوزه هنری که رسالت هنر متعهد و انقلابی را بر عهده دارد، به کار می رود؟

همگان قاطعیت و شجاعت امام درباره نهضت آزادی (در جواب نامه وزیر کشور)، عزل قائم مقام رهبری (نامه به مرحوم منتظری)، صدور حکم ارتداد سلمان رشدی، صدور حکم اعدام برای منافقینی که برای شورش در زندان، هم زمان با تهاجم نیروهای سازمان منافقین به داخل ایران، برنامه ریزی داشتند، و موارد دیگر را مشاهده نموده اند که امام راحل در این زمینه ها هیچ تخفیف و عفوی قائل نشدند و همچنین نسبت به امور مسلمین و دخالت های بیجای دیگران بسیار سخت گیر بودند؛ در واقع دارای قوه قهریه هم بودند.

این نبوده است که امام همه را به یک چشم ببینند، امام راحل خود مقید به ادامه سبیل رسول الله بودند و راهنمای ایشان هم «اشدا علی الکفار رحماء بینهم» بود.

همچنان که در سیره امام عظیم الشان به خوبی نمایان است؛ البته حرفی را بدون تدبیر و سنجش بر زبان راندن، عملی است نابجا و غیرمنطقی که گمراه کننده هم هست. بعضی ها که در سخنان و نوشته جات و اظهارات از تعبیر «امام رحمانی» استفاده می نمایند، پرواضح و روشن است که این لفظ، کلیدواژه ای است که خاستگاهش اباحه گری است؛ به عبارت دیگر، در مکتب لیبرالیسم معنا و مفهوم می شود.

اگر مراد گویندگان این عبارت، همان تلقی لیبرالیستی است، نه امام را شناخته اند و نه رحمانیت را، وامگیری و کاربست ادبیات لیبرالیستی، که نفی معنویت و خدا و مانند اینها در زبان و قلب آدمی است، از تهاجم و نفوذ فرهنگی سرچشمه می گیرد که این جماعت را سالهاست به خود اسیر ساخته است. زیرا مبنا، سلیقه است که در معرض خطا و اشتباه قرار دارد و از اینجاست که ارزشها بر اساس منافع گروه‌های قدرتمند و جناح ها تعریف خواهند شد.

ریشه «امام رحمانی» در سال های اخیر، سخنان سران فتنه در سال 88 است که در مقابل جدیت و اِعمال قانون توسط نیروهای امنیتی، «اسلام رحمانی» را به کار می بردند و مقصود نیز کُند ساختن تیغ تیزِ مجریان قانون بود. در واقع با این عبارت زیبا به دنبال مشروعیت زدایی از نیروهای امنیتی و انتظامی ای بودند که فتنه گران را تحت پیگرد قانونی قرار داده و و در مقابل مطالبات غیر قانونی آنان، کوتاه نمی آمدند.

امّا آنانی که «اسلام رحمانی» را به کار می گرفتند، قرائتی منطبق با مسیحیت در کشورهای پروتستان، یعنی دین حداقلی را داشتند که این مسئله از جهالت این افراد نشأت گرفته است. زیرا با توجه به جمع غزوات و سرایای پیامبر و اینکه آغاز آنها را از سال دوم هجری بدانیم و پایانش را در سال نهم، پیامبر اکرم (ص) به طور متوسط ماهیانه یک جنگ داشته اند و همچنین در فتح مکه، علاوه بر عفو همگانی، صدور حکم اعدام برای بعضی مشرکین هم داشته اند که این بیانگر وجوه رحمانیت و غضبیت به صورت توأمان است.

آنهایی که امروز سیاست تساهل و تسامح را همت خود قرار داده اند، کاستن از ظرفیت امام راحل و انقلابی را هدف خود ساخته و با ایجاد فضای لیبرالی و به اصطلاح جامعه مدنی، در صدد بی رنگ نمودن وجوه انقلابی و استکبارستیزی امام خمینی هستند که این خط در جامعه توسط مسئولان غرب باور و بیگانه از هنجارهای انقلاب دنبال می شود.

طاها دشتی نژاد

//انتهای پیام


ارسال نظرات