" آه و واویلا تورفتی "
این سزاواراست؟توتنهاروی،من جابمانم؟
در میان این همه بیگانه ، من تنها بمانم ؟
این سزاواراست؟تو بار سفر،تنها ببندی؟
پیروخسته ناتوان ،افسرده دراینجا بمانم؟
عهدبستی،درکنارمن بمانی، پس وفا کن
گر روی درحسرت امروز ،در فردا بمانم
باکه گویم:جزتو ، دردخویشتن را،تا بداند
درتمام عمر من ،درغصه ی کبری*بمانم
درکنارت مست بودم،روزگاری شادوخرم
شد مقدر ، در فراقت ، همسر زیبا بمانم
مانده ام حیران وسرگردان،چه بایدکرداکنون؟
آه و واویلا تورفتی،من دراین غوغابمانم
لحظه ای آهسته تر رو، تابه دنبالت بیایم
بی تودل کی می پسندد،من دراین دنیابمانم
پس تامل کن، مرو ،مگذارتنها،دردمندم
چون"فرائی"ناتوان،درحل این معنابمانم
سروده "عبدالمجیدفرائی"۸۵/۶/۳۰،۳۱
!؛---------------------------------------؛!
۱-شروع سرودن شعر۸۵/۶/۳۰وتکمیل
آن پس ازفوت ایشان در۸۵/۶/۳۱سرودم
۲-واژه"کبری"ایهام است،هم اشاره به
نام شناسنامه ای ایشان کبری دارد.
وهم غصه بزرگی که گرفتارش شده بودم