از سویی دیگر روحیه لطیف و هنرمندانه ی اکثر مردم ایران که اگر در خانه هر ایرانی حداقل یک گل طبیعی نباشد، چند گل مصنوعی پیدا می کنید، یکی از نکات بسیار خوب در فرهنگ ایرانی است در زمینه خودکفایی اقتصادی کارآمد است.
این روحیه نشان می دهد که توجه به حفظ روحیه اعضای خانواده و به اصطلاح طبیعت درمانی برای مدیران خانه، یعنی زنان جامعه، بسیار اهمیت دارد و باعث می شود که حتی در خانه های آپارتمانی که گاهی کل متراژ خانه به 32 متر هم نمی رسد، اثری از چند گل وجود داشته باشد.
اما نقطه ی اتصال خودکفایی اقتصادی در تولید محصولات غذایی و علاقه شهرنشین ها به ورود طبیعت به خانه های خود، گره زدن این علاقمندی با رفع نیازهای اساسی زندگی است؛ این نقطه همان روندی است که در دوران جنگ جهانی دوم و به واسطه فاصله زیاد و هزینه بالای رساندن محصولات کشاورزی روستاها برای شهرهای کشورهای غربی، در این جنگ رقم خورد.
در طول دو دهه پس از جنگ جهانی از فضاهای شهری برای توسعه کشاورزی و تامین امنیت غذایی استفاده شد اما به صورت علمی و تخصصی اصطلاح «کشاورزی شهری» 5 سال است که با اصطلاح (Urban Agriculture) وارد متون کشاورزی شده است.
به گفتهی دکتر امید نوری، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و متخصص باغبانی شهری و فضای سبز، مهمترین شاخصی که کشاورزی شهری را از کشاورزی رایج (روستایی) متمایز میکند آن است که این نوع کشاورزی با اقتصاد و محیط زیست شهری یکپارچه میشود و به نوعی تعامل برقرار میکند.
در این نوع کشاورزی از فضاهای داخل شهری که بلااستفاده مانده مانند پشتبامها، دیوارها، فضای داخل خانه و آپارتمان، سولههای بلااستفاده، فضاهای عمومی و نیمه عمومی (مثل دانشگاهها و مدارس) و بوستانها استفاده میشود، از این رو کشاورزی شهری با کشاورزی رایج متفاوت است.
«کشاورزی شهری» به همان میزان که منجر به ایجاد زنجیره غذایی در محیط های شهری می شود و شهرها را به سمت خودکفایی پیش می برد، در زمینه اشتغال در داخل شهرها هم موثر است و نمونه موفق آن در کشورهایی مانند هند، سنگاپور و چین هستند که پس از شهر لندن به این نوع کشاورزی روی آوردند و برجهای کشاورزیای ساختهاند که نه تنها برای تامین خود انرژی از بیرون نمیگیرد بلکه انرژی هم تولید میکند و با مواد بوم سازگار ساخته شده اند.
مزیت دیگر این نوع کشاورزی، امکان کاشت محصولات در داخل آپارتمان هاست، بدین صورت که حتی در کوچکترین فضای ساختمان(یک متر مربع) با روش های نوین کشاورزی می توان به تولید محصول پرداخت.
در «کشاورزی شهری» علاوه بر فضای داخل خانه می توان از فضای پشتبامها هم در قالب (باغ بام و یا بام سبز) استفاده کرد، اما نکته مهم در این نوع کشاورزی انتخابا گیاهان مناسبی است که بتوانند در این فضا رشد کنند و جانمایی خوبی برای آن ها در نظر گرفته شود.
به طور مثال در پشت بام سبز(روف گاردن) نهایت عمق این گیاهان باید 10 سانتی متر باشد وریشه عمیقی هم نداشته باشد که متاسفانه اغلب شاهدیم؛ در این فضاها گاهی گیاه مناسب انتخاب شده اما جانمایی آن خوب نبوده و یا بالعکس.
از دیگر نقاط قوت این نوع کشاورزی، استفاده از امکانات در دسترس برای پرورش گیاهان است و در کنار آن از بازمانده ها و دور ریختنی های خشک نیز استفاده می شود.
دکتر نوری در این خصوص می گوید: با یک دستگاه انکوباتور کوچک یا کمپوست کننده کوچک میشود پسماندهای آلی خانگی مثل پوست میوه را تبدیل به خاک سبک و عاری از آلایندهها کرد و یا یا با یکسری از فرایندها از پساب (آب خاکستری) برای آبیاری آنها استفاده کرد، تقریبا مشابه همان روشی که همین اکنون ناسا برای تولید میوه و گیاهان تازه فضانوردان مورد استفاده قرار میدهد.
این استاد دانشگاه در خصوص ایراد دیگری که به این نوع کشاورزی گرفته می شود، نیز می گوید: در «کشاورزی شهری» باید به جای نور خورشید از لامپهای مخصوص استفاده کرد، در صورتی که انرژی این لامپها نیز از خود ساختمان قابل تامین است و اکنون که ما این بحثها را مطرح میکنیم به ما میگویند: انرژی اینگونه کشاورزی چطور در داخل ساختمان تامین میشود؟ در حالی که امروزه به تمام این چالشها پاسخ داده شده است.
خودکفایی خانواده با «کشاورزی شهری»
اکثر ما به خاطر داریم که مادران و مادربزرگ های ما در خانه بعضی از گیاهان را پرورش می دادند و در موقع لزوم از آن ها استفاده می کردند، تبدیل گوجه به رب و نیز تهیه لیمو و غوره از دیگر فعالیت هایی بود که تمام زنان ایرانی از تهیه خانگی آن خاطراتی را در ذهن خود دارند و می توان گفت که کشاورزی شهری که به شکل علمی آن مطرح شده است، به صورت سنتی در زندگی شهری ما وجود داشته ولی تلفیق ابتکار و تجربه زنان ایرانی با علم و فناوری روز جهان نیاز امروز ما در «کشاورزی شهری» و پیشرفت اقتصاد مقاومتی است.
بنابراین «کشاورزی شهری» به عنوان یک فناوری نوپا در ایران نیاز به حمایت دارد که زنان به عنوان مدیران اقتصادی خانواده و حامیان اصلی محیط زیست در خانواده می توانند نقش موثری را ایفا کنند و فرهنگ «کشاورزی شهری» را در شهرها نهادینه کنند، زیرا اگر فرهنگ کشاورزی شهر بد جا بیفتد در آینده با معضلاتی مانند استفاده از آب شهری (آب شرب) برای کشاورزی خانگی مواجه خواهیم شد.
از طرف دیگر لازم است که در خصوص پذیرش اجتماعی، آموزش و قوانین مخصوص این کار در درون شهر ساز و کار تعریف شود وگرنه به سرعت «کشاورزی شهری» از بین خواهد رفت.