به بهانه تشییع 7 آلاله زهرایی در مازندران:

این شهر تمام فصل مدیون شماست

هفت شهید گمنام از کربلای جبهه ها مهمان دل های منتظر دیار علویان شدند، مگر نه اینکه گفتند پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه می شود و وطن پرستو بهار است .
کد خبر: ۸۸۳۱۶۰۹
|
۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۲

به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، بهار دیار علویان از راه رسیده است، و پرستوهای مهاجر در اوج نام آوری بعد از سال ها، بی نام و نشان بر دوش مردم شهر خرامان خرامان آمدند.

آمدند تا یک بار دیگر غریبانه پروانه های بال و پر سوخته را به دور شمع وجود خود در این حال و هوای فاطمی جمع کنند و با غربت مظلومانه امام عشق هم‌نوا شوند. 

آمدند تا یاد آور روزهای سنگری باشند از جنس ایمان که اخلاص تابلوی ورودی آن بود، با نام «یا فاطمه زهرا(س)» قبل از آنکه سیم خاردارهای دشمن را بشکافند از سیم خاردار نفس می گذشتند.

مهر ولایت مداری را با قطره خون شان بر صفحه تاریخ حک کردند و برای آنکه حرف امام روی زمین نماند، سر چه قابل که  حسین وار جان دادند.

آن روز پشت پیراهن های خاکی شان نوشته بود «می رویم تا انتقام سیلی زهرا(س) بگیریم» امروز نیز آمدند تا با همین چند تکه استخوان شان دست علمدار جانباز انقلاب را بگیرند و نگذارند در روزهای مکر بنی ساعده این بار مهدی زهرا(س) بی کس و بی یار شود.

حال که هفت تابوتی به رنگ شقایق از هفت وادی عشق و عطش کرب و بلا درآغوش مادری پهلوشکسته که اگر گوش دل بسپاری صدای ناله«بُنَیَّ قتلوک عطشانا» را خواهی شنید، بر دوش زخمی شهری  که داغ آلاله های کربلای شام را در دل دارد؛ تا بهشت بدرقه م یشوند.

آلاله هایی که نشان بی نشانی را از همین چند تکه استخوانی که بوی تربت کربلا می دهد، گرفتند تا در صحرای تفتیده شام برای عمه سادات علمدار بمانند.

منطق العشق به حسین(ع) را برسر دست گرفته، مردانه طریق شهادت را از بلندای شانه های شهر تا بهشت پیمودند اما ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم.

جر آنکه دل های خسته مان را به گوشه تابوت گمنامی شان گره زده و با صدای در گلو شکسته و اشک چشم هایمان فریاد بزنیم این شهرتمام فصل مدیون شماست.

 

علی ابراهیمی گتابی/


ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار