بیانات فرماندهی معظم کل قوا در مورد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛
سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیت‌‏شده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است.
کد خبر: ۸۸۵۰۳۸۸
|
۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، دوم اردیبهشت 1358 سالروز تاسیس رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی (ره) است؛ نهادی که وظیفه پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن را  عهده دار است و به گفته رهبر انقلاب این پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن پاسداری از یک موجود زنده و پویا است. در این فرصت به بازخوانی بیانات رهبر انقلاب اسلامی در باب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می پردازیم:

سپاه؛ مولود انقلاب‏

امروز ارتش و سپاه، دو سازمان نظامى هستند که دوشادوش هم با فرماندهى واحد، در زیر نام مقدس نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران خدمت مى‏‌کنند. سربازان هر دو سازمان نظامى، سربازان خدا، سربازان قرآن، سربازان حقیقت و سربازان بر‌ترین ارزشهاى انسانى‌‏اى هستند که هیچ‏کس نمى‌‏تواند آن‏‌ها را انکار کند. هر کدام هم مسؤولیت مشخصى دارند. سپاه پاسداران، این امتیاز بزرگ را دارد که مولود انقلاب است. ۱۷/۸/۱۳۷۴

سپاه، تربیت‏‌شده دامان انقلاب‏

سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. من نمى‌‏خواهم بعد از این همه مطالبى که امام بزرگوار راجع به سپاه گفتند و خود ما متواضعانه عرض کرده‌‏ایم، باز راجع به سپاه مطلب بگوییم. اما بدانید که سپاه خیلى حائز اهمیت است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیت‌‏شده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است. سپاه نیروى‌مسلح است، لیکن متکى به معنویت، به معرفت، به احساس تکلیف و بدون راه‌‏دادن انگیزه‌‏هاى دنیایى و مادى. (۲۶/۶/۱۳۷۶)

سپاه؛ مظهر کامل اخلاص‏

درباره پاسداران باید عرض کنم، این‏‌ها کسانى هستند که عل‏یرغم همه انگیزه‌‏هایى که در دنیاى مادى امروز براى جوانان وجود دارد، لباس عفاف و تقوا پوشیدند، به استقبال معنویات رفتند، براى خدا قدم در میدان گذاشتند و هرجا هرچه از وجودشان لازم بود - جانشان، سلامتى‌‏شان و حضورشان در میان خانواده که این‏‌ها نعمتهاى خداست - همه را تقدیم کردند. بسیارى از این پاسداران و جوانان ما، کسانى هستند که بحمدالله سالم‌اند؛ به شهادت نرسیدند و سلامتیشان را هم از دست نداده‌‏اند، اما در حکم شهدا هستند، زیرا آن‏جایى که حضورشان در جبهه و فعالیتشان در میدان لازم بود، آن‏ را به انقلاب و به ملت و به کشور و به خدا تقدیم کردند. این‌‌ همان کارى است که این‏‌ها کردند، یعنى موقعیت و زمان را شناختند، به خدا اعتماد کردند و اخلاص هم ورزیدند.

این شهداى بزرگ ما، روزى که قدم در این میدان گذاشتند، به این نیّت نبودند که یک روز نامشان پشت بلندگوهاى عظیم این کشور و این دنیا برده شود؛ نه. مثل یک انسان معمولى به جبهه رفتند، براى این‏که وظیفه خودشان را انجام دهند. هر جا هم احساس کردند که آن‏جا وظیفه است، به آن‏جا رفتند. این اخلاص است. این اخلاص را امروز ملت ما با خود حمل مى‌‏کند و دارد؛ مظهر کامل آن هم در مجموعه‏‌هاى جوان و مؤمنى است که یکى از بهترین و برجسته‏‌ترین آن‏‌ها، مجموعه سپاه پاسداران است. (۲/۹/۱۳۷۷)

سپاه، یک موجود زنده است‏

تجلیل از سپاه، تجلیل از یک شى‏ء تاریخى و موزه‏‌اى نیست. بعضى این‏طور مى‏‌خواهند؛ بعضى مى‏‌خواهند از سپاه تجلیل و به آن احترام کنند، اما مثل شیئى که متعلق به دوران گذشته است و در موزه نگهدارى مى‌‏شود. چنین تجلیلى از سپاه، غلط اندر غلط است. سپاه یک موجود زنده است؛ متعلق به دوران تاریخى ویژه هم نیست. همین است که در یک دوران تاریخى ویژه که پاى امتحان به میان آمد، سپاه امتحان خوبى داد. این یک پله از یک نردبان تکامل و تعالى معنوى است. از این حوادث، همیشه براى یک ملت مى‌‏تواند پیش آید. هیچ وقتى نیست که یک ملت بتواند مطمئن و خاطرجمع باشد که امتحان دشوار براى او پیش نمى‏‌آید. یک انسان هم همین‏طور است. انسان‌ها هم هیچ‏وقت نباید خاطرجمع باشند که همین الان در صراط بسیار حساس و دقیق یک امتحان قرار ندارند. این است که دائم باید مراقب بود. تقوا یعنى همین؛ مراقبت دائمى.

