مدیریتی که تنها به دست‌های کمک دیگران چشم دوخته باشد و با این نگاه، رفتار‌ها و اعمال خود را تنظیم کند باید در تلاطم مختلف سیاست‌ورزانی قرار ‌گیرد که کمتر‌ین آسیب آن بی‎هویتی شخصیت سیاسی و فرهنگی و تزلزل اقتصادی است.
کد خبر: ۸۸۶۰۵۵۴
|
۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۹
به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی اسلام و انقلاب، هدف‌گیری آرمان‌های انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها، پایبندی به استقلال کشور، حساسیت در برابر دشمن و نقشه‌های آنان

و عدم تبعیت از آن و تقوای دینی و سیاسی به عنوان 5 شاخص انقلابی‌گری، انقلابی‌بودن و انقلابی‌ماندن است که مقام معظم رهبری در بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) بیان کردند.

روحیه انقلابی در شجاعت، اهل اقدام و عمل‌بودن، ابتکار‌ورزی، بن‌بست‌شکنی، گره‌گشایی، نترسی و امید به آینده است که در بیانات مفام معظم رهبری در 12 آبان‌ماه سال 1395 در دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان مطرح شد و در 3 شهریور‌ماه9 1395 نیز روحیّه‌ی انقلابی و دینی مردم، یکی از عناصر اصلی حفظ امنیّت توصیف شد که در دیدار با هیأت دولت مطرح کردند.

هنگامی که برخی از کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری از قالب‌مندی ثابت و وجود قوانین برای درآمد‌زایی و هزینه مشخص سخن می‌گویند و رئیس‌جمهور را در حد یک مجری آیین‌نامه‌های مصوب و موجود تقلیل می‌دهند، در مدیر و مدبر‌بودن آنان باید تردید کرد.

شخص اول اجرایی کشور با قوانینی برای فعالیت‌های گسترده و در قالب برنامه‌های خود مواجه است که تحول و دگر‌گونی و یا رکود و پس‌رفت از آن استنباط می‌شود.

منبع فکری و عملی برای اجرای اهداف و برنامه‌ها، بخش مهمی از عملکرد‌های ریاست‌جمهوری را تشکیل می‌دهد و هنگامی که جهت حرکت با شاخص نگاه به بیرون و توجه به رفتار و گفتار آنان باشد با افرادی که جهت نگاه و رفتار آنان، نگاه به درون و توانمندی‌های خودی‌ها و استفاده از توان دیگران در موقعیت اقتدار‌مند باشد متفاوت است.

حق استفاده از انرژی هسته‌ای در قالب قوانین جهانی از حقوقی است که با دشمنی دشمنان و بیان احتمال استفاده غیر‌صلح‌آمیز از آن برای کشور هزینه‌های گزافی به وجود آورد و اختاپوس رسانه‌ای و سیاسی جهانی از آن به عنوان اهرم فشار همه‌جانبه بر علیه ایران اسلامی استفاده کرد و بار‌ها هم توسط آنان اعلام شد که فشار بر ایران با محوریت انرژی هسته‌ای، یهانه‌ای است تا آرمان‌های این کشور در تنگنا قرار گیرد و الگو‌دهی آن برای مبارزه با استکبار و برتری‌طلبی قدرت‌های جهانی تضعیف شود.

تجربه تاریخی نشان داده است که اولویت کشور‌های غربی و امریکا، منافع اقتصادی و ملی آنان است و در دست‌یابی به این هدف، به راحتی دموکراسی و حقوق‌بشر را زیر‌پا می‌گذرانند و نمونه‌های مختلفی از آن در تاریخ موجود است.

«هیلاری کلینتون» در کتاب خاطرات خود که در 657 صفحه و 25 فصل به چاپ رساند در فصل 18 آن درباره ایران سخن گفت و مطالعه آن می‌تواند به روشن‌شدن افکار و اعمال امریکا در زمانی اشاره کرد که در قبال جمهوری اسلامی ایران طرح‌های سخت‌گیرانه‌ای داشتند.

در کتاب خاطرات وزیر اسبق امریکا به صراحت از اهرم «چوب و چماق و تهدید و مذاکره» به هنر تعبیر می‌شود و در موضوع حمایت از فتنه سال 1388 با حسرت از لزوم افزایش حمایت امریکا از معترضان یاد می‌کند و در همان مقطع نیز اذعان می‌کند که «ما منتظر اقدام مردم بودیم و فعالیت‌های آنان را تماشا می‌کردیم».

در این کتاب به دیدار‌ها و مذاکرات فشرده‎ای اشاره می‌کند که برای متقاعد کردن رهبران کشور‌های مختلف به انواع تهدید‌ها و تطمیع‌ها و اعزام کارشناسان مختلف برای جایگزینی طرح‌های تیم‌های ایرانی در کشور‌های مختلف خبر می‌دهد و «تحریم‌های فلج‌کننده» را از نام‌های مورد علاقه خود و نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی ذکر می‌کند.

وی در بخش دیگری از کتاب خود از زحمت و سختی ملت ایران اظهار ناراحتی می‌کند ولی بیان می‌کند که ملت ایران باید در انتخاب نوع رهبران و شیوه حکومتی خود تجدید‌نظر‌ کنند تا شاهد این تنگنا‎ها نباشند و در این‌جا تعریف تمامیت‌خواهی آنان از دموکراسی نمایان می‌شود و رأی و نظر ملت بزرگ ایران که در مخالفت با جهت فکری آنان است را به حساب نمی‌آورنند.

مطالعه کتاب‌های خاطرات مسؤولان غربی و امریکایی بیانگر آن است که همه اتفاقات و اشخاص را با محوریت و کانال نگاه خود تعریف می‌کنند و خود را مالک جهان می‌دانند که همگان باید در برابر آنان کرنش کنند.

دشمنان ایران اسلامی نشان دادند که قوّت طرف مقابل با عقب‌نشینی آنها روبرو می‌شود و البته این عقب‎نشنی تا زمانی ادامه دارد که قوت طرف مقابل تحلیل نرود و زمانی که در اوج تحریم‌ها توسط مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نقش تحریم در وضعیت اقتصادی جامعه را 30 درصد و نقش مدیریت را 70 درصد بیان می‌شود، کلید‌واژه‌ای اساسی برای تحلیل‌های مختلف است.

مدیریتی که تنها به دست‌های کمک دیگران چشم دوخته باشد و با این نگاه، رفتار‌ها و اعمال خود را تنظیم کند باید در تلاطم مختلف سیاست‌ورزانی قرار ‌گیرد که کمتر‌ین آسیب آن بی‎هویتی شخصیت سیاسی و فرهنگی و تزلزل اقتصادی است.

مدیریت انقلابی با استفاده از توانمندی‌های خود به توسعه پایدار و بومی نگاه می‌کند و دیگر از تحقیر توان ملی سخن نمی‌گوید بلکه بستر برای احیا یا پرورش توانمندی‌ها را تقویت می‌کند و البته استفاده از فناوری‌های نوین را هم به شرط بومی‌سازی و عدم استحاله در آن باید مورد نظر باشد.

ابعاد انقلابی‌گری باید برای افکار عمومی تبیین شود و از سرقت معنای آن توسط دیگرانی که علاقمندند تنها در فرش‌های قرمز گام بر‌دارند و حضور افرادی با روحیه انقلابی‌گری در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی برای آنان قابل تحمل نیست و به نوعی انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری تقابل این دو مدیریت است.

جمهوری دوازدهم و تلاش برای برجسته‌سازی مدیریت انقلابی می‌تواند از تکالیفی باشد که بر دوش دلسوزان قرار گرفت و نتایج این انتخابات می‌تواند موفقیت یا عدم موفقیت علاقمندان به این گفتمان در سطح جامعه را به نمایش بگذارد.

عمران اکبر نژاد/

ارسال نظرات
پر بیننده ها