خبرهای داغ:
یادبود بزرگان

نگاهی به زندگی پربار آیت الله محمدی

سخن از نماینده ولی فقیه و امام جمعه خرمشهر و ایلام است، شخصیتی که در روزهای دفاع مقدس، در کنار مردم و رزمندگان بود و در عین حال سنگر نماز جمعه را نیز حفظ کرد.
کد خبر: ۸۸۷۹۱۷۳
|
۰۷ تير ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۵
نگاهی به زندگی پربار آیت الله محمدی
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، آیت الله شیخ عبدالله محمدی شخصیتی است که باید او را از مجاهدان نسل اول انقلاب به شمار آورد.

او در سال 1302 هجری شمسی در روستایی از توابع شهر لامرد استان فارس دیده به جهان گشود. در همان دوران کودکی به مکتبخانه رفت و قرآن را آموخت. او پس از مدتی، خود نیز مکتبخانه‌ای راه اندازی کرد تا با تمرکز بر امر آموزش قرآن، کلام وحی را به فرزندان مردم بیاموزد.

عبدالله سپس به تحصیل علوم دینی در قم و نجف اشرف روی آورد و البته هرازگاهی هم به خرمشهر می‌رفت تا در جمع مردم خونگرم آن خطه به تبلیغ بپردازد.

در همان سال‌ها بود که وی با توفیق تلمّذ نزد حضرت امام، با اندیشه‌های انقلابی معظم له آشنا شد. او در عین حال موفق شد تا محضر درس بزرگانی مانند آیات خویی، شاهرودی و سبزواری را هم درک کند.

مبارزات انقلابی مردم ایران ادامه داشت و آیت الله شیخ عبدالله محمدی هم در بطن این مبارزات بود و بارها دستگیر و زندانی شد؛ او در آن ایام، به محضر حضرت امام – که در تبعید و در نجف به سر می‌بردند – هم می‌رسید تا ضمن استفاده از درس‌های امام، آخرین رهنمودهای لازم برای قیام‌های انقلابی مردمی در ایران شنیده شده و به مردم منتقل شود.

به هر حال این تلاش‌ها ثمره داد و انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید تا آیت الله محمدی از سوی حضرت امام به عنوان نخستین امام جمعه خرمشهر منصوب شود.

خرمشهر اما پس از چندی و در جریان جنگ تحمیلی به اشغال نیروهای دشمن درآمد. اکنون نوبت آن بود تا آیت الله محمدی از سوی حضرت امام به عنوان نماینده ولی فقیه و امام جمعه ایلام منصوب شود.

چنین شد که وی به فرمان پیر و مقتدای خود گردن نهاد؛ به ایلام رفت و البته همپای مردم در جبهه‌های غرب حضور یافت. او در آن شرایط سخت، نه تنها شهر را ترک نکرد، بلکه نماز جمعه را هم بدون تعطیلی اقامه می‌فرمود تا سنگر نماز جمعه برای مردم حفظ شود.

یکی دیگر از یادگارهای آیت الله محمدی در ایلام، تأسیس حوزه علمیه این شهر است؛ ماجرایی که از زبان خود معظم له شنیدنی تر است: "آن زمان که به ایلام رفتم، این شهر فقط هفت یا هشت طلبه داشت که در یک منزل اجاره ای سکونت داشتند و مدرسه‌ای وجود نداشت.

در آن زمان دو میلیون تومان - که پول نسبتا زیادی بود - برای تأسیس و تجهیز مدارس به استان‌ها داده شد.

سال دوم حضورم در ایلام بود که گفتند چنین بودجه‌ای وجود دارد و این دو میلیون تومان در اختیار استاندار است.

با استاندار هماهنگ کردیم و به جستجوی زمین مناسب برای آن پرداختیم. شخصی در آنجا - که فرد متدیّنی بود - به بنده اطلاع داد که پدرش وصیت کرده تا در زمین وی، مسجد یا بنایی مانند مسجد ساخته شود. این زمین هزار متر مربع بود و ظرفیت آن را داشت که هم مسجد و هم حوزه علمیه در آن ساخته شود. گفتم ما در این زمین هم مسجد درست می‌کنیم و هم مدرسه می‌سازیم تا به وصیت پدر شما عمل شده باشد. با همت و تلاش افراد زیادی مدرسه و مسجد ساخته شد و بنده مدت 10 سال در آن مدرسه تدریس کردم.