چیزى که شما پاسدار آن هستید، چیست؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. انقلاب، یک حرف و یک حرکت دفعى نیست؛ یک حرکت مستمر است و اقتضائاتش در زمانهاى مختلف متفاوت است. کسانى که با انقلاب دشمنى مى‏‌کنند، با آنچه در بهمن‌‏ماه ۱۳۵۷ اتفاق افتاد، دشمن نیستند؛ آن‏که گذشت و رفت؛ آن‏‌ها با یک موجود زنده حى و حاضر دشمن و مخالف‌اند. پس انقلاب تداوم و حضور دارد. (۲۴/۶/۱۳۸۱)

سپاه فقط یک مجموعه نظامى نیست‏

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعه‌‏اى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى یک مجموعه نظامى نیست. یک مجموعه نظامى مى‌‏تواند با شکلهاى مختلف، با هدف‌ها و با رفتارهاى مختلف و با خصلتهاى گوناگون باشد. البته بحمداللَّه امروز در نظام جمهورى اسلامى، همه سازمانهاى نظامى به یک معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف خدایى هستند؛ ارتش هم همین‏طور است، نیروى انتظامى هم همین‏طور است، سپاه پاسداران هم که ولادتش این‏طور بوده است. هر کدام خصوصیاتى دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، به‏‌طور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بسته‌‏اند و حضور دارند، چون پاسدارِ انقلاب است. (۲۴/۶/۱۳۷۸)

فضیلت سپاه با اهانت‌ها از بین‌‏رفتنى نیست

زیاد وسوسه مى‏‌کنند، بعضى اهانت مى‏‌کنند، بعضى به زبان تجلیل، اهانت مى‏‌کنند، بعضى منکر فضیلت‌ها مى‌‏شوند. این‏‌ها نمى‏‌تواند واقعیت‌ها را تغییر دهد و ارزش حقیقى یک مجموعه را که ذره ذره با مجاهدت‌ها جمع شده و تبلور پیدا کرده، از بین ببرد. این‏‌ها یک‏روزه به دست نیامده است که بتوانند آن را با نوشتن چند سطر از بین ببرند. واقعیتى است که روى هم جمع و متبلور شده و نابودشدنى نیست، اما باید خودتان آن را حفظ کنید و مراقبش باشید. (۲۴/۶/۱۳۸۱)

معارضه و مخالفت و مزاحمت، زیاد است.‌‌ همان اتّهام‌ها و اهانت‏هایى که از اوّلِ پدیدآمدن حرکت و فرهنگ پاسدارى در کشور وجود داشت، در سالهاى اخیر هم بعضاً توسّط‌‌ همان آدم‏‌ها تکرار مى‌‏شود، لیکن این مزاحمت‌ها نباید بتواند راه مردان خدا را سد کند. (۱۷/۷/۱۳۸۱)

هویت سپاه‏

امروز من عرض مى‌‏کنم هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به معناى یک مفهوم محافظه‌‏کارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه‏داشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن را مى‏‌توان با یک تفسیر محافظه‏‌کارانه معنا کرد، یعنى بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمى‌‏گویم. حفظ انقلاب به معناى حفظ وضع موجود نیست، چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیش‌‏رونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیم‏‌شده. هدف‌ها عوض نمى‏‌شوند. این اصول و ارزشهایى که بر روى آن بایستى ایستادگى کرد و براى آنجان داد، اصول و ارزشهایى هستند که در اهداف، مشخص شده‌‏اند. هدف نهایى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پایین‌‏‌تر از آن، انسان‏‌سازى است؛ هدف پایین‏‌تر از آن، ایجاد جامعه اسلامى است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. این‏‌ها اهداف هستند. این اهداف عوض‌‏شدنى نیستند، یعنى ما نمى‌‏توانیم بیاییم مایه بگذاریم تا از هدف کم کنیم. بگوییم خیلى خب، یک روز مى‏‌خواستیم عدالت برقرار کنیم، حالا مى‏‌گوییم عدالت که نمى‌‏شود، یک نیمه‏‌عدالتى برقرار کنیم! نه، عدالت. این، هدف است. توحید، استقرار شریعت اسلامى به طور کامل، این‏‌ها اهداف است، این‏‌ها تغییرپذیر نیست. لیکن در جهت حرکت به سمت این اهداف، سرعت‌ها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‏‌ها قابل تغییریافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیش‌‏رونده و پیش‏‌برنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیش‌‏روندگى و پیش‌‏برندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست. اگر ما اینجور نگاه کردیم و مفهوم پاسدارى را اینجور فهمیدیم، آن‌‏وقت آن طراوت و شور و هیجانى که در حرکت پاسدارى هست، مضاعف خواهد شد.

