به گزارش خبرگزاری بسیج، حامد کفاش مدیر انتشارات سایان که در سالهای اخیر چند کتاب در حوزه تاریخ انقلاب پیرامون امام خمینی، مقام معظم رهبری و جنگ تحمیلی با شیوهای متفاوت منتشر کرده است به نقد برخی رفتارهای مسئولین فرهنگی پرداخته است.
***
برخی مدیران در هر دولتی هستند، چه دولت تدبیر و
امید باشد چه دولت مهرورز یا هر دولت دیگری. شاید این مدیران آنقدر
کارآمدند که فرقی ندارد کدام دولت سر کار باشد؛ آنها همیشه به خدمت
مشغولند.
یکی از این مدیران آقای مختارپور دبیرکل محترم نهاد کتابخانههای عمومی
کشور است که در ابتدای دولت نهم معاون مطبوعاتی و در دولت دهم مشاور
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی و در دولت یازدهم با عزل ناگهانی دبیرکل
وقت، مسوولیت نهاد کتابخانههای عمومی را عهدهدار شد.
مشخص نیست چطور میشود همزمان هم دغدغههای دولت تدبیر و امید را پیاده کرد
و هم همزمان فردی مورد اعتماد سکاندار دولت نهم و دهم بود؟ حداقل برای
نگارنده این سطور که استراتژیهای کلی این دو دولت را تا حدی مغایر هم
میداند همیشه این سوال مطرح بوده است.
لکن سوال اصلی بنده در مورد رفتاری است که از سوی این مدیران نسبت به کتاب
«روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیتالله خامنهای» رخ داده است. کتابی که
دارای مجوز رسمی از سوی موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر
آثار حضرت آیتالله خامنهای) است.
به چه علتی این کتاب از سوی این نهاد ممنوع تشخیص داده شده و اجازه ورود به
کتابخانههای عمومی کل کشور را ندارد؟ آیا گناه این کتاب روایت صادقانه
تاریخ است؟ آیا گناه این کتاب اینست که تاریخ را همانگونه که اتفاق افتاده و
نه آنگونه که دوستش داریم روایت میکند؟
در مقطع انتشار این کتاب با استقبال تمامی کارشناسان فرهنگی از طیفهای
گوناگون قرار گرفت و از چپ و راست از صداقت آن تعریف و تمجید کردند لکن
دستهایی دوست نداشتند که این کتاب آنگونه که باید در جایگاه خود قرار
گیرد. جالب اینکه این افراد و رسانههای خارجی همچون دو لبه قیچی شدند که
خواستند باعث نابودی این اثر شوند.
ناشر این اثر که پس از این کتاب اثری دیگر با عنوان «روایتی از زندگی و
زمانه آیتالله هاشمی رفسنجانی» را منتشر کرد، پس از وفات آیتالله
تماسهای بیشماری را داشت که از او و نگارنده اثر تشکر میکردند که در
مقطع مناسبی که آیتالله در قید حیات بود اقدام به تولید اثری کرد که در
تاریخ ماند. پس از وفات آیتالله همگان دیدند که رسانههای داخلی و خارجی
در فقر منابع موجود درباره آیتالله، از این منبع استفاده میکردند و خط به
خط آن را به عنوان سند معرفی میکردند و برخی به اشتباه آن را آخرین کتاب
منتشر شده توسط آیتالله میدانستند.
مسوولین ما کی میخواهند درک کنند که اگر تاریخ این مملکت توسط جوانان
معتقد به آن روایت نشوند، دیگرانی هستند که آن را با اغراض خاص خود روایت
کنند. مسوولین کی میخواهند بفهمند که دوران کار سلبی و نقد و تخریب کار
دیگران به پایان رسیده است و ما باید با کار ایجابی و روایت تاریخ خودمان
آن را روایت کنند. چه وقت میخواهیم بفهمیم که روایت تاریخ جای سیاستبازی و
جناحگرایی نیست.
عزیزان مسئول! جوان بیست ساله امروز سال 1376 و زمان
روی کار آمدن رییس دولت اصلاحات تازه بدنیا آمده بوده و ما برای این
عزیزان چه نقل کردهایم و چه منبعی از تاریخ انقلاب تولید کردهایم.
نهادهایی که متولی تولید اثر از تاریخ انقلاب هستند و بودجههای هنگفت
دولتی را مصرف میکنند چه خدمتی به تاریخ انقلاب کردهاند.
چرا موسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی بعد از 28 سال از ارتحال حضرت امام
خمینی یک اثر کامل و جامع که تمام زندگی امام خمینی را دربربگیرد منتشر
نکرده؟ این بودجهها به کجا میروند؟ البته همین سوال در مورد سایر نهادهای
مرتبط با جنگ تحمیلی و تاریخ انقلاب نیز صادق است؟ این نهادها در برج و
باروهایشان به چه کاری مشغولند؟ صدور انقلاب و تولید اثر برای جوانان خارجی
با زبانهای مختلف پیشکش. برای جوانهای خودمان چه تولید کردهاند؟
نگارنده با توجه به تولید دو کتاب تاریخ جنگ ایران و عراق و دایرهالمعارف
مصور تاریخ زندگی امام خمینی(ره) با آثار منتشره در این حوزه کاملا آشناست و
نقاط ضعف و قوت آنها را به خوبی میشناسد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها از جوانان انقلابی خواستهاند که در مورد
زندگی امام خمینی و تاریخ انقلاب کار کنند ولی آیا شرایط مهیاست؟ جوان
انقلابی که بخاطر گیرآوردن یک تصویر مرتبط با انقلاب باید کفش آهنی به پا
کند و انواع و اقسام بدبینیها را به جان بخرد و در انتها هم به نتیجهای
نرسد آیا رمق و شوقی برای کارکردن در او باقی میماند؟
شاید بهتر باشد تاریخ انقلاب اسلامی توسط همان بیگانگان نوشته شود، شاید
بعد از انتشار این کتابها که قطعا در آینده نزدیک منتشر خواهند شد عزیزان
قدر کارهای داخلی را بیشتر بدانند.
شاید بهتر باشد که وزارت ارشاد در نمایشگاههای خارجی همان خرمهره به
مخاطبان بدهد، یا شاید بهتر باشد که نماد فرهنگی و صدور انقلاب ما همان
نیمه مجسمههای تخت جمشید باشد یا همان گز و سوهان تا اثری از امام یا
انقلاب یا زندگی رهبر انقلاب.
حامد کفاش
مدیر انتشارات سایان
ناشر برگزیده کشور در سال 1394