به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی استان،اقتصاد جامعه زمانی برونگرا خواهد بود که دولت، نهادها و بنگاهها و فعالان اقتصادی در یک فرایند توانمند شدن قرار گرفته و قدرت رقابت در عرصه بینالمللی را کسب کنند تا بتوانند در تقسیم کار چرخه تولید و زنجیره ارزش جهانی نقش موثری ایفا نمایند و از فرصتها و ظرفیتهایی که پیش روی خود دارند در جهت تقویت اقتصاد کشور بهرهگرفته و نیازها و خواستههای مختلف خود را تامین کنند.
یکی از ابزارها و سیاستهای موثر و کارآمد برای تحقق رویکرد برونگرایی در اقتصاد، جذب سرمایهگذاری خارجی است که موجبات تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را فراهم میآورد. چراکه جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند از کانالهای مختلفی تابآوری اقتصاد را افزایش دهد.
در این نوشته سعی شده است تا ابتدا ضمن مرور اجمالی مفهوم تامین مالی، سرمایهگذاری خاجی، آثار و نقش جذب سرمایهگذاری خارجی تشریح شود و در انتها پیشنهاداتی برای جذب سرمایهگذاری خارجی ارائه شود.
مفهوم تامین مالی و انواع آن
فعالان اقتصادي در طول زمان داراي يك جريان درآمدي و يك جريان هزينهاي ميباشند كه لزوماً بر هم منطبق نبوده و شكافي بين جريان درآمدي و هزينهاي وجود دارد و لازم است كه طي فرآيندي اين شكاف پر شود. به اين چنين فرآيندي كه بدنبال ايجاد، جمعآوري و افزايش منابع مالي يا سرمايهاي براي هر نوع مخارجي به وجود میآید، تامين مالی ميگويند. به عبارت ديگر مصرف كنندهها، بنگاههاي توليدي، تجاري و دولتها اغلب منابع مالي در دسترس براي رسيدن به اهداف، پرداخت بدهي يا معاملات ديگر را ندارند و بايد از طرق مختلف، پولي را كه آنها براي عمليات خود نياز دارند بدست آورند، فرآيندي كه فعالان اقتصادي، اين ميزان منابع مالي را بدست ميآورند و روش آن را انتخاب میکنند، تامين مالي ميگويند.
تامین مالی در اقتصاد امروزی به شکلهای مختلفی صورت میگیرد که دامنه آن بسیار گسترده است. در یک تقسیمبندی کلی میتوان به دو دسته دو دسته الف. تامین مالی از داخل کشور؛ ب. تامین مالی از خارج کشور تقسیم نمود. منابع مالي در داخل كشور در سه حوزه بانك، بازار سرمايه و بيمه جمعآوري ميشود. از اين منابع بطور مستقيم يا غيرمستقيم در غالب ابزارها و اشكال گوناگون در جهت تامين مالي پروژههاي شركتها و ساير موارد استفاده ميشود.
نحوه تامین مالی و تهیه بودجه اجرایی لازم برای انجام پروژههای زیربنایی و بهره برداری از محصولات و خدمات حاصل از آنها در حال حاضر به عنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی کشورهای در حال توسعه مطرح میباشد. با توجه به وضعیت خاص کشورهای در حال توسعه و بحرانهای مالی در این کشورها امکان تامین سرمایه مورد نیاز برای اجرای پروژههای بزرگ به راحتی فراهم نمیشود، لذا استفاده از راه دیگر، یعنی جذب سرمایههای خارجی در این کشورها مورد توجه قرارمیگیرد. استفاده از سرمایههای خارجی به روشهای قرضی (استقراضی) و غیرقرضی (سرمایهگذاری) صورت ميپذيرد.
در روشهای قرضی میزان وام مورد نیاز، از کشور یا موسسه وامدهنده دریافت و وامگیرنده موظف است در سررسیدهای مقرر اقساط بازپرداخت آن را به وامدهنده بپردازد. در این نوع روشها، کشور یا بانک وامدهنده هیچ گونه ریسکی را نمیپذیرد و تمام انواع ریسک متوجه وامگیرنده است. انواع روشهای قرضی عبارتند از: فاینانس، استفاده از تسهیلات اعطایی بانکها و موسسات مالی خارجی، یوزانس، خطوط اعتباری، وامهای بینالمللی و وامهای سندیکایی است.
در روش سرمایهگذاری، تامین کننده منابع مالی (سرمایهگذار) با قبول ریسک ناشی از بکارگیری منابع مالی در فعالیت یا طرح مورد نظر، برگشت اصل و سود منابع سرمایهگذاری شده را از عملکرد اقتصادی طرح انتظار دارد. روش سرمایهگذاری خارجی عبارت است از ترتیبات معمول و مرسوم که ورود محصولات، فناوری، مهارتهای انسانی، مدیریت و سایر منابع را به یک کشور خارجی ممکن میسازد.
سرمايهگذاري خارجي خود معمولاً به دو طریق، سرمايهگذاري سهامی (غیرمستقیم) و سرمايهگذاري مستقيم خارجي صورت ميگيرد. خريد اوراق قرضه و سهام شركتها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانكهاي خارجي از انواع سرمایهگذاری غیرمستقیم هستند که در اين حالت سرمايهگذار خارجي در اداره واحد توليدي نقش مستقيم نداشته و مسئوليت مالي نيز متوجه وي نيست. از این رو نقش مستقیمی در جذب تکنولوژی برای کشور میزبان ندارد. اما سرمایهگذاری مستقیم خارجی توسط شرکتهای فراملی انجام شده و آنان خود به کنترل و مدیریت سرمایه خویش میپردازند و از این جهت برای افزایش بهرهوری آن به انتقال تکنولوژی به کشور میزبان مبادرت میورزند (دریفیلد و لاو، 2006).
سرمایهگذاری مستقیم خارجی و انواع آن
سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)، فرایندی است که در آن اشخاص مقیم یک کشور (کشور منبع) به منظور کنترل تولید، توزیع و دیگر فعالیتهای شرکت در یک کشور دیگر (کشور میزبان) سرمایهگذاری کرده و مالکیت برخی داراییها را کسب میکنند (گیانگ و گیوسلاین، 2003). هدف سرمایهگذار در این نوع سرمایهگذاری، داشتن نقش فعال و موثر در مدیریت شرکت است. همچنین سرمایهگذاری مستقیم خارجی، در بردارنده ارتباطات بلندمدت بوده و نشاندهنده منافع بلندمدت و کنترل داراییهای یک شرکت مقیم در اقتصادی غیر از اقتصاد سرمایهگذار خارجی است (گیانگ و گیوسلاین، 2003).
سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتواند به سه شکل صورت بگیرد. سرمایهگذاری گرین فیلد، کسب و ادغام و سرمایهگذاری مشترک (جوینت ونچر). سرمایهگذاری گرین فیلد زمانی است که سرمایهگذار تسهیلات تولید، توزیع و ... جدیدی را در کشور میزبان راهاندازی میکند. این نوع سرمایهگذاری منجر به ایجاد اشتغال در کشور میزبان میشود. FDI همچنین میتواند از طریق کسب یا ادغام یک شرکت موجود در کشور میزبان صورت بگیرد. این نوع FDI نسبت به نوع قبل دو نوع مزیت دارد. اولا ارزانتر بوده و ثانیا امکان دستیابی سریع به بازار را به سرمایهگذار میدهد. نوع سوم FDI، سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذار خارجی با یک شریک دیگر است. در این نوع مشارکت و سرمایهگذاری، یک طرف تخصص فنی و قابلیتهای تامین مالی را داشته و طرف دیگر، اطلاعات مربوط به قوانین و مقررات را دارد (گیانگ و گیوسلاین، 2003).