سپاه؛ فرزند و تربیت‏‌شده انقلاب‏

سپاه، نهاد بسیار ارزشمندى است. سپاه داراى شأن معنوى و انقلابى است؛ ولید و فرزند انقلاب است، تربیت‏‌شده دامان انقلاب است و به گردن انقلاب هم حق دارد، در عین حال رابطه متقابل است. (۲۶/۶/۱۳۷۶)

فکر و ایمان مسأله‏‌ قابل توجه در ایجاد سپاه‏

در ایجاد سپاه پاسداران، فقط این نبود که نظام مى‏‌خواهد از نو یک نیروى مسلح درست کند - مسأله تنها به این‏جا ختم نمى‌‏شد - مسأله از این هم بالا‌تر بود. مسأله این بود که در یک تشکیلات نظامى که به‏‌وسیله انقلاب به‌‏وجود مى‌‏آمد، فکر و عقیده و ایمان - یعنى عامل معنوى قدرت - در تمام اجزا رعایت و لحاظ شود و تا آن‏جا که ممکن بود، این کار شد. اساس قضیه این بود، و الا سپاه پاسداران بعد از آن‏که به‌‏وجود آمد، کسانى که آن‏‌را نمى‏‌خواستند، بار‌ها تا مرز انحلالش بردند و به انزوایش انداختند، نسبت به آن بى‌‏اعتنایى کردند و به آن امکانات ندادند، بار‌ها از آن بدگویى کردند، اما سپاه ماند و مى‌ماند. این‏گونه پایه مستحکمى مى‏‌ماند، چرا؟ چون عامل معنوى قدرت، در درون این سازمان به‏‌طور وافر وجود داشته است و امروز هم وجود دارد. آن عامل معنوى قدرت چیست؟ اعتقاد، ایمان، اخلاص، مجاهدت براى اداى تکلیف، مجاهدت براى خدا، مجاهدت منهاى درآمد مادى آن مجاهدت و تلاش. این‏‌ها مهم است، این‏‌ها است که یک مجموعه و یک نظام را حفظ مى‏‌کند. (۲۲/۸/۱۳۷۸)

آمادگی امتیاز اصلی سپاه

این‏که ما همیشه سفارش مى‌‏کنیم آمادگی‌ها را حفظ کنید، فقط آمادگى رزمى نیست. عامل اساسى ‏‌تر، آمادگی‌هایى است که مى‏‌تواند آمادگى رزمى را به خدمت گیرد؛ دل‌ها، انگیزه‏‌ها، ایمان‌ها، معرفت‌ها و عشقى که همه وجود انسان با آن حرکت مى‌‏کند. این ‏را باید آماده نگه‏داشت. اگر این آمادگى بود، آن‏گاه آمادگى رزمى به‏‌کار مى‌‏آید. اگر این آمادگی‌ها نبود، نه سلاح، نه تجهیزات، نه انضباط، نه سایر آمادگیهاى پادگانى و استقرارى و غیره به‏‌کار نخواهد آمد. اصل، این است و این‌‌ همان نقطه‌‏اى است که سپاه را در آن دوره ممتاز کرد و بحمدالله همیشه این امتیاز را حفظ کرده است و به فضل الهى حفظ خواهد کرد. (۲۴/۶/۱۳۸۱)

تحلیل درست و تصمیم آگاهانه شاخصه سپاه

آنچه همواره به‏‌عنوان نقطه روشن در مجموعه عملکرد سپاه از آغازِ تشکیل تا امروز در مقابل چشم بینندگان هست، عبارت است از همّت و تصمیم آگاهانه، تحلیل درست و آن‏گاه حرکت و اقدام و آمادگى کامل. این، شاخصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است. (۲۹/۶/۱۳۸۲)

سپاه براى هدفهاى انقلاب به‏‌وجود آمد

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعه‏‌اى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به‌‏وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، به‌‏طور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بسته‏‌اند و حضور دارند، چون پاسدارِ انقلاب است. (۲۴/۶/۱۳۷۸)

انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده‏

مى‏‌شود آدمهاى عیب‏جو و نکته‌‏بین و نکته‏‌سنج بیایند بگویند فلان‏جا این اشتباه بود، فلان‏جا غلط بود، فلان‏ کس اینجورى رفتار کرد. بر همه جریان‌ها و واحد‌ها و آدم‌ها و شخصیتهاى حقیقى و حقوقى مى‏‌شود ایراد گرفت، اما اگر منصفانه به حرکت سپاه پاسداران نگاه کنیم، از روز اول تا امروز مى‏‌بینیم انصافاً سپاه به قول خودش عمل کرده، حقاً و انصافاً سپاه در این راه ایستاده است. آدم‌ها مى‌‏آیند و مى‌روند، اما آن هویت جمعى محفوظ مى‏‌ماند، یکسان است. (۱۳/۴/۱۳۹۰)

فقط سپاه است که مى‏‌تواند از انقلاب دفاع کند

اعتقادم این است که اگر سپاه نباشد و یا ضعیف باشد، امکان ندارد بتوانیم در مقابل تهدیدى که وجودش را مسلم مى‏‌دانیم، دفاع کنیم. شما به نظرات من در مورد نیروهاى مسلح آشنا هستید. شاید تاکنون با خیلى از شما در جمعهاى کوچک، دوبه‌‏دو و سه‏‌به‌‏سه نشسته‌‏ام و صحبت کرده‌‏ام. شما نظرات من را مى‌‏دانید. همان‏طور که حضرت امام رضوان الله تعالى علیه معتقد بودند و تا آخر هم اعتقادشان همین بود که سپاه و ارتش نبایستى به نفع دیگرى هضم بشوند و از بین بروند، بلکه هر دو باید بمانند، من هم همین نظر را دارم و بار‌ها آن‏‌را با شما در میان گذاشته‌‏ام. اگر من چنین نظرى هم نمى‌‏داشتم، لازمه تبعیت از امام (ره) همین بود که مطرح کردم.

ارتش هم مانند سپاه مى‏‌ماند، اما عقیده من بر این است که تنها نیرویى که قادر است از انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، انقلابى دفاع کند، فقط سپاه است. اگر ما سپاه را نداشته باشیم و یا ضعیفش را داشته باشیم، قادر نخواهیم بود از انقلاب دفاع کنیم، البته این عقیده جدیدى هم نیست. از اول که سپاه شکل گرفت، من این عقیده را داشتم و در طول جریانات جنگ هم این عقیده براى ما روزبه‏‌روز روشن‌تر شد. (۱۹/۴/۱۳۶۸)

تلقى صحیح از هویت «پاسدارى» سپاه از انقلاب‏

هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به‏‌معناى یک مفهوم محافظه‌‏کارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه‏داشتن، حفظ‌ کردن. این حفظ‌ کردن را مى‌‏توان با یک تفسیر محافظه‏‌کارانه معنا کرد، یعنى بگوییم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این‏‌را نمى‌‏گویم. حفظ انقلاب به‏‌معناى حفظ وضع موجود نیست، چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیش‏‌رونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیم‏‌شده. هدف‌ها عوض نمى‏‌شوند. این اصول و ارزشهایى که بر روى آن بایستى ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و ارزشهایى هستند که در اهداف، مشخص شده‌‏اند.

هدف نهایى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پایین‌‏‌تر از آن، انسان‌‏سازى است؛ هدف پایین‌‏‌تر از آن، ایجاد جامعه اسلامى است با همه مشخصات و آثار که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. این‏‌ها اهداف هستند. این اهداف عوض‏‌شدنى نیستند، لیکن در جهت حرکت به‌‏سمت این اهداف، سرعت‌ها قابل کم و زیاد شدن است، شیوه‌‏‌ها قابل تغییریافتن است، تدابیر ممکن است جورواجور باشد. در این جهت، انقلاب پیش‏‌رونده و پیش‌‏برنده است. حفظ انقلاب یعنى حفظ همین حالت پیش‌‏روندگى و پیش‌‏برندگى. پاسدارى از انقلاب، به این معناست. (۱۳/۴/۱۳۹۰)

وظیفه سپاه براى تحقق اهداف اسلامى چیست؟

اگر بخواهیم این‏کار بشود، دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد؛ یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به‏‌معناى یک جزء پیش‌‏برنده مجموعه کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه سپاه و خانواده سپاه، آن حرکت پیش‌‏رونده و ترقى‏‌بخش و تعالى‏‌بخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه انقلاب، ناکام خواهد ماند. دست و پایى هم اگر بزند، دست و پاى غلطى خواهد بود.

الف. حرکت درونى سپاه‏

این حرکت درونى، یک بعد مادى و یک بعد معنوى دارد:

۱. در بعد معنوى‏

بعد معنوى همین پرداختن به ارزش‌ها به‏‌معناى حقیقى کلمه، یعنى مشخص‌‏کردن شاخصهاى ارزشى پاسدارى و عرضه‏‌کردن خود و دیگران بر این شاخص‌ها به قصد پیشرفت، به قصد صیرورت صحیح و کامل به‌‏سمت آن هدفهاست. این بعد معنوى‏‌اش است.

۲. در بعد مادى‏

بعد مادى‏‌اش هم همین کارهاى خوبى است که در سپاه دارد انجام مى‏‌گیرد؛ بعد تشکیلات، بعد علمى و تحقیقاتى، بعد ساخت و ساز و تولید، بعد آموزشهاى نظامى و نظامى‏‌گرى و از این قبیل. این‏‌ها همه باید در کنار هم انجام بگیرد.

یک مجموعه زنده پرنشاطِ همیشه‏‌جوان که فرسودگى و پیرى در آن راه ندارد، آن‏‌وقت از سپاه به‏‌وجود خواهد آمد که خوشبختانه امروز زمینه‏‌هایش آماده است، زیرساخت‌هایش آماده است، تجربیاتش موجود است، انگیزه‌‏‌هایش بحمدالله هست. این مى‏‌شود حرکت درونى. این مجموعه به‌‏عنوان یک مجموعه شاخص، یک خط الگوى روشن وجود خواهد داشت.

