خبرهای داغ:
حضور دانش‌آموزان روشندل در مدارس عادی را تنها در گرو ۶ نقطه که باید معلمان آن را بیاموزند.
کد خبر: ۸۸۵۴۷۴۸
|
۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۹
شاید روزی که سهراب سرود «چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید» می‌دانست که حال و هوای نقطه‌های سرگردان در هر جایی چراغ راه ده‌ها انسان زنده دل است، شاید هم نه ... اصلا شاید کسی به فکر نقطه‌های سرگردان به ویژه 6 نقطه بر روی کاغذ بی‌خط نباشد ...

قرار نیست راه دوری برویم همین حوالی سکونتگاه سعدی شاید کمتر کسی بداند در کلبه سعدی به سمتی که آفتاب غروب می‌کند، طلوع آینده‌سازان روشندلی است که دنیا را از روزنه چشم دل به نظاره می‌نشینند. ریسمان زرد رنگی که  اطراف درختان کشیده شده نخستین منظره‌ای است که در ورودی آموزشگاه نابینایان شوریده شیرازی به چشم می‌آید.

 زیر نور آفتاب، همان موقع که سایه قدم‌هایمان بلندتر می‌شود هیاهوی دانش‌آموزان ما را به زمان کودکی هل می‌دهد. وقتی اندیشه‌مان را کمی قلقلک می‌دهیم تازه از ذهنمان خطور می‌کند که بازی دزد و پلیس دانش‌آموزان کم بینا و نابینا و بهتر بگویم روشندلان با دیگر دانش‌آموزان عادی هیچ تفاوتی ندارد، راستش فقط طناب‌های گره خورده زرد رنگ در حیاط مدرسه موجب می‌شود با استفاده از حس لامسه وجود درختان و مانع‌ها را حس کنند.

پلان بعد صدای معلمی است که دانش‌آموزان را برای خواندن انشا  فرا می‌خواند، دلم نمی‌آید در این بزم خوب شرکت نکنم، با برپای معلم می‌ایستند، بوی میهمان ناخوانده رو خوب احساس می‌کنند.

روشندلی که دلش می‌خواهد استاد دانشگاه شود

فاطمه زائری می‌گوید: من می‌خواهم معلم بشوم و به دانش‌آموزان درس برادری و برابری یاد بدهم. نسترن نوروزی صحبت‌های او را قطع می‌کند و می‌گوید: من دلم می‌خواهد استاد دانشگاه شوم و به دانشجویان ریاضی درس بدهم، ریاضی در زندگی برای من بسیار ارزشمند است ... زهرا رستگاری  سرش را  بالا  می‌گیرد و با چشمان نیمه باز می‌گوید: من هم معلم می‌شوم و سوره‌هایی را که  یاد  گرفتهام به بقیه یاد می‌دهم.

کمی آن طرف‌تر سکینه جوانمردی که امروز صبح در یک شیطنت بچه‌گانه، سر دوستش محدثه اسلامی را هنگام باز کردن در خراش انداخته بود، مدام با دستش پیشانی محدثه را لمس و او را نوازش می‌کرد و امیدوار بود دلجویی او را بپذیرد. جوانمردی  در جواب معلم خود می‌گوید: من دلم می‌خواهد دبیر فیزیک شوم، دوست دارم به دانش‌آموزان باهم بودن را یاد بدهم.

محیا در ادامه حرف‌های دوستش می‌گوید: اجازه! هنوز فکر نکرده‌ام که در آینده چه شغلی را انتخاب کنم. افسانه وهابی معلم کلاس پس از شنیدن آرزوهای همه دانش‌آموزان کلاس خطاب به آنان می‌گوید: شما با توجه به هوش و استعدادی که دارید قطعا با تلاش و پشتکار می‌توانید در آینده انسان‌های موفق و مفیدی در جامعه شوید.

