خبرهای داغ:
خوزستان غربتی عجیبی داشت که هرگز دوست نداشتیم تنهایش بگذاریم مردمانی ساده دل و مهربان و متعصب به انقلاب که ثروت عظیم نفت و گاز و کشاورزی و آب های روان را در دل خود جای داده است
کد خبر: ۸۸۴۹۲۳۸
|
۳۰ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۳

 به گزارش خبر گزاری بسیج در قزوین ،ساعت 3 بامداد روز شنبه 27 اسفندماه 1395 از قزوین حرکت کردیم هادی انصاری از روابط عمومی سپاه ناحیه امام رضا  شهرستان البرزبه عنوان راه بلد در این سفر ما را همراهی می کرد.

 از روابط عمومی و خبر گزاری بسیج سپاه صاحب الامر(عج) مصطفی بابایی ، صادق چگینی و اسماعیل بخشی در مسیر راهیان نور هم سفر بودیم هنگام نماز صبح به استان همدان رسیدیم  نماز را خوانده و پس از یک ساعت استراحت به طرف جنوب حرکت کردیم.

 وقتی به استان لرستان رسیدیم چادر های سیاه که با موی بز بافته شده بود به عنوان نماد عشایر مردمان این دیار در کنار راه برای پذیرایی از مهمانان نوروزی جالب و دیدنی بود، جاده اندیمشک به لرستان  با صخره های دیدنی و کوه های استوار زاگرس راز مردمانی را بر ملا می کرد که در طول قرن ها زندگی طبیعت را مقهور عظمت و بزرگی خویش کرده بودند.

پس از اینکه به سه راهی خرم آباد رسیدیم  با تابلوی شهرستان چگنی  لرستان روبرو شدیم که همکار رسانه ای ما چگینی  از غربت و تبعید 400 ساله ابا اجدادی خود سخن گفت و برگی از تاریخ مردمان این سرزمین را به خوبی بیان کرد و آن چنان شاد و با هیجان می گفت که دیگر جای سرزمین مادری برایش غرور انگیز بود.

وقتی به یک استراحت گاه رسیدیم که مغازه ها و سفره خانه های بین راهی بود همکار ما چگینی با آنها به زبان لری صحبت کرد و خود را چگینی از مردمان این سرزمین معرفی کرد، آن چنان گرم و مهربان با هم سخن می گفتند گویا سالها همدیگر را می شناختند و مقداری تنقلات و خوراکی به احترام آقای چگینی به  ما دادند و اصرار داشتند که به منزل برویم تا برایتان گوسفند سر بزنم  مادر کهن سالی که در سفره خانه به همراه فرزندش بود می گفت: دوست ندارم پسرم(چگینی)جلوی رفقایش سر افکنده شود.

سپس از آنها خداحافظی و به ادامه مسیر  چشم دوخته تا اینکه به اندیمشک رسیدیم و پس از اینکه از کنار پادگان دوکوهه گذشتیم خاطرات شهید همت بر ایمان زنده شد که  روز گاری برای این سرزمین مردانی از طایفه سلمان در این پادگان به پرواز تا بی نهایت بار رحیل بستند از اندیمشک  که گذشتیم به خوزستان  و هوایی جبهه ها نزدیکتر شدیم.

مصطفی بابایی به تنهایی رانندگی می کردند و خستگی زیادی برتن و ذهنش بود، به اهواز رسیدیم و در نا جا  با فلافل سنتی و تند جنوب  رفع گرسنگی شد هوای سرد الوند همدان و البرز قزوین  زاگرس لرستان جای خود را به جلگه و دشت هموار خوزستان داده بود که کشاورزان در حال برداشت باقلالی و صیفی جات بودند و سرزمین چهار فصل ایران به خوبی خود را نشان می داد.

در مسیر از اندیمشک به اهواز تابلوهای زیادی از شهدای مدافع حرم چشم نوازی می کرد که این جا هنوز بوی مردان آسمانی خمینی را می دهد پس از ادامه مسیر به سه راهی جفیر رسیدیم و قسمتی ازسه راهی که به بهشت رهنمون می شدیم.

 خوزستان غربتی عجیبی داشت که هرگز دوست نداشتیم تنهایش بگذاریم مردمانی ساده دل و مهربان و متعصب به انقلاب که ثروت عظیم نفت و گاز و کشاورزی و آب های روان را در دل خود جای داده است . سپس وارد خرمشهر شدیم و در بین راه از صدای ماندگار شهید کریمی  رهبر و بیت المقدس سخنانی را ایراد کردیم.

وارد زایر سرا شدیم  و بلافاصله با  سرهنگ پاسدار حیدری فرمانده ناحیه امام رضا و حجت الاسلام انصاری مصاحبه  و اولین خبر را برای  خبر گزاری مخابره کردیم.

ادامه دارد...

1002/پ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها