بعد از تهيه اين عينك، اوضاع بالمره برعكس شد، تورم پايين آمد و رشد اقتصادي به سمت بالا رفت.
بعد از آن ديدم اين ديگر چرخ گاري‌ها نيست كه مي‌چرخد بلكه چرخ كارخانجات و سانتريفيوژهاست كه با هم در حال چرخيدن هستند. مسكن رونق گرفته و بازار خريد و فروش داغ داغ شده است. ديگر خبري از بيكاري نيست، هر كس به طريقي خود را مشغول ساخته يا ديگري را سركار گذاشته است.
سرم را رو به آسمان مي كنم، خبري از كوچ پرنده هاي مهاجر نيست، امروز اين پرواز ايرباس‌ها است كه آسمان را قبضه كرده و باعث شادي كسبه و راننده تاكسي ها شده است. هيچ دلار بلوكه شده اي ديگر در آن طرف مرزها مشاهده نمي شود.
چمدانم را برمي دارم و عزم سفرمي كنم، با ديدن پاسپورتم اين سران كشورهاي دوست و دشمن هستند كه سر تعظيم فرود مي آورند.
وقتي عينكم را در مي آورم به يكباره دستاوردها ناپديد مي شود، تنها نكته اي كه بدون عينك محرز است، به اذعان عامل آن خير برجام براي آمريكاست كه براي كوچك و بزرگ قابل فهم است. به ناچار مجدداً عينك را به روي چشم مي گذارم اين بار ديگر خبري از خشكي نيست، چرا كه درختان سيب و گلابي بارور شده اند و باغي پرمحصول را ثمر داده اند.
از قابليتهاي ديگر اين عينك، مرور گذشته و آينده است، وقتي درست دقت ميكنم متوجه مي‌شوم كه تحريم‌ها به يكباره و از همان روز اول برچيده شده بود.
اما اين تمام هنر اين عينك نيست، با اين عينك شخصي را در خرداد96 مي توان ديد كه جاي طراح اين عينك مي نشيند.
بدين منظور از همينجا بر خود لازم ميدانم تا مراتب قدرداني خود را از سازنده و پيشنهاد دهنده عينك برجام ابراز دارم چرا كه ديدن اين همه دستاورد برجام نه نيازي به صبر داشت نه بارور شدن درختان، بلكه مشكل فقط از نداشتن اين عينك بود و بس...
محمد فرخي