آموزش به روشندلان نیاز به خلاقیت دارد

این آموزگار که به گفته خودش 27 سال سابقه تدریس در مدرسه استثنایی دارد، می‌گوید: کار کردن با این دانش‌آموزان بسیار متفاوت است و به همین منظور آموزش دادن به روشندلان به خلاقیت خاصی نیاز دارد، آنان در یادگیری بسیار باهوش و خلاق هستند.

این معلم می‌افزاید: برخلاف تصور اشتباهی که در جامعه وجود دارد این دانش‌آموزان اصلا به محبت زیاد نیاز ندارند، آنها تمام موضوعات را درک می‌کنند. وی تحصیل دانش‌آموزان روشندل در مقطع متوسطه، در مدارس عادی را ضروری  می‌داند و می‌گوید: به نظر می‌رسد چنانچه حضور این دانش‌آموزان در کنار دیگر دانش‌آموزان مهیا شود، دید جامعه به آنان تغییر می‌کند و راحت‌تر در هر شغل و پستی پذیرفته می‌شوند.

این معلم استثنایی بر حضور دانش‌آموزان روشندل در مدارس عادی تاکید می‌کند و می‌افزاید: تنها موضوعی که برای معلمان ضرورت دارد یادگیری خط بریل است که در مدت زمان کوتاهی آموزش می‌بینند. 

وارد کلاس دیگری می‌شویم... از معلم درخواست می‌کنم از دانش‌آموزان بخواهد توضیح دهند که شیراز را چه رنگی حس کرده و در آینده چه شغلی را انتخاب می‌کنند، اینجاست که کلاس به وجد می‌آید و تمامی 5 نفر دانش‌آموز به ترتیب نظرشان را در این مورد مطرح می‌کنند.

رنگ شیراز آب اناری است

آرمان ایزدی که شیراز را رنگ آب انار می‌داند، می‌گوید: شهروندان باید بیشتر ما را درک کنند زیرا در بینایی با افراد عادی فرق داریم و در این زمینه به کمک آنان بیشتر نیاز داریم.  او که هنوز تصمیم نگرفته در آینده چه شغلی را انتخاب کند، می‌افزاید: به فوتبال بسیار علاقه دارم و فوتبالیست مورد علاقه من مهدی طارمی و لیونن مسی است.

رضا صدری دیگر دانش‌آموزی است که در دلش جابر انصاری و رونالدو را دعوت می‌کند تا در یک بازی دوستانه در کنار او قرار گیرند و با او بازی فوتبال انجام دهند، می‌گوید: به رغم اینکه دوست دارم پزشکی پولدار بشوم ولی علاقه‌مندم در شغلی فعالیت کنم که انسان‌ها را به همدلی دعوت کنم.

عباس نوری که خودش را یک هنرمند معرفی می‌کند، می‌گوید: من به ویولن و سه تارعلاقه بسیاری دارم و در تمامی جشن‌های مدرسه برای هم کلاسی‌هایم ویولن و سه تار می‌نوازم. وی که علاقه زیادی به استاد شهرام ناظری دارد، فضای کلاس را با خواندن آواز مرغ سحر عوض می‌کند.

امید نظری می‌گوید: اکثر دانش‌آموزان روشندل مانند دیگر دانش‌آموزان عادی به فوتبال و ورزش علاقه زیادی دارند و دوست دارم احسان حاج صفی و فر رُونی را دعوت کنم و در زمین مدرسه با آنها بازی کنم. امید که دوست دارد گزارشگر فوتبال شود، می‌گوید: شاید این آرزو برای من رویایی دست نیافتنی باشد ولی امید دارم چشمانم درمان شود تا بتوانم گزارشگر تلویزیون شوم.

وی می‌گوید: من دنیا را به رنگ خاکستری می‌بینم چون در این جامعه همه نوع افرادی زندگی می‌کنند.