ب. حرکت بیرونى سپاه‏

بعد نوبت به تأثیر این حرکت در حرکت مجموعه انقلاب مى‌‏رسد. این هم به‌‏خودى‏‌خود حاصل خواهد شد. وقتى یک مجموعه زنده، پرنشاط، باطراوت، پیش‌‏رونده، به‏‌شدت پایبند به مبانى و اصول و ارزش‌ها در نظام وجود دارد و دارد حرکت مى‏‌کند و زنده است و همه‌‏جا را مى‌‏بیند و آگاهى دارد و بصیرت دارد و تأثیر مى‏‌گذارد، این قهراً در پیشبرد مجموعه، اثر تعیین‌‏کننده خواهد داشت، البته این مخصوص سپاه هم نیست؛ من این حرف را عیناً براى حوزه‌‏هاى علمیه هم مى‏‌گویم، براى نهادهاى دولتى هم مى‌‏گویم، منتها اندازه‌‏‌ها و وزن این‏‌ها با هم یکسان نیست؛ هر کدام جایگاهى دارند، وزنى دارند. حالا فعلاً درباره سپاه صحبت مى‏‌کنیم و ما به این حرکت سازنده و پیش‌‏رونده و متکامل احتیاج مبرم داریم، یعنى اسلام، امروز نیازمند به این حرکت است. بنابراین، پاسدارى از انقلاب را به این معنا بگیریم؛ به این معناى متحول، متطور، پیش‌‏رونده. (۱۳/۴/۱۳۹۰)

انقلابی زیست و انقلابی ماندن سپاه

یکى از بخشهاى مهمّ کارنامه سپاه، انقلابى زیستن و انقلابى ماندن سپاه است، یعنى حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قوى ‏بنیه را از مسیر اصلى و درست، به بهانه این‏که دنیا تغییر کرده، زندگى تغییر کرده، منحرف کند؛ بهانه‌‏هایى که مى‏‌شنوید و مى‏‌بینید که مى‌‏آورند، براى وادادگى بهانه مى‏‌آورند، براى پشیمانى بهانه مى‏‌آورند؛ بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همه‏‌چیز عوض شده. این‏که دنیا تغییر کرده، بهانه نمى‌‏شود براى این‏که ما رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتى آرمان عوض شد، راه عوض مى‌‏شود؛ وقتى هدف نهایى عوض شد، دیگر معنى ندارد که شما در راه قبلى حرکت کنید، مى‏‌روید به سمت هدف جدید که راه جدیدى است، راه دیگرى است. یکى از مهم‌ترین نقاط قوت سپاه، ایستادگى و استقرار و ثبات‌‏قدم در این راه نورانى است. (۲۶/۶/۱۳۹۲)

کارنامه سى و چند ساله سپاه‏

کارنامه سپاه در این سى و چند سال، یک کارنامه درخشان است؛ این کلمه را به‌‏عنوان یک کلمه متعارف و معمول و جارى‌‏شونده بر زبان در خیلى جا‌ها عرض نمى‏‌کنم، واقع قضیّه این است. کارنامه سپاه در این مدّت در واقع نمایشگر تجربه یک ملّت است، یعنى اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را مى‏‌توان در این کارنامه مشاهده کرد، چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد. می‌دانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». با هوش‏‌ترین و قوى‌‏‌ترین فرماندهان نظامى را تربیت کرد؛ این کسانى‌‏که در سنین جوانى و کمتر از سى سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگى‏‌ها، استراتژیست‏هاى برجسته میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامى ندیده بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود که فضاى نورانى است، تربیت این سازمان بناگذاشته شده بر مبناى ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهاى برجسته را - که هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آن‏‌ها را فراموش نخواهد کرد - تربیت کرد؛ این هنر سپاه است.

علاوه بر این، با تدبیر‌ترین و قوى‏‌ترین و بهترین مدیران کشور را هم در زمینه غیرنظامى، باز مى‌‏بینیم سپاه تربیت کرده و تحویل داده؛ صادرات انسانىِ سپاه به مجموعه دستگاه‏‌هاى حاکمیّتى نظام جمهورى اسلامى یک فهرست طولانى و افتخارآمیز است؛ کارنامه سپاه این است. (۲۶/۶/۱۳۹۲)

ایمان و تعبد تنها وسیله ای که می تواند سپاه را  از سایر نیروهای نظامی عالم متمایز کند

شما که اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى هستید، شما که فرماندهان و مسؤولان و مؤثرترینِ در این نظام هستید، باید توجه کنید، آن چیزى که شما را از یک ارتشِ مجهزِ مدرنِ مجرّبِ از همه جهت کامل، لیکن بى‌ایمان ممتاز مى‌کند، ایمان و تعبد است؛ یعنى اعتقاد به غیب و تأثیر فعل و انفعالات غیبى، که در اختیار من و شما نیست و راه رسیدن به آن و کلید رمزش، عبارت از تقواست؛ یعنى عمل کردن به تکلیف شرعى. این، تنها وسیله‌ ای است که مى‌تواند شما را از سایر نیروهاى انقلابى و نظامى عالم ممتاز کند؛ والّا نیروى نظامىِ مجرّبِ کارکشته‌ى زرنگِ باهوشِ درس‌خوانده‌ى شجاع و حتّى فداکار، در دنیا کم نداریم. (سخنرانى در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و رؤساى دفاتر نمایندگى ولىّ فقیه در این نهاد  29/6/69)

سپاه پاسداران مجموعه ای که وجودش برای کشور و اهداف والای آن ضروری است

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعه‌اى است که وجودش امروز براى کشور و ملت ایران و همه هدفهاى والایى که این ملت براى خودش ترسیم کرده است، ضرورى و لازم است.  سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى یک مجموعه نظامى نیست. یک مجموعه نظامى مى‌تواند با شکلهاى مختلف، با هدفها و با رفتارهاى مختلف و با خصلتهاى گوناگون باشد. البته بحمداللَّه امروز در نظام جمهورى اسلامى، همه سازمانهاى نظامى به یک معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف خدایى هستند. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه تاریخ 24/6/78)

تمام دشمنان انقلاب مقابل سپاه پاسداران صف بسته اند

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تمامیّت انقلاب و هدف هاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، به‌طور طبیعى در مقابل سپاه پاسداران صف بسته‌اند و حضور دارند؛ چون پاسدارِ انقلاب است. همه آن نیروهایى که در این طبیعتِ «خدا ساخته» و در این قوانین و سنن الهى براى دفاع از انقلاب و از حقانیّت اسلام وجود دارد - همه آن نیروهاى معنوى، همه آن تواناییها و استعدادهاى درونى - همه درخدمت این مجموعه‌اى است که براى دفاع از انقلاب پدید آمده است. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه تاریخ 24/6/78)

کارنامه درخشان سپاه در میدان مجاهدت و مقاومت

کارنامه‌ى سپاه در این سى و چند سال، یک کارنامه‌ى درخشان است؛ این کلمه را به عنوان یک کلمه‌ى متعارف و معمول و جارى‌شونده‌ى بر زبان در خیلى جاها عرض نمیکنم، واقع قضیّه این است. کارنامه‌ى سپاه در این مدّت در واقع نمایشگرتجربه‌ى یک ملّت است؛ یعنى اعماق شخصیّت و هویّت ملّت ایران را می توان در این کارنامه مشاهده کرد؛ چون سپاه با ایمان و عقیده وارد میدان شد. میدانِ چه؟ میدان «مجاهدت و مقاومت». (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)

تربیت باهوش ترین و قوی ترین فرماندهان نظامی هنر سپاه پاسداران است

باهوش‌ترین و قوى‌ترین فرماندهان نظامى را (سپاه پاسداران) تربیت کرد؛ این کسانى که در سنین جوانى و کمتر از سى سال، طرّاحان و به تعبیر فرنگى‌ها استراتژیست‌هاى برجسته‌ى میدان جنگ در سپاه شدند، هیچ دانشگاه نظامى ندیده بودند؛ این تربیت سپاه بود، تربیت این فضا بود که فضاى نورانى است، تربیت این سازمان بناگذاشته شده‌ى بر مبناى ایمان و عقیده بود؛ آن شخصیّتهاى برجسته را - که هرگز ملّت ما و تاریخ ما اسم آنها را فراموش نخواهد کرد - تربیت کرد؛ این هنر سپاه است. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)

ایستادگی، استقرار و ثبات قدم در راه نورانی اهداف و آرمان ها از مهم ترین نقاط قوت سپاه است

یکى از بخشهاى مهمّ کارنامه‌ى سپاه، انقلابى زیستن و انقلابى ماندن سپاه است؛ یعنى حوادث، جریانات نتوانست این تشکیلات مستحکم و قوى‌بنیه را از مسیر اصلى و درست، به بهانه‌ى اینکه دنیا تغییر کرده، زندگى تغییر کرده، منحرف کند؛ بهانه‌هایى که میشنوید و مى‌بینید که مى‌آورند، براى وادادگى بهانه مى‌آورند، براى پشیمانى بهانه مى‌آورند؛ بهانه هم این است که دنیا تغییر کرده، همه چیز عوض شده. خب، یک چیزهایى عوض نمیشود؛ از اولِ تاریخ تا امروز حُسن عدالت و عدالت‌طلبى انسان تغییر نکرده، زشتىِ ظلم تغییر نکرده، حُسن استقلال ملّى و عزّت ملّى تغییر نکرده، اینها و بسیارى از اصول دیگر که تغییرپذیر نیست. اینکه دنیا تغییر کرده، بهانه نمیشود براى اینکه ما رفتار خودمان، هدف خودمان، آرمان خودمان را عوض کنیم؛ وقتى آرمان عوض شد، راه عوض میشود؛ یکى از مهمترین نقاط قوت سپاه ایستادگى و استقرار و ثبات‌قدم در این راه نورانى است. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)

سپاه باید عرصه سیاسی را بشناسد

لزومى ندارد حتماً سپاه در عرصه‌ى سیاسى برود به پاسدارى بپردازد، امّا باید عرصه‌ى سیاسى را بشناسد. این خلط مبحثى که بعضى میکنند باید بدقّت روشن بشود؛ نمیشود یک مجموعه‌اى به عنوان بازوى نگاهبان و پاسدار انقلاب در کشور تعریف بشود، امّا در زمینه‌ى جریان هاى گوناگون سیاسى - بعضى انحرافى، بعضى غیرانحرافى، بعضى وابسته به اینجا و آنجا - چشمِ بسته و ناآگاه و نابینا داشته باشد، این معنى ندارد؛ باید بداند که از چه میخواهد دفاع کند. اینکه ما بیاییم چالش انقلاب را فرو بکاهیم به چالشهاى سیاسى و خطّى و جناحى و مقابله‌ى زید و عمرو با یکدیگر، این سهل‌نگرى است، مسامحه است، سهل‌انگارى است؛ چالش انقلاب اینها نیست. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)

کار سپاه متکی به معنویت است

مکرّر عرض کرده‌ایم کار سپاه متّکى به معنویّت است؛ معنویّت منافات با پیشرفتهاى علمى و ابتکارات گوناگون علمى و عملى و شیوه‌هاى نو و سازماندهى‌هاى هوشمندانه ندارد. نه اینکه خیال کنیم وقتى چشم انسان به معنویّت است، به ظواهر [نپردازد]؛ نخیر، بهترین و هنرمندانه‌ترین شیوه‌هاى رزمى را در صدر اسلام، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و مسلمانها در عرصه‌هاى جنگ از خودشان نشان میدادند؛ در دوره‌ى ما هم در دفاع مقدّس، نیروهاى انقلابى - چه سپاه، چه ارتش، چه مجموعه‌ى نیروهاى انقلاب - هنرمندانه‌ترین تاکتیک‌ها و روشها و شیوه‌هاى کارى را در پیش میگرفتند. معنویّت منافات ندارد با پرداختن به اصول مادّى کار و تنظیم درست کار؛ بایستى این معنویّت را حفظ کرد. این معنویّت اساس کار است. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 26/6/92)

سپاه پاسداران پدیده ای بی نظیر در تاریخ

به نظر من، سپاه در تاریخ شناخته‌شده‌ى خود ما، یک پدیده‌ى کم‌نظیر، شاید هم بى‌نظیرى است؛ یعنى موجودى است که ولادت و رشد و نماى آن، در صحنه‌ى انقلاب، آن هم در عرصه‌ى دشوارترین آزمونهاى انقلاب بود. در اول جنگ، سپاه چیز کوچکى بود؛ طفل تازه‌به‌دنیاآمده‌اى بود؛ منتها تغذیه‌ى صحیح و پى‌درپى این موجود پدیدآمده‌ى در بستر انقلاب اسلامى از مواد جارى انقلاب، او را خوش‌بنیه و قوى و بالنده کرد و کرد، تا آن روزى که حقایق انقلابى، اولین معجزنمایی ها را به دست این جوانان در جبهه انجام داد: توده‌هاى بى‌شکل، به شکل یگانهاى منظم درآمدند؛ عشقها و شورهاى بى‌مهار، در چارچوب قواعد و قوانین زبده‌ى رزمى مشغول کار شدند؛ عشاق فداکارى و جهاد، راه منطقى و عاقلانه‌ى جهاد موفق و منظور نظر پروردگار را در تجربه‌ها پیدا کردند. هر کدام از اینها، یک مرحله‌ى حرکت شما به پیش بود. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 27/6/70)

توقعى را که انقلاب از سپاه دارد، از بقیه‌ى سازمان ها ندارد

چند اصل در سپاه، اصول تخلف‌ناپذیر است؛ اول، اصل تدین و تقواست. آدم بى‌تدین و بى‌تقوا، سپاهى نیست. نمى‌گوییم که از حوزه‌ى اعتبار کشور ما خارج است؛ نه، به ارگان دیگر، یا جاى دیگر برود؛ باب این مجموعه نیست. این مجموعه، آدم متدین و متقى لازم دارد. شما مى‌دانید که من هیچ‌وقت به خودم اجازه نداده‌ام که هیچکدام از نیروها و سازمانهاى مسلح را - ارتش، دیگرانى که بودند و حالا جزو نیروهاى انتظامى شده‌اند - تحقیر کنم؛ همیشه تجلیل کرده‌ام؛ لیکن توقع ما ازسپاه، یک چیز دیگر است. آن حرف هم آشکار است، این حرف هم آشکار است. توقعى را که انقلاب از سپاه دارد، از بقیه‌ى سازمانها ندارد؛ چون مسؤولیتى که این مجموعه مى‌تواند انجام بدهد، از بقیه‌ى مجموعه‌ها این مسؤولیت را نخواسته‌اند. هر کسى که مسؤولیتش بیشتر است، ارزشش بیشتر و سطحش بالاتر است. این تدین، آن چیزى است که بایستى در سپاه موج بزند و روزبه‌روز بیشتر بشود. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه 27/6/70)

