آنچه که مسلم است اینکه بعضیها نمیخواهند قبول کنند که تحریمها ربطی به داشتهها و نداشتههای ایران ندارد.
در واقع دشمن با دار و ندار ایران کاری ندارد، نه اینکه بگوییم مطلقاً کاری ندارد اما هدفش اصل انقلاب اسلامی است نه نظامی که صورتش انقلابی باشد و سیرتش غیرانقلابی!
اما در این میان بعضیها با عبور از صراطی که اصل انقلاب از آن می گوید، راهشان را دوباره به طرف همان کدخدایی کج کردند که با آمدن امام(ره) و آغاز انقلاب اسلامی، ایران را همه جانبه تحریم کرد.
حال بعد از حدود 38 سال از عمر انقلاب همین عده، برجامی را برای ایران رقم زدند که در یکسالگیاش، دستاوردی جز «هیچ» برای ایران نداشت و از طرفی هزینههایی را روی دست ایران گذاشت که سالیان سال طول میکشد تا بتوان آن را جبران کرد.
مهمترین هزینهای که میشود از آن نام برد سه سال و نیم وقت ملتی بود که ابر و باد و ماه و خورشید و فلک را به برجام ربط داد تا به خیال خود نانی را به سفره مردم بیاورد اما غافل از آنکه نه تنها نانی بر سفره مردم آورده نشد بلکه حتی سفره هم از بساط زندگی مردم جمع شد!
آقایان الکی خوش که فکر میکردند کدخدای برجام با کدخدای 38 سال پیش کلی فرق کرده است و به قول معروف آدم شده، این بار برای آنها دست تکان میدهد و گاهی هم لبخند میزند، چنان ذوقزده شده بودند که از هول حلیم مذاکره افتادند توی دیگی بد فرجام!
تحریمها پشت تحریمها دوباره شروع شد، انگار نه انگار که قرار بود لغو تحریمی صورت بگیرد یا حدالامکان تعلیق شود.
اگر کسی هم از سر دلسوزی انتقادی میکرد و میگفت آقایان! ما به این راهی که شما میروید خوشبین نیستیم.
و اینکه راهی که شما سرتان را کج کردید و با عجله دارید میروید به ترکستان است، میخکوبش میکردند به دیوار، یک چسب بنفش به دهانش میزدند با داد و هیاهو میگفتند، شما بیسوادید و باید بروید به جهنم!
بیشناسنامههای تازه به دوران رسیده را چه به این حرفها، یک سری عقبمانده مستضعف فکری بزدل و عصر حجری با هوچی بازی و البته از سر بیکاری شدند کاسب تحریم، که از حسادت چشم دیدن ما را ندارند تا ببینند بالاخره ما موفق شدیم با کدخدا بر سر یک میز هم پیاله شویم و داریم بازی برد برد میکنیم !
نتیجه بستن دهان ملت با وعده اینکه چرخ زندگی مردم با چرخ برجام بچرخد این شد که آقایان اعتدالی از نهیب پوشالی کدخدا چنان ترسیدند که هر چه ماست هستهای بود را با بتن، یک کیسه کردند و دانشمندانش را هم فرستادند به اداره آب و فاضلاب!
اکنون در سالگرد عمر توافق برجام، این شاهکار دیپلماتهای بنفش که در تاریخ ایران، خسارتش از تجربهای که ملت بهدست آورده سنگینتر است.
آب از آب مشکلات اقتصادی که تکان نخورد که هیچ، زندگی مردم هم در این سه سال و نیم عمر دولت بخاطر برجام روی هوا معطل ماند.
حضرات دیپلمات هم به جای آنکه در محضر ملت صادقانه بایستند و بگویند هرآنچه که در این سالها دو دستی بهصورت نقد دادند با قیافه طلبکارانه برای ملت پشت چشم نازک کرده و میگویند؛ آنهایی که برجام را لوکس نقد کردند، برای دیدن برکات آن باید عینک بزنند!
آفتاب برجامی که بهگفته آقایان با خرید هواپیما بر سر مغازهدار و راننده تاکسی تابیده است اما در واقع برای ملتی که حتی تهیه پول بلیت هواپیمای داخلی را ندارند، دستاوردهای عظیم و رشد اقتصادی آن با تلسکوپ هم قابل رویت نیست چه رسد به عینک آفتابی!
آقایانی که آن را برای کدخدا پرخیر و برکت دانسته تا مبادا شبیه گاو نه من شیره به جام توافق لگد بزند، ولی وقتی حرف از تأثیرات برجام بر زندگی مردم میشود میگویند چه کشکی و چه آشی، قرار بر این نبود که همه این تحریمها لغو شود.
آب پاکی را روی دست ملت ریختند که برجام همان کاغذبازی خودمان است، یک بروکراسی اداری اما در سطح بینالمللی و کسی هم نباید از یک تکه کاغذ امضا شده توقع لغو به یکباره تحریمها را داشته باشد.
وقتی ملت هاج و واج از این پاسخگویی آقایان است، دوباره زل میزنند توی چشم ملت و آنچنان دست پیش میگیرند تا پس نیفتند، که ما از اول هم میدانستیم کدخدا بدعهد و دروغگو است!
آقایانی که همه ذوقشان به این بود که طرف مذاکره، آنها را به اسم کوچک صدا میزند، کلی هم بادی به غبغب انداخته، حماسه خودکار پرت کردن و فشار ایمیلی را فتحالفتوح مذاکرات قلمداد میکردند، باید بگویند اگر از اول میدانستید کدخدا زیر هرچه که توافق کردید، میزند چرا مصر بودید که با او پای میز مذاکره بنشینید و دستاوردهای ملت را که با خون شهدا و هزینه هنگفت بهدست آمده بود را اینچنین معامله کنید؟!
دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر به افکار عمومی پاسخ دهد که چرا بدون توجه و اعتماد به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی که در نامهای برجام را دارای نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی که موجب سوءاستفاده غرب میشود دانست، قراردادی را امضاء میکند که دست شیطان بزرگ را برای نقض برجام باز میگذارد و اگر قرار نبود برجام باعث چرخیدن چرخ در رفته زندگی مردم شود، چرا سه و سال و نیم عمر ملت و زندگی معیشتی مردم از آب و هوا و حتی ازدواج جوانان را به آن گره زدید؟ آیا در سالگرد برجام، فرجامش چیزی غیر از یک شوی تبلیغاتی آن هم با هزینه هنگفت از عمر و وقت ملت برای انتخابات آینده بود!؟
هزینهای برگرفته از وعدههای توخالی که چرخ پنجرشده برجام را با آن باد کرده و توی زمین اقتصادی کشور بیندازد تا بلکه باقی عمر سیاسی حقوقدانانی باشد که حق ملت را در قدم زدن با کدخدا زیرپا گذاشتند.