ابراهیمی که در دانشگاه دولتی با رتبه دورقمی وارد دانشکده حقوق شده است، شغل معلمی را به وکالت ترجیح داده و می‌گوید: موفقیت جامعه در گرو رهایی از شعارزدگی‌ها است. او دغدغه اصلی روشندلان را شغل می‌داند و می‌افزاید: هم اینک با وجود دانشکده‌ها، دیگر ادامه تحصیل برای روشندلان آرزو نیست بلکه آنان تلاش دارند در یک نهاد دولتی یا خصوصی صاحب شغل شوند.

توانایی روشندلان در جامعه کمرنگ است

ابراهیمی می‌گوید:هنوز توانایی و خلاقیت روشندلان در جامعه معرفی نشده و این وظیفه مسئولان رسانه ملی است که بدون حضور کارشناسان، تنها روشندلان را دعوت کنند تا با معرفی آنان، جامعه پذیرایشان باشد.

حسین امیدی، مدیر آموزشگاه شبانه‌روزی شوریده شیرازی، روشندلان را مانند دیگر دانش‌آموزان عادی معرفی می‌کند و  می‌گوید: روشندلان به گونه‌ای معرفی شدند که حضور آنان در جامعه کمرنگ شده است در صورتی که آنان نیز مانند دیگر دانش‌آموزان از شور و نشاط خاصی برخوردار هستند.

 امیدی که حضور دانش‌آموزان روشندل در مدارس عادی را تنها در گرو 6 نقطه در امر آموزش و خط آنان توصیف می‌کند می‌افزاید: چنانچه معلمان عادی بتوانند این 6 نقطه خط بریل را فرا بگیرند دیگر آموزش برای آنها دشوار نیست زیرا روشندلان نیز مانند دیگر دانش‌آموزان عادی دوست دارند از نزدیک‌ترین مدرسه محل سکونت خود استفاده کنند.

وی می‌افزاید: این مدرسه در جنوب کشور به عنوان تنها آموزشگاهی است که به صورت شبانه روزی و تخصصی به روشندلان خدمات تحصیلی و رفاهی می‌دهد. امیدی تعداد روشندلان در این آموزشگاه را 101 نفر اعلام می‌کند و می‌گوید: 60 نفر آنان پسر و مابقی دختر هستند که در پایه ابتدایی ادامه تحصیل می‌دهند ، به طور میانگین سالانه 20 نفر به تعداد آنان افزوده می‌شود.

امیدی همچنین تعداد دانش‌آموزان روشندل پایه متوسطه اول و دوم را 50 نفر اعلام می‌کند و می‌گوید: این تعداد دانش‌آموز غیربومی هستند که روزانه در مدارس عادی تحصیل می‌کنند و بعد از ظهر برای آموزش بیشتر و خواب به این مرکز انتقال داده می‌شوند. 

وی می‌گوید: سرانه غذایی دانش‌آموزان شبانه روزی، روزانه 1500 تومان است که این مبلغ برای آنان بسیاراندک است و نیاز داریم خیرین در این زمینه، مدرسه را بیشتر مورد لطف خود قرار دهند.

امیدی روشندلان را باهوش و با استعداد می‌داند و می‌گوید: هر ساله تعدادی از دانشجویان رتبه تک رقمی کنکور دولتی را روشندلان تشکیل می‌دهند که اکثراً در رشته‌های حقوق، زبان انگلیسی و رشته‌های مرتبط با علوم انسانی تحصیل می‌کنند.

حرف‌های مدیر هم تمام می‌شود اما فکر این روشندلان از مسیر ذهنم به راحتی خارج نمی‌شود...با خود می‌گویم چرا من هیچ وقت به رنگ آب اناری شهرم فکر نکرده‌ام.... اینها ناب و بکر هستند .... ناب به اندازه وسعت آسمان آبی... شاید این بار بتوانیم  زندگی را با چشمان نیمه باز ولی با قلبی گشوده بیشتر درک کنیم.

ارسال نظرات
پر بیننده ها