خبرهای داغ:
پاسداشت عارف بالله آیت الله ملکی تبریزی

وقتی عرفان اسلامی از تواضع و رفع خودبزرگ بینی آغاز می‌شود

شاید بتوان همه عرفان اسلامی را در کلیدواژه ای بسیار مهم در اخلاق، یعنی تواضع و فروتنی خلاصه کرد؛ کلیدواژه ای که آیت الله ملکی تبریزی سرآمد آن بود.
کد خبر: ۸۸۷۹۱۷۴
|
۰۷ تير ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۸
وقتی عرفان اسلامی از تواضع و رفع خودبزرگ بینی آغاز می‌شود
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، او از اسوه‌های عرفان و تهذیب نفس است؛ عارف بالله آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که شخصیتی منحصر بفردی مانند حضرت امام خمینی در دامان او پرورش یافته است.

و اما آخرین روز خرداد ماه، سالروز ارتحال ملکوتی آن شخصیت برجسته عرفانی و اخلاقی است؛ پیر و مرشدی که اگرچه درباره او زیاد گفته شده است؛ اما مرور فرازهایی از زندگی معنوی اش، برای همگان درس آموز خواهد بود.

تردیدی وجود ندارد که معظم له، این جلال و شکوه را از تواضع و فروتنی خود در برابر درگاه الهی و همچنین بندگی حضرت حق به دست آورده است.

در این باره، حکایت رهبر معظم انقلاب از روزهای تحصیل آیت الله ملکی تبریزی در نزد عارف کامل، آیت الله آخوند ملا حسینقلی همدانی برای همیشه شنیدنی و جذاب است:

"مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تبریزى معروف - که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحبدلِ زمان خودش بوده است- اوایلى که براى تحصیل وارد نجف شد، با اینکه طلبه بود؛ ولى به شیوه اعیان و اشراف زندگی مى‌کرد؛ چراکه پدرش در تبریز از خانواده ملک التُّجار بود و او هم به همین دلیل، وضع معیشتی خوبی داشت؛ پوستینى قیمتى روى دوشش مى‌‌انداخت و لباس‌هاى فاخر مى‌‌پوشید.

ایشان طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آن‌که توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانه عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى -که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبله اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّى بزرگان مى‌‌رفتند در محضر ایشان مى‌نشستند و استفاده مى‌‌کردند- راهنمایى شد.
نقل است روز اولى که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیئتِ یک طلبه اعیان و اشراف، به درس آخوند ملاحسینقلى همدانى مى‌‌رود، وقتى‌که مى‌‌خواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلى همدانى، از آنجا صدا مى‌‌زند که همان‌ جا - یعنى همان دم در، روى کفشها -  بنشین!

حاج میرزا جواد آقا هم همانجا مى‌‌نشیند؛ البته به او بر مى‌خورَد و احساس اهانت مى‌کند؛ اما خودِ این و تحمل این تربیت و ریاضت الهى او را پیش مى‌‌برد.

وی جلسات درس را ادامه مى‌‌دهد و البته استاد را - آنچنانکه حق آن استاد بوده است - گرامى مى‌‌دارد."

رهبر معظم انقلاب در ادامه این حکایت، اطاعت از حرف استاد در کمال تواضع و فروتنی را زمینه ساز دوری از منیّت و رسیدن به درجات عالی  می‌بینند و می‌فرمایند:

"این، شکستن آن منِ مُتعرِّض ِفضولِ موجب شرکِ انسانى در وجود انسان است.

این، آن منیت و خودبزرگ ‌بینى و خودشگفتى و براى خود ارزش و مقامى در مقابل حق قائل شدن را از بین مى‌‌بَرَد و او را وارد جاده ‌اى مى‌‌کند و به مدارج کمالى مى‌‌رساند که مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به آن مقامات رسید.
بنابراین قدم اول، شکستن منِ درونى هر انسانى است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت - همینطور ریاضت‌ها - پَست و زبون و حقیر نکند؛ در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونى خواهد شد."

باید اذعان کرد که آیت الله ملکی تبریزی با وجود رسیدن به مقام عالی عرفان و با همه عظمت وجودی اش، باز هم سپاسگزار الطاف دیگران بود.

در این باره نیز حکایتی از آیت اللّه سیداحمد فهری نقل شده که خواندنی است:

"دوستی داشتم به نام محمود مجتهدی که بارها خدمت آیت اللّه میرزا جواد ملکی تبریزی رسیده و از انفاس او بهره‌ها گرفته بود.

وی چنین تعریف کرده است: روزی و پس از پایان درس، آیت الله ملکی تبریزی به سوی حجره یکی از طلبه‌های مدرسه دار الشفا حرکت کرد و من نیز همراهش بودم. معظم له به حجره آن طلبه وارد شد و مراسم احترام را به جای آورد؛ سپس اندکی بعد، برخاست و حجره را ترک کرد.

پس از آن بود که دلیل احترام گزاردن آن مرد بزرگ را به یک طلبه عادی جویا شدم.

فرمود: شب گذشته و به هنگام سحر، فیض‌هایی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجه کردم؛ دیدم که این طلبه به تهجد و نماز شب برخاسته است و در نماز شبش به من دعا می‌کند و این فیض‌ها، اثر دعای اوست؛ این بود که به عنوان سپاسگزاری از عنایتش، به دیدار او رفتم ... ."

آیت الله ملکی تبریزی اگرچه در سال 1305 هجری شمسی به ملکوت اعلی پیوست و پس از تشییعی بسیار باشکوه، در شیخان قم به خاک سپرده شد، اما پس از ارتحالش نیز، بسیاری بوده و هستند که از مزار مطهرش بهره‌ها برده و می‌برند.

در این باره رهبر انقلاب نیز در جایی فرموده‌اند: "او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز هم قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست."

بر همین اساس است که بسیاری از شاگردان برجسته آن مرحوم، از دیرباز، هم خود بر سر مزار آن مرحوم حاضر می‌شدند و حاجت می‌گرفتند و هم مومنان را به رفتن بر سر مزارش، خواندن فاتحه و بیان حوائج در نزد وی تشویق می‌کردند تا آن حوائج، توسط حضرت حق و با عنایت این واسطه فیض الهی گشوده شود.
در عین حال نباید فراموش کرد که شیخان قم، یکی از معروف‌ترین قبرستان‌های جهان اسلام است که بدن‌های مقدس بسیاری از بزرگان و علما در آن آرمیده است و این واسطه‌های فیض تنها در وجود مبارک آیت الله ملکی تبریزی خلاصه نمی‌شود.

نقل است که عارف کامل، سید‌هاشم حداد، به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان آیت الحق، آیت الله آقا سید علی آقا قاضی، درباره این قبرستان چنین فرموده است: "شیخان بسیار پُر نور و پُر برکت است و خدا می‌داند چه نفوس زکیّه و طیبه‌ای در اینجا مدفونند. 
پس از قبر مطهر حضرت بی بی فاطمه معصومه (س) که فضای قم و اطراف قم را باز، گسترده، سبک و نورانی کرده است... هیچ مکانی در قم به اندازه این قبرستان، نورانی و با رحمت نیست.

سزوار است  طلاب و سائرین، بیشتر از این به این مکان توجه داشته باشند و از فضایل و فواضل معنوی و ملکوتی آن بهره مند شوند."

و اکنون به روح همه بزرگان دین، علما، شهدا و فضلای مدفون در شیخان درود می‌فرستیم و از درگاه حضرت احدیت مسئلت داریم تا به واسطه این ارواح طیبه، حاجات مومنین و مومنات را در این ماه ضیافت الهی برآورده سازد.
مجید حکمت
ارسال نظرات