یکی از ایراداتی که با نگاه ایجاد نظامی مشابه نظام پزشکی و مهندسی در معلمان ایجاد می شود دادن حق تعلیق و حتی محرومیت از خدمت معلمان به شورایی در آن است، چگونه است که معلمی که در استخدام دولت است توسط شورایی تعلیق یا لغو استخدام شود؟!
کد خبر: ۸۸۳۶۰۱۰
|
۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۸

به گزارش سرویس بسیج فرهنگیان خبرگزاری بسیج، مریم ضیایی در یادداشتی نوشت؛ سازمان نظام معلمی از حدود هشت سال پیش وارد عرصه سیاست گذاری ایران شد و دبیر وقت شورای عالی وزارت آموزش و پرورش 27 فروردین ماه 1387 از طراحی پیش نویس سازمان نظام معلمی كشور خبر داد البته آن زمان صرفا سندی بود به نام منابع انسانی که در بخشی از آن بحث سازمان معلمان ذکر شده بود اما در مورد ساختار و اهداف آن به صورت تفصیلی مطلبی طرح نشده بود.

این طرح مدتی به کما رفت و امسال و با بر سر کار آمدن دانش آشتیانی در وزارت آموزش و پرورش، دوباره بر سر زبان ها افتاد. بنابر تعریف کلیِ طرفداران این طرح، نظام معلمی یك تشكیلات معلمی است و معلمان در شكل گیری و تصمیمات آن نقش ایفا می کنند. حامیان این طرح همچنین معتقدند: ایجاد چنین سازمانی موجب به کارگیری نظرات و پیشنهادات معلمان در زمینه‌ی ارتقاء، جذب و استخدام در آموزش و پرورش و ارتقاء منزلت معلمان و واگذاری بخشی از مسئولیت‌های غیرحاکمیتی آموزش و پرورش به فرهنگیان می شود.

آنچه از بررسی استدلال طرفداران این طرح برمی آید در نظر داشتن نظامی همچون نظام مهندسی و پزشکی است اما به نظر می رسد به دلیل تفاوت عمیق میان این اقشار چنین قیاسی مع الفارق است. نگاه به جامعه فرهنگیان که در استخدام دولت هستند به عنوان یک صنف همچون مشاغل آزاد دلیل اصلی این اشتباه است. پزشکان و مهندسان در خدمت دولت نیستند و خدمات خصوصی ارائه می کنند بنابراین برای انسجام و بالا رفتن نظارت، سازمان های نظام مهندسی و پزشکی را ایجاد کرده اند که البته حفظ منافع ملی و مردم هم در آن ها کاملا محرز نیست.

یکی از ایراداتی که با این دید در سازمان نظام معلمان ایجاد می شود دادن حق تعلیق و حتی محرومیت از خدمت معلمان به شورایی در آن است، چگونه است که معلمی که در استخدام دولت است توسط شورایی تعلیق یا لغو استخدام شود؟!

این سازمان به عنوان یک سازمان غیردولتی پیش بینی شده است که در اینجا با توجه به این مطلب چند بحث مطرح می شود، یک ایراد به مسئله سرمایه گذاری بر می گردد؛ در یک سازمان غیردولتی 49 درصد سهام را دولت و 51 درصد را بخش غیردولتی به عنوان آورده قبول می کند؛ اما آیا معلمانِ عضو، خواهند توانست 51 درصد سرمایه یک سازمان غیردولتی بزرگ را تامین کنند؟ آیا این سازمان بر فرض تامین منابع توسط فرهنگیان یک سازمان هم عرض صندوق ذخیره خواهد شد؟ آیا تجربه سوءمدیریت صندوق ذخیره، معلمان را برای سرمایه گذاری مردد نخواهد کرد؟ و این سوال هم مطرح است؛ هم اکنون هم دولت در صندوق ذخیره سرمایه گذاری می کند آیا قرار است دولت و فرهنگیان در دو سازمان هم عرض قرار است سرمایه گذاری کنند؟

بیان شده است که بخشی از منابع را از عضویت اشخاص و بخشی را کمک های دولت و بخشی با کارهای کارشناسی تامین خواهد شد اما با وجود این به نظر می رسد بار مالی اصلی بر دوش دولت باشد و ماهیت غیردولتی این سازمان را ابهام آلود و خدشه دار کند.

در بحث ماهیت غیردولتی ابهام دیگری نیز وجود دارد و آن این که قرار است در شورای مرکزی 21 نفر عضویت داشته باشند که حدود ده نفر دولتی و بقیه فرهنگی هستند و به شیوه برگزاری انتخابات برگزیده می شوند اما تجربه شورای عالی آموزش و پرورش که در آن هم تعدادی نماینده معلم حضور دارند نشان داده است که هویت دولتی به دلیل قدرت و جایگاه معمولا می چربد و نظر آنهاست که تحمیل می شود.

ایراد دیگری که به ذهن می رسد در بحث سردرگمی پاسخگوست؛ آموزش و پرورش بر اساس سیاست های ابلاغی رهبری نهادی حاکمیتی است و ارتقاء معلم و تعیین سنجش صلاحیت های معلمی جزء امور حاکمیتی هستند و در دولت وظیفه دارد که نسبت به خدمات معلمان که استخدام دولت هستند پاسخگو باشد. اگر میانگین نمره دانش آموزان پایین است یا تنبیه بدنی صورت می گیرد مردم و نمایندگان از دولت مطالبه گری می کنند، آیا قرار است پاسخگویی به این مطالبات پس از تفویض برخی اختیارات به این سازمان داده شود؟

حال اگر تایید صلاحیت ها را به این نظام بدهیم چطور باید از آنها مطالبه کنیم؟ سیاست گذاری و نظارت در هیچ کشوری به بخش خصوصی واگذار نشده است، در برخی از کشورها از کارشناس بخش خصوصی به عنوان یک عامل و نه ناظر استفاده می شود اما در طرح سازمان نظام معلمی بحث نظارت در بحث صلاحیت و هم هیأت تخلفات پیش بینی شده است که گفته شد حتی حق برکناری معلم برای 6 ماه را هم دارند.

مطمئنا اذعان داریم که بسیاری از تصمیمات در آموزش و پرورش گرفته می شود که نیاز است معلمان در آن حضور داشته باشند مثل پخش سرانه آموزشی و سامان دهی نیروها و بسیاری نمونه فعالیت که حضور معلمان نتیجه تصمیم گیری را بهتر خواهد کرد و ما نیازمند این هستیم که طوری برنامه ریزی کنیم تا معلمان نظرات تخصصی خودشان را در امور مختلف در اختیار آموزش و پرورش قرار دهند.

در اسناد تحولی، بحث سازمان نظام معلمی مطرح نشده است اما افزایش مشارکت در مدرسه، کارآمدی شوراهای معلمان و بالندگی شغلی و حرفه ای معلمان آمده است و تجربه نیز نشان داده است که تصمیم گیری ها با وجود معلمان بهتر خواهد بود همچنان که تقویت هویت حرفه ای معلمان موجب ارتقا منزلت آنها خواهد بود.   

بنابراین وجود سازمانی که هویت حرفه ای معلمان را تقویت کند مفید است اما به نظر می رسد در این طرح، اهداف به خوبی نوشته شده ولی شرح وظایف ناموزون و بی سرانجام است و با توجه به ایرادات بیان شده و دغدغه ها و مسائل مهم مهم امروز نظام تعلیم و تربیت، سازمان نظام معلمی پیش بینی شده در این طرح نه تنها راه گشا نخواهد بود بلکه گره ای بر گره های سابق خواهد زد.

به قلم:  مریم ضیایی 


ارسال نظرات