کار من در این مدتی که در ایلام بودم خیلی زیاد بود. هم امام جمعه بودم و هم تدریس می‌کردم، هم به مشکلات مردم رسیدگی می‌کردم و هم باید برای دیدار با رزمندگان به جبهه‌ها می‌رفتم؛ لذا از شورای مدیریت حوزه علمیه قم تقاضا کردم که اشخاصی را به عنوان مُدرّس به ایلام بفرستند. از طرف دیگر برای تأمین شهریه طلبه‌ها از حضرت امام تقاضا کردم که کمک کنند ... ."

اکنون یکی دیگر از مقاطع مهم تاریخ انقلاب یعنی مقطع ارتحال ملکوتی حضرت امام و انتخاب حضرت آیت الله خامنه‌ای به جانشینی ایشان توسط نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری را به مرور می‌نشینیم؛ مقطعی که آیت الله محمدی درباره آن هم مطلب دارد:

"امام خمینی در عصر خویش بی ‌نظیر یا کم‌ نظیر بود. ایشان همه ابعاد انسانی را در خود داشت و از علم و تقوا و سیاست و زهد بالایی برخوردار بود. بعد از پیروزی انقلاب به مدت 10 سال در میان مردم بود و به آنها برکت داد و انقلاب را تثبیت کرد.

بعد از فوت حضرت امام، نمایندگان خبرگان، تشکیل جلسه دادند تا اینکه این امت بدون رهبر نباشد؛ نمایندگان خبرگان، آیت ‌الله خامنه‌ای را علیرغم میل ایشان به رهبری انتخاب کردند.

در واقع انتخاب بسیار عالی و به‌جایی بود، زیرا گرچه حضرت امام کم نظیر بود و مانند ایشان وجود نداشت، اما آیت ‌الله خامنه‌ای در میان همه علما و مجتهدین حاضر، واجد شرایط رهبری بود. ایشان از نظر علمی مجتهد و از نظر سیاسی هم صاحب نظر و سیاستمدار بود. در شجاعت هم شبیه امام بود و از نظر مدیریت هم، اشخاص دیگر، مانند ایشان نبودند. در زهد و تقوای ایشان همین بس که هر چهار فرزند ایشان طلبه و روحانی هستند و دنبال دنیا و مال دنیا و ریاست و پست و مقام هم نیستند. آنان در خانه‌های معمولی زندگی می‌کنند. در مجموع انتخاب آیت ‌الله خامنه‌ای برای رهبری انقلاب بسیار شایسته و به‌جا بود و ایشان با رأی بالایی انتخاب شدند و امت هم بدون رهبر و سرپرست نماند."

آیت الله محمدی در بخش دیگری از خاطرات خود، به خاطره عزیمت خود به همراه مردم شریف ایلام به تهران برای بیعت با رهبر معظم انقلاب اشاره کرده و می‌گوید: "بعد از رحلت امام و انتخاب آیت ‌الله خامنه‌ای به رهبری، مردم از سراسر کشور به تهران می‌رفتند؛ هم به مرقد امام - که البته هنوز قبه و بارگاهی نداشت - و هم به بیت رهبری می‌‌شتافتند تا با ایشان بیعت کنند. ظاهرا بعد از چهلم امام بود که ما از ایلام با دفتر ایشان تماس گرفتیم و گفتیم می‌خواهیم همراه مردم ایلام نزد رهبر انقلاب بیاییم. آنها هم به ما وقت دادند تا بتوانیم با جمعیتی در حدود 600 نفر به محضرشان شرفیاب شویم. این بود که از شهرهای مختلف استان جمع شدیم و به تهران رفتیم. ملاقات ما در محوطه ریاست جمهوری بود؛ چراکه در آن زمان هنوز حسینیه امام خمینی ساخته نشده بود و بعدها بود که در همان مکانی که ما با معظم له ملاقات کردیم، حسینیه امام خمینی (ره) را بنا کردند."

آیت الله محمدی در سال‌های پایانی عمر خود در قم، روشنی بخش محفل درس و بحث در حوزه علمیه بود تا شاگردان و طلاب جوان بتوانند از دانش و تجربه وی بهره گیرند.

وی سرانجام در سن 94 سالگی به دیار باقی شتافت و پس از تشییعی باشکوه در گوشه ای از حرم مطهر حضرت کریمه اهل بیت (س) در خاک آرام گرفت.
مهدی اخلاص راد
ارسال نظرات