پاسداری سپاه یک مفهوم محافظه کارانه نیست

امروز من عرض میکنم هویت سپاه که هویت پاسدارى است، به معناى یک مفهوم محافظه‌کارانه تلقى نشود. پاسدارى یعنى نگه داشتن، حفظ کردن. این حفظ کردن را میتوان با یک تفسیر محافظه‌کارانه معنا کرد. یعنى بگوئیم وضع موجود انقلاب را حفظ کنیم؛ من این را نمیگویم. حفظ انقلاب به معناى حفظ وضع موجود نیست. چرا؟ چون انقلاب در ذات خود یک حرکت پیشرونده است، آن هم پیشرفت پرشتاب. به کجا؟ به سمت هدفهاى ترسیم شده. هدفها عوض نمیشوند. این اصول و ارزشهائى که بر روى آن بایستی ایستادگى کرد و براى آن جان داد، اصول و ارزشهائى هستند که در اهداف، مشخص شده‌اند. هدف نهائى، تعالى و تکامل و قرب الهى است. هدف پائین‌تر از آن، انسان‌سازى است؛ هدف پائین‌تر از آن، ایجاد جامعه‌ى اسلامى است با همه‌ى مشخصات و آثار، که استقرار عدالت در آن باشد، توحید باشد، معنویت باشد. اینها اهداف هستند. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران 13/4/1390)

دو حرکت درونی و بیرونی که باید در سپاه پیش برود

دو حرکت در سپاه باید انجام بگیرد: یک حرکت، حرکت درونى سپاه است؛ در درون خود، یعنى خود را تکامل ببخشد. یک حرکت، حرکت به معناى یک جزء پیش‌برنده‌ى مجموعه‌ى کل نظام و انقلاب است، یعنى تأثیرگذارى در بیرون. این دو تا حرکت به موازات هم باید پیش برود. اگر ما از آن حرکت اول غافل بودیم، در درون مجموعه‌ىسپاه و خانواده‌ى سپاه آن حرکت پیشرونده و ترقى‌بخش و تعالى‌بخش را انجام ندادیم، حرکت دوم، یعنى تأثیر سپاه در پیشبرد مجموعه‌ى انقلاب، ناکام خواهد ماند. (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران 13/4/1390)

وظیفه سپاه، پاسداری از انقلاب به عنوان یک موجود زنده و پوینده است

چیزى که شما پاسدار آن هستید، چیست؟ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. انقلاب، یک حرف و یک حرکت دفعى نیست؛ یک حرکت مستمر است و اقتضائاتش در زمانهاى مختلف، متفاوت است. کسانى که با انقلاب دشمنى مى‌کنند، با آنچه در بهمن‌ماه 1357 اتفاق افتاد، دشمن نیستند؛ آن‌که گذشت و رفت؛ آنها با یک موجود زنده‌ى حى و حاضر دشمن و مخالفند. پس انقلاب تداوم و حضور دارد. انقلاب، زنده و پویاست. پاسدار انقلاب، پاسدار چنین موجود زنده و پویا و متحرک و پیشرونده‌اى است. اگر این نبود، تا کنون انقلاب اسلامى و نظام اسلامى باید ده کفن پوسانده باشد. اما موجود زنده را نمى‌شود دفن کرد و از تحرک باز داشت؛ زنده است و زنده خواهد ماند. (بیانات در دیدار فرماندهان و گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت «روز پاسدار» 22/08/1378)

نقش پاسداران در زندگی امروز و فردای بشر

من مى‌خواهم به شما عزیزان عرض کنم که سپاه پاسداران و هر پاسدار و هر کسى در غیر کسوت پاسدارى که در قبال امانت اسلام و امانت انقلاب، براى خود مسؤولیتى قائل است؛ در زندگى امروز و فرداى بشر، براى ارزشهاى اسلامى نقش قائل است، باید توجه کند که با پایان یافتن جنگ، کار پایان نیافت؛ با گذشت یک دهه و دو دهه از پیروزى انقلاب، تلاش خاتمه نیافت. دلیل واضح هم این است که دشمنیها و عوامل مزاحم و معارض با این حرکت صلاح و فلاح، تمام نشده است. (بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) 26/07/1377)

امام خمینی (ره): اى کاش من هم یک پاسدار بودم!

جهاد در اختیار هرکس قرار نمى‌گیرد! جهاد با دشمن و در میدان خطر، در اختیار هر کس قرار نمى‌گیرد! بعضى فقط هشت سال جهاد کردند. اما جهاد سپاه، قبل از آن هشت سال شروع شده است و تا امروز هم ادامه دارد. این هم یک امتیاز دیگر است و از آنهایى است که نیکان و بندگان صالح خدا غبطه‌ى آن را مى‌برند؛ برجسته‌ها به آن غبطه مى‌برند. کلامى از امام نقل شد و ایشان هم قطعا و یقینا آن را از دل فرموده بودند که «اى کاش من هم یک پاسدار بودم!» روى این جمله دقت کنید که یعنى چه؟ امام کیست؟ آن مرد بزرگ فقیه عارف زاهدى که در راه خدا، یکى از برجسته‌هاى بى‌برو برگرد است و هرکس در راه خدا باشد، اهل هر دین و ملتى که باشد، همین‌قدر که اهل معنویت باشد، نور وجود امام بزرگوار را درک مى‌کند. مى‌گفت: «اى کاش من هم یک پاسدار بودم! (بیانات در دیدار با گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 13/09/1376)

ارسال نظرات
پر بیننده ها