آثار سرمایهگذاری مستقیم خارجی
دانینگ (1993)، چهار انگیزه استراتژیک مختلف برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) شناسایی نموده است که عبارت است از:
1) سرمایهگذاری به منظور دسترسی به منابع اولیه 2) سرمایهگذاری به منظور دسترسی به بازار 3) سرمایهگذاری به منظور افزایش کارایی
4) سرمایهگذاری به منظور استفاده از داراییهای استراتژیک
آثار سرمایهگذاری مستقیم خارجی را میتوان در دو سطح خرد و کلان مورد بررسی قرار داد. در سطح خرد، تاثیر FDI روی بنگاههای اقتصادی مطرح شده و سرریزهای تکنولوژی از سرمایهگذار خارجی به شرکتهای داخلی بحث میشود. در سطح کلان، تاثیر FDI بر مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... کشور میزبان مورد بحث قرار میگیرد. تاثیرات FDI را به طورخلاصه میتوان به صورت زیر بیان کرد.
الف- اثرات FDI در سطح خرد
- تاثیر تقلیدی: این تاثیر ناشی از تفاوتهای موجود در سطح تکنولوژی شرکتهای خارجی و محلی است. شرکتهای محلی میتوانند با برقراری تماس مستقیم با شرکتهای خارجی، انتقال نیروی کار از شرکت خارجی به محلی، مشاهده روش کار شرکتهای خارجی و تقلید از آنها، بهرهوری خود را افزایش دهند.
- تاثیر رقابتی: ورود شرکتهای خارجی منجر به رقابت بیشتر بین صنایع محلی شده و شرکتهای محلی مجبور به استفاده کاراتر از تکنولوژیها و منابع موجود و نیز ایجاد تکنولوژی جدید میشوند.
- تاثیر ارتباطی با شرکتهای خارجی: این تاثیر ناشی از برقراری ارتباط شرکتهای خارجی یا تامینکنندگان و مشتریان داخلی است. بدین ترتیب که شرکتهای خارجی برای تامین کالاهای واسطهای با تامینکنندگان محلی همکاری فنی داشته و آنها را آموزش میدهند یا آنها را در خرید مواد اولیه به منظور حفظ کیفیت کالاهای واسطهای کمک میکنند.
- آموزش: ورود تکنولوژی به تنهایی و بدون افزایش مهارتهای مربوطه در کارکنان، منجر به رشد بهرهوری نخواهد شد. بلکه تلاش برای آموزش کارکنان محلی است که بهرهوری را بهبود میدهد. این اثر، اثر آموزشی نامیده میشود. آموزش ضمن خدمت میتواند توسط شرکای خارجی، خریداران یا تامینکنندگان خارجی ارائه شود.
ب- اثرات FDI در سطح کلان
- تامین سرمایه: FDI میتواند از طریق تامین سرمایه، شکاف پسانداز و شکاف ارز خارجی را در کشورهای در حال توسعه پر کند.
- رشد و توسعه اقتصادی: سرمایهگذاری مستقیم خارجی از طریق تاثیر بر انباشت سرمایه، قادر به تاثیرگذاری بر توسعه اقتصادی است. FDI از طریق انتقال تکنولوژی نیز میتواند بر رشد کشورهای در حال توسعه تاثیر بگذارد.
- اشتغال و دستمزدها: FDI از طریق راهاندازی تسهیلات جدید یا از طریق اشتغال در شبکههای توزیع، باعث افزایش اشتغال میشود.
FDI از طریق اکتساب و ساختاردهی مجدد برخی شرکتهایی که وضعیت نامساعدتری دارند، میتواند به حفظ اشتغال کمک کند.
FDI از طریق بستن تسهیلات تولیدی موجود میتواند باعث کاهش سطح اشتغال شود.
- جریان تجاری: در FDI افقی، شرکتها از طریق راهاندازی کارخانههایی که محصولاتی مشابه محصولات تولیدی در کشور اصلیف تولید میکنند، بازارهای خارجی را تامین میکنند. در این حالت، FDI و صادرات جایگزین هم هستند.
در FDI عمودی، MNC هامراحل تولید را از نظر جغرافیایی از یکدیگر جدا کرده و در کشورهای مختلف مراحل مختلفی را انجام میدهند. در این حالت، FDI و صادرات مکمل هم هستند.