شعر/عبدالمجید فرائی
عبدالمجید فرائی شاعر ارزشی کشورمان شعری با عنوان «غروب جمعه» سروده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج، عبدالمجید فرائی شاعر معاصر و ارزشی کشورمان شعری با عنوان «غروب» جمعه سروده است که در ادامه با هم می خوانیم:
غروب جمعه دلم، بیقرار می گردد
تمام روح و روان، گرد یار می گردد
طواف می کند این دل، هماره گرد جهان
دلم به دست تو زیبا، شکار می گردد
بهانه می کند این دل، همیشه دیدن تو
تمام ذکر دلم، انتظار می گردد
گهی غمی دل من را، به مشت می گیرد
وجود اقدس تو ، غمگسار می گردد
به جمکران روم و ،جای پای تو بوسم
زخاک پای تو جان، مشکبار می گردد
به خویش می نگرم، نادمم زکرده خویش
دلم زدست خودم، شرمسار می گردد
به داد این دل من، کی رسی امام زمان
خزان، به یک نظر تو ، بهار می گردد
به نام مام عزیز تو حضرت زهرا "س"
قلم، قدم، نفسم، خواستار می گردد
تبسمی تو اگر ،سوی ما حواله کنی
دلم به مرکب لیلی، سوار می گردد
"فرائی"اینهمه حال و مقال از مولاست
خوشا به حال دلم، برمدار می گردد
خوشا به حال دلم، برمدار می گردد
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار
