به لحاظ جامعه شناسی بایدبه دنبال شناخت اهداف و انگیزه های این اشخاص برای حضور دراین عرصه باشیم.
دراین یادداشت به چند مفروض اشاره می شود.
مفروض اول: این است که برخی از این آقایان دغدغه مندهستند و به دنبال بهبود وضعیت فعلی شهرمربوطه میباشند وبا ورود به شورای شهر بتوانند به مردم خدمت کنند،اما در خصوص این آقایان چند سوال مطرح می باشد:
اول اینکه؛هرکدام از شما(خطاب به کاندیدای شورای شهر)در حال حاضر یا شاغل می باشید یا دانشجو یا درمناصب دیگر!
آیا شما نمی توانید درهمان منصب خدمت کنید؟
آیا فقط شورای شهرجای خدمت گذاریست؟
نکته ی بعد این است که شمادر جایگاهی که بوده اید و هستید چه اقدامی برای مردم شهر خود انجام داده اید؟
آیا کارنامه ایی قابل دفاعی دارید که بتوان به شما اعتمادکرد؟
مفروض دوم : این است که برخی از این آقایان سودای رسیدن به قدرت رادر سر می پرورانند وشورای شهر را ابزاری برای دستیابی به قدرت ودرمراحل بعد کسب امتیازات بیشتر می پندارند؛سوال ما ازاین آقایان قدرت طلب این است که شما مدرک تحصیلیتان تطابقی باتخصص شورای شهر دارد؟
آیا تعریف شورای شهر را میدانید؟
آیا شما به سرگذشت افراد مشابه خودتان نگاه ننموده اید که باهمین نیت شوم خود >شهر را به این وضعیت کشانده اند؟
حب قدرت تاکی وبه چه قیمتی؟به بهاء نابودی مردم و شهرخود؟
معمولا این دست افراد با ابزار قومیت وتعصب وثروت بدنبال دستیابی به این جایگاه هستند که نمونه ی آن را درانتخابات اخیر مجلس شاهد بودیم و شایستگی کناره زده شد.
مفروض سوم این است که متاسفانه انتخاب برخی منتخبان ضعیف چه درسطح شورای شهر چه مجلس شورای شهر سبب شده که کسانی که از شایستگی کمتری برخوردارند اعلام حضور در عرصه ی انتخابات کنند.
درپایان نکته ضروری میباشد.
در وهله ی اول اینکه از برخی خدمت گزاران ادوار شواری شهر که عده ی قلیل بودند تشکر و خداقوت عرض کنیم.
دروهله ی بعد شورای شهر،شهردار را انتخاب می نماید که اگر این شورا تخصص، تعهد،درایت وحسن نیت کافی ولازم نداشته باشند باعملشان می توانند یک شهر را گلستان نمایدن یاشهر سوخته!!
