خبرهای داغ:
یادداشت/ سید مجتبی طباطبایی نسب

اینجا سنگ ها هم تشنه اند.....

بسیجی اهل قلم سید مجتبی طباطبایی نسب در یادداشتی با عنوان «اینجا سنگ ها هم تشنه اند» به مقایسه حال و هوای دیروز و امروز گزار شهدا پرداخته است.
کد خبر: ۸۸۱۰۵۰۸
|
۰۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۵

اینجا سنگ ها هم تشنه اند.....

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از قم، طباطبایی نسب بسیجی حوزه یک شهید ابراهیمی قم در یادداشت خود چنین آورده است:

روزهای پنجشنبه برای من و بچه هایی مثل من روز قشنگ و پرخاطره ای بود. ظهر با عجله و نشاط از مدرسه می آمدیم خانه و بعد از ناهاری خورده و نخورده به سرعت به مسجد محله می رفتیم. البته نه برای نماز، که زمان اول وقت و جماعت گذشته بود! جلوی مسجد به صف پیر مردها و پیرزن هایی میرسیدیم که منتظر اتوبوس گلزار شهدا نشسته بودند. ما هم در انتهای صف به انتظار می ایستادیم !صفی به یاد ماندنی از پدران و مادران شهدای محله که پای ثابت این کاروان دوست داشتنی بودند. و البته همسران و خواهران و برادران شهدا و ما بچه ها که معمولا به مزاح پیرمردها پدر صلواتی خطاب می شدیم!

مسیر مسجد تا گلزار به صلوات و صحبت و گعده میگذشت. هرچند ما حواسمان جای دیگر بود و تذکرها و تشرهای همسفران ما را از بازی و شلوغ کاری غافل نمیکرد... و آنچه این مسیر پر ترافیک! را شیرین تر میکرد خوراکی ها و نذری هایی بود که در مسیر از آن بهره مند بودیم. وقتی هم که گلزار شهدا میرسیدیم بازی بود و کودکی.

آن روزها گلزار شلوغ تر بود. پای هر مزار پدری ایستاده و مادری نشسته بود. و مردمی که زائر بودند و هستند...

و حالا سالها گذشته و هنوز پنجشنبه ها برایم خاطره است ولی دیگر شوری در کار نیست! با پسرم به آنجا می روم ولی گلزار را دلگیر می بینم. نه از بابت شهدا و زائران که انصافا با برنامه ها و مراسم ها و نمازهای جماعت بر رونق و ازدحام افزوده شده ولی جای خالی پدران و مادران شهدا خیلی به چشمم می آید. آن روزها اینجا حال و هوایی دیگر داشت و حالا بغض فروخورده ای است که انگار همه فضا را گرفته. اینجا سنگ ها هم تشنه اند. تشنه آب و دستان رنجور و ترک خورده ای که به بهانه شستن سنگی سرد قامت رعنای جگر گوشه ای را نوازش میکرد. از آن حضور گرم مادران و پدران شهدا گویی فقط آه سردشان مانده و جای خالی که پر نمیشود.

سید مجتبی طباطبایی نسب/ فرزند روحانی شهید سید حسن طباطبایی نسب


ارسال نظرات