وی دوران تحصیلی خود را در شهرستان چالوس گذراند و پس از قبولی در دانشگاه بهشهر لاهیجان رفت و با أخذ مدرک کاردانی در رشته الکترونیک برای ادامه تحصیلات بهدانشگاه پویندگان چالوس بازگشت و با گرفتن مدرک کارشناسی در سن ۲۱ سالگی در حین مأموریت در مرز کرمانشاه بهدعوت حق لبیک گفت.
برای اطلاع از وضعیت زندگی خانوادگی این شهید بزرگ که سه سال از شهادتش میگذرد بهسراغ خانواده شهید رضا قربانی رفت که توجه خوانندگان را به آن جلب میکنیم.
قربان قربانیمیانرودی پدر شهید رضا قربانیمیانرودی در گفتوگو با فارس، با اشاره به اینکه شهید رضا در شهرستان تنکابن بهدنیا آمد، اظهار کرد: با توجه به شغل بنده بر اساس مأموریتهای ابلاغی برای ادامه زندگی وارد شهرستان چالوس شدیم.
وی با بیان اینکه شهید رضا از بدو تولد نیز با توجه به شرایطی که داشت در حقیقت شهادت را به نامش کرده بودند، افزود: شهید رضا دوران ابتدایی خود را در مدرسه عباسکلای چالوس گذراند و در مدت ۵ سال تحصیل خود همواره شاگرد ممتاز بوده و نبوغ و استعداد سرشار وی زبانزد خاص و عام بود.
قربانی به نبوغ فرزندش در زمینه درس و مسائل اعتقادی و مذهبی اشاره کرد و گفت: شهید رضا در مقطع ابتدایی شروع به حفظ قرآن کرد و در مسابقات زیادی نیز شرکت کرده و حائز رتبههای برتر نیز میشد.
وی با اشاره به اینکه دایی شهید رضا با نام احسانالله رجبهردویی از شهرستان عباسآباد نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود، خاطرنشان کرد: از آنجاییکه بنده دائم در حال مأموریتهای نظامی بودم پدربزرگ و مادربزرگ رضا تربیت وی را عهدهدار شده بودند، بهدلیل اینکه پدربزرگ خانواده متولی مسجد بود و همچنین سعادت پدر شهید بودن را از آن خود کرده بود توانست در تربیت رضا برای گرایش وی بهسمت مسائل دینی و اعتقادی نقش مهمی ایفا کند.
پدر شهید رضا قربانیمیانرودی از کسب مقامهای برتر فرزندش در مسابقات مختلف قرآنی سخن گفت و اظهار کرد: شهید رضا با داشتن سن کم بهعنوان مکبر مسجد عباسکلا فعالیت داشت و با صوت زیبای خود توانست مؤذن این مسجد نیز شود که این امر پسندیده را از دایی شهید خویش که یکی از مؤذنان بهنام استان مازندران بود نیز بهارث برد.
وی با اشاره به اینکه شهید رضا قربانی در دوران تحصیل در مقطع راهنمایی نیز سرآمد بود، بیان کرد: فرزندم علاوه بر حافظ قرآن بودن در مسابقات ورزش کاراته نیز توانست مقامهای برتر استانی را از آن خود کند و همزمان با افزایش سن در اوج رشد معنوی و تحصیلی قرار داشت.
میانرودی با بیان اینکه بسیاری از همسالان و همکلاسیهای شهید رضا او را الگوی خود میدانستند، تصریح کرد: مدیران و معلمان مدارسی که رضا در آن تحصیل میکرد همواره به آینده وی امیدوار بودند و به این ترتیب رضا مسؤول پایگاه بسیج مدرسه خود شد و در شهرک عباسکلا نیز بهعنوان مسؤول فرهنگی پایگاه مقاومت بسیج این منطقه معرفی شد.
وی دقت در انتخاب دوستان خوب را از ویژگیهای بارز پسرش عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه شهید رضا به بسیاری از مسائل پایبند بود بنابراین در انتخاب دوست نیز حساسیت زیادی بهخرج داده و تنها با ۴ نفر از دوستانش رابطهای صمیمی برقرار کرد.
این پدر شهید در ادامه با اشاره به اینکه فرزندش با رتبه ۱۱ در رشته الکترونیک دانشگاه لاهیجان پذیرفته شد و ادامه تحصیل داد، اظهار کرد: شهید رضا دوره کاردانی خود را با معدل بالای ۱۸به پایان رساند و کارشناسی خود را نیز در یکی از دانشگاههای چالوس سپری کرد و در همین دوران بهعنوان مسؤول تعیین صلاحیت حوزه شهر هچیرود نیز برگزیده شد.
وی با تأکید بر اینکه شهدا در زمان حیات نیز شهید هستند، بیان کرد: شهید رضا از دوران راهنمایی در اردوهای راهیان نور شرکت کرده و بهصورت میانگین هرساله در این اردوها حضور پیدا میکرد، شرکت در مراسم اعتکاف نیز یکی از خوراکهای وی بود و به این ترتیب علاوه بر بسیج و پایگاههای مقاومت بسیج در مراسم معنوی حضور پررنگ ایفا میکرد و با مداحی در برنامههای مختلف در واقع دستی در کارهای مذهبی و معنوی داشت.
پدر شهید قربانی در پاسخ به بهترین خاطرهای که از فرزندش در ذهن دارد، گفت: سرآمد تمام خاطرههایی که از پسرم دارم این است که در آخرین شب قدر سال ۹۱ وقتی در مراسم احیا شرکت کرده بودیم پس از پایان مراسم با دیدن قطرات اشکی که از چشمانش جاری شده بود دلم به لرزه افتاد و متوجه شدم که هنوز هم فرزندان این مرز و بوم دلشان در گرو یار بوده و انس و اخوت با ائمه اطهار(ع) در دلشان موج میزند.
وی با بیان اینکه شهید رضا یکی از دانشجویان بسیجی روشنفکر بود، تصریح کرد: تنها ادعای بسیجی بودن کافی نیست بلکه هر بسیجی باید روشنفکر نیز باشد و در نظر گرفتن جوانب تمام امور و مسائل از ویژگیهای بارز شهید رضا بود.
قربانی با اشاره به اینکه پسرم در دانشگاه برای دوستان و همکلاسیهای خود نقش پدری داشت، افزود: شهید رضا جوان ۲۱ سالهای بود که افکارش همانند انسانهای ۷۰ ساله بود و بر اساس تجربیاتی که داشت افرادی در بحث مهدویت بهوی مراجعه کرده و از او درس میآموختند.
وی داشتن الگوهای مثبت را در زندگی همه افراد موثر دانست و اظهار کرد: همانطور که الگوی بنده بهعنوان یکنظامی شهید صیاد شیرازی بود که سرلشکری بسیجی و پاسداری ارتشی بود که همه جوانب را در خود داشت و الگوی بنده در جبهه و دفاع بود و دایی شهید پسرم نیز الگویی برای وی محسوب میشد.
پدر شهید قربانی با انتقاد از اینکه امروزه تفکر شهدایی و بسیجی فرزندش بهکار گرفته نشده است، بیان کرد: شهید رضا یکسال قبل از شهادت خود وارد سپاه شد و در تاریخ اول مهرماه ۹۱ بهعضویت سپاه پاسداران درآمده و دو روز بعد از آن برای انجام مأموریت به مرز کرمانشاه اعزام شد.
وی شهید رضا را بهعنوان جوانترین پاسدار لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا برشمرد و اظهار کرد: با وجود اینکه دوستانش به وی لقب پاسدار میدادند اما او در جواب این القاب تنها ادعای بسیجی بودن را برازنده خود میدانست.
پدر شهیدرضا قربانی در مورد اینکه آیا آمادگی شهادت فرزندشان را داشتند یا خیر، گفت: شهید رضا همواره در جمع خانواده و دوستان میگفت که من شهید آینده هستم و برایم دعا کنید تا شهد شهادت را بنوشم و آنقدر بحث شهادت را مطرح کرده بود که ما را نیز به تفکر وامیداشت.
وی با بیان اینکه بنده بهعنوان یک نظامی در زمان جنگ و در مناطق جنگی سختیهای زیادی را بهجان خریده بودم، خاطرنشان کرد: شهید رضا با توجه به کمبودی که در فضای جامعه احساس میکرد هر بار بهسراغ من آمده و خواستار بازگویی خاطرات جنگ از زبان بنده بود و برخی اوقات با دیدن مستند روایت فتح و جوانان آن دوران غبطه میخورد و میگفت: «این نامردی است که اگر من شهید نشوم پس خدایا مرا شرمنده فرزندان دفاع مقدس نکن و اجازه نده که از این غافله عقب بمانم».
قربانی از ساخت نماهنگ توسط پسرش دو ماه قبل از تاریخ شهادت خود خبر داد و اظهار کرد: زمانیکه این نماهنگ را ساخت مرا به اتاق خویش فراخواند و با مشاهده فیلم به من سفارش کرد که این مستند را نزد خود نگه دار تا بعدها بتوانی از آن استفاده کنی و آن صحنه تنها جایی بود که پشتم لرزید و احساس کردم شهادت نصیب رضا میشود.
وی با بیان اینکه رضا ۱۲ روز قبل از شهادت خود برای آخرین بار به مرخصی آمده بود، اظهار کرد: در تمام این روزها در دیدار با اقوام و آشنایان مدام میگفت برایم دعا کنید تا شهید شوم و با وجود اینکه برای ما سخت بود اما سکوت میکردیم و آرامش خاصی که در آخرین مرخصی در چهره وی نمایان بود، نوید دیدار آخر را برای من و مادرش میداد.
وی اضافه کرد: روزی که رضا شهید شده بود مصادف با روز دختر و تولد حضرت معصومه(س) بود و با توجه به اینکه پاسداشت مناسبتهای شمسی و مذهبی در میان خانواده ما نهادینه شده است دخترم زهرا بر حسب عادت منتظر تماس برادر برای تبریک روز دختر بود اما انگار سرنوشت دیگری برای این خواهر رقم زده بود و باید خبر شهادت برادرش را میشنید.
قربانی که حالا دیگر بغض راه گلویش را بسته بود در مورد چگونگی اطلاع یافتن از شهادت جگرگوشهاش اظهار کرد: ظهر روز ۱۶ شهریورماه ۹۲ بود که بساط سفره ناهار را چیده بودیم، دیدم دوست صمیمی رضا که همانند یک روح در دو جسم بودند بهگوشی بنده زنگ زد و جویای حال رضا شد و از لحن صدایش دلم لرزید و شک کردم اما او در جواب گفت خواستم شماره رمز ورود به سایت دانشگاه را از او بگیرم و قطع کرد.
حال دیگر تشویش و اضطراب سراسر وجودم را فرا گرفته بود و پشت هم شماره تلفن وی را گرفتم اما با شنیدن هر بوق و دریافت نکردن جواب از رضا کم کم شک به یقین تبدیل شد و تصمیم گرفتم به شماره همکارش زنگ بزنم اما وقتی صدای بوق آزاد بدون پاسخ وی را شنیدم استرسم بیشتر شد بنابراین با پدر همکارش تماس گرفتم و وقتی با صدای گریه وی روبهرو شدم دیگر به اصل ماجرا پی بردم و بر خودم لرزیدم.
پدر شهید رضا قربانی با اشاره به اینکه از ساعت شهادت فرزندم برای نخستین بار به برادرم اطلاع داده شد و جز من و همسر و دخترم همه اقوام و آشنایان در جریان خبر شهادت رضا قرار گرفته بودند، بیان کرد: شهید حسین بواس (دومین شهید مدافع حرم چالوس) که همانند دو دوست در کنار هم بودند در زمان شهادت رضا همراه او بود که در مورد چگونگی شهادت فرزندم میگفت شب قبل از شهادت رضا چندین مأموریت را به انجام رساند و پس از اینکه به جایگاه خود بازگشت در صبح روز ۶ شهریورماه خبر دادند که مجموعه عظیمی از قاچاق در حال وارد شدن در کشور است، رضا وقتی دید مأمور انجام این کار در خواب فرو رفته است تصمیم گرفت تا بهجای دوستش با موتور به گشتزنی برود و در این لحظه بر روی ترک موتور شهید حسین بواس سوار شده و با رفتن به یکی از محورهای چندگانