بهترین کار برای برنامه ریزی در کار تربیتی این است که مخاطب خودمان را هم درد با درد جامعه کنیم به این معنا که از پشت میزها و ادارات از موسسات دولتی از فضای خشک و بروکراتیک جدا بشوند.
کد خبر: ۸۸۰۹۵۱۵
|
۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰

به گزارش سرویس  بسیج حقوقدانان خبرگزاری بسیج، فرصتی شد تا گفتگویی صمیمانه با آقای علی بگدلی معاون تعلیم و تربیت سازمان بسیج حقوقدانان در رابطه با نقش و تاثیر تعلیم و تربیت در زندگی حقوقدانان داشته باشیم وی در این مصاحبه از جنبه های تاثیر تعلیم و تربیت به همراه آموزش آگاهانه در جهت پرورش حقوقدانان سخن می گوید و دغدغه مند بودن یک حقوقدان را بسیار موثر در رفع مشکلات حقوقی کشور می داند. 

آقای بگدلی شما و همکارانتان در قسمت تعلیم و تربیت سازمان بسیج حقوقدانان چه اهدافی را دنبال می کنید؟

 اولویت اول ما در امور تربیتی مربوط به قشر حقوقدانان، این است که بیش از اینکه تربیت حقوقدان مسلمان در نظر باشد باید تربیت مسلمان حقوقدان صورت گیرد و تلاش شود این هدف تجلی پیدا کند. چرا که ما شاهدیم که در بین حقوقدانان و بسیجیان ما معرفت به اسلام و احکام اسلام دیده می شود اما این اسلام ماهیت وجودی برخی از اینها را شکل نداده است و به نوعی صرفا مضاف الیه شخصیتی افراد است. در حقیقت به گونه ای نیست که تک تک افعال و اعمال افراد معرف حقیقت معرفتی آنها باشد به خاطر همین می بینیم وکلایی که به عمق مسایل فقهی اشراف دارند ،قضاتی که به عمق مسایل اخلاقی و آسیب های اخلاقی اشراف دارند و اطلاع دارند و علم دارند اما در بین این عزیزان آسیبهای بسیاری در قشر حقوقدان وجود دارد. چرا؟ به این سبب که به صورت مستقل به این فکر نشده است که ما نیاز داریم اول یک مسلمان تربیت کنیم و یک هویت اسلامی به این فرد ببخشیم و این هویت اسلامی را تقویت کنیم بعد از آن فرد بخواهیم که در عرصه حقوقی ایفای نقش کند خدمت رسانی کند. به نظر حقیر تقدم تربیت مسلمان حقوقدان بر تربیت حقوقدان مسلمان یکی از نقاط محوری در اهداف ما است.

در اهداف پیش روی شما چقدر کادر سازی اهمیت دارد و کارکردهای آن چیست؟

این سوال شما مرا به یاد جمله معروفی از استاد بزرگواری انداخت که میگفتند همیشه اول کادر بعد کار. متاسفانه در مجموعه های موجود اولویت زیاد به کار است. مجموعه ها و نهاد های مختلف با توجه به این موضوع سه قسم می شوند یا مجموعه هایی که تشکیلات محور هستند یا مجموعه هایی که خروجی محور هستند و تشکیلات اهمیت چندانی ندارد چون تنها خروجی محور هستند و دسته سوم مجموعه هایی که نه خیلی به تشکیلات اهمیت می دهند و نه به کار بلکه کادر محورند یعنی برجسته شدن یک تشکیلات اهمیت دارد در عین اینکه کار و کادر درکنار هم پیشرفت می کنند. در بسیج حقوقدانان هم اگر چه مهم هست که اسم بسیج برای ما پررنگ شود اما روحیه یک بسیجی و ارمانش این نیست که بنر بزند و ارم بچسباند بلکه دنبال رشد کار و کادر است.

ما در نهادهای مختلف می‌بینیم که با هر برنامه ریزی و اقدامی شروع به تولید خروجی می کنند موسسات پژوهشی غالبا اینگونه‌اند که کتابی چاپ کنند و رزومه خود را با چاپ این کتاب ها نشان دهند این خروجی برای اینها به قدری مهم است که حتی اگر تشکیلات در ازاء این خروجی از بین برود و کادر نابود شود و ارزشها فراموش شود. اهمیت این موضوع در این مقدار است.

در مورد نگاه سوم و لزوم کادر سازی مقداری توضیح میفرمایید که چگونه شما این موضوع را در سازما بسیج حقوقدانان پیگیر هستید؟

درنگاه سوم کادر محور بودن و لزوم کادرسازی در کنار اهمیت به هویت مسلمان حقوقدان مد نظر هست. توجه به کادر سازی به واسطه برگزاری کلاسهای اموزشی و نشریه های معرفتی می تواند خیلی برای جریان سازی اینده روشن حقوقدانان تاثیر داشته باشد که ما این موارد را اجرا می کنیم. در ابعاد مهارتی، تخصصی، بصیرتی، معرفتی و دینی از طریق برگزاری کلاسها، دوره های اموزش حضوری و غیرحضوری و حلقه های مباحثاتی و تولید کتاب و نشریات که متناسب با محور تربیت سیاسی، تخصصی و اسلامی باشد و گام موثری در راستای بحث مربوط به تربیت باشد و در قالب اموزش قرارگیرد را انتخاب کرده ایم  و برای آن برنامه ریزی می کنیم.

به نظر شما برنامه های تربیتی موجود چه اشکالاتی دارد؟

حقیقت این است که عموما علی رغم برنامه ریزی آموزش محور به درستی به مقوله کارتربیی پرداخته نشده و مانیز نتوانسته ایم  سرمایه گذاری دقیقی بکنیم البته همان بحث هویت اسلامی و کادر سازی در قالب اموزش بوده است که توانسته است تبلوری در برنامه های تربیتی داشته باشد منتها محور تربیت به معنای مصطلح که برنامه ریزی برای رشد و شکوفایی استعدادهای درونی افراد است به صورت صحیحی وجود ندارد.

در حلقه های مباحثاتی شاید استعدادها شناسایی شده است اما آیا رسالت یک مجموعه تنها شناسایی افراد و استعدادها است و یا پرورش دادن به استعدادها هم مهم است؟  کدام یک از برنامه های ما در این چند سال یک بستری برای پرورش استعداد افراد بوده است؟ متاسفانه این موضوع نیست.

کدام یک از برنامه های ما یک بستری برای تفکیک کادر متناسب با استعداد خودشان بوده است؟متاسفانه ما می بینیم که جامعه حقوقی ما عمدتا به خاطر قالب خشکی که دارد نمی تواند ارتباط خوبی با وظایف خود برقرار کند. ما اماری که گرفته بودیم در استانها برخوردهایی که قشر حقوقدان با مردم دارد برخوردهایی است که نیاز به بازنگری دارد ما برای یک فرد مسلمان داریم برنامه ریزی می کنیم داریم بیشتر فکر می کنیم که چه کاری می توان کرد در حوزه تربیت به این معنا که یک گام موثری برداریم تا این فرد به عنوان یک حقوقدان در ارتباط با خود؛ خدا و دیگران استعدادهای درونی خودش را به گونه ای پرورش دهد که بتواند به واسطه تعامل با این سه محور خروجی خوبی را برای خود و جامعه فراهم کند که شاید این بسیار هم سخت باشد و به راستی ما وظیفه داریم در سیر تربیت حقوقدانان به دانش، بینش، کنش و گرایش اعضای خود همزمان توجه کرده و برای هر مرحله برنامه ریزی مستقلی داشته باشیم.

چه راهی را شما پیشنهاد می کنید در جهت تربیت بهتر جامعه حقوقی و تاثیر گذاری این قشر در جامعه؟

 به نظر من بهترین کار برای برنامه ریزی در کار تربیتی این است که مخاطب خودمان را هم درد با درد جامعه کنیم به این معنا که از پشت میزها و درون ادارات و موسسات دولتی و از فضای خشک و بروکراتیک جدا بشوند بعد چه در قالب اردوهای جهادی و چه در قالب اعتکاف های مشاوره ای و ایده ها و محورهای مختلف در بطن درد جامعه قرار بگیرند.

در اسلام سفارش شده است که هر از چند گاهی بروید به غسالخانه این به این سبب است تا واقعا به فکر فرو برویم . حالا اگر همین موضوع برای یک حقوقدان هم باشد و برای خود یک شرایطی را ایجاد کند و تقیدی را ایجاد نماید که بتواند مستمرا زندانها را ببیند بتواند با خانواده های یک زندانی حرف بزند و اینکه ما می گوییم یک نفر مشکل حقوقی دارد به این معنا نیست که یک نفر در یک گوشه ای در زندان افتاده است به این معنا است که یک خانواده درگیر شده است و حتی چند خانواده ولو یک دانش اموز روال اموزشیش دچار مشکل شده است و همین دانش اموز می تواند بزهکار شود و چه بسا بستر بزه دیدگی این دانش اموزان در جامعه فراهم شود. بنابراین اگر ما بتوانیم جامعه حقوقدان را مدام درگیر با جامعه کنیم نه باشعار و کتاب و مقاله . اگر مدام درگیر کنیم جوششی در درون فرد ایجاد می شود که دنبال خدمت رسانی است و می خواهد فرد وارد فضای جهادی بشود وقتی فرد از خودش فارغ شد و وارد فضای کار جهادی شد( من یتق الله یجعل له مخرجا) خداوند راه های جدیدی را برایش باز می کند اگر ما در این عرصه قدمی برداریم و برنامه ریزی خاصی بکنیم همین حقوقدان دیگر نیازی نیست برایش کار خاصی بکنیم وقتی در این فضا قرار بگیرد که من باید برای جامعه یک کاری بکنم وقتی روحیه جهادی کسب کند متوجه می شود که خداوند دستش را گرفته است کشتی نجات برایش امده ولی به تعبیری اگر کشتی نجاتی هست باید حرکتی انجام شود به همین سبب من خیلی روی این مساله تاکید دارم.

گاهی اوقات جامعه حقوقی ما در حل مشکلات حقوقی جامعه حل می شود این فرد آمده یک مشکلی را از یک نهادی و مجموعه ای برطرف کند انقدر درگیر این مشکل می شود که پس از مدتی می پذیرد که این مشکل وجود دارد و فراموش می کند که به عنوان یک انسان وظایف دیگری هم در عرصه خانوادگی و اجتماعی دارد متاسفانه ما دسترسی به امار نداریم که ببینیم که خانواده های اینگونه اقشار چگونه است به هرحال ما در مقابل خانواده قضات وظیفه داریم و ظیفه ای که تا به الان برایش کار پررنگی انجام نداده ایم این مجموعه کارکردهای داخلی و خارجی ما بود.

آیا برنامهی تربتی برای آینده در نظر دارید؟

بله یکی بحث اموزش حقوق برای همه است که برای آن برنامه ریزی داریم و یکی از آن برنامه ها آموزش عمومی برای افراد جامعه می باشد  درقالب مشاوره حقوقی برای همه در مورد مسایل روز مانند اجاره نشینی،اپارتمان نشینی و گران فروشی وغیره مشاوره حقوقی ارایه می دهیم. ما معتقدیم با این برنامه ریزی ۲۰ تا ۳۰ درصد مشکلات حقوقی ما به همراه روحیه مطالبه گری قابل حل است. اگر مردم مطالبه گری کنند و آموزش افراد جامعه از دوران ابتدایی صورت گیرد نتیجه بهتری خواهد داشت.

 سایر برنامه های ما با محوریت برگزاری انجمن های تخصص محور با رویکرد بررسی و ارائه راهکار و رفع مشکلات حقوقی مناطق کشور است همچنین برگزاری انجمن های ویژه با رویکرد تقویت پایه های اندیشه ای مربوط به دستورات اسلامی و نظام حقوق اسلامی در برنامه های آتی ما می گنجد.



ارسال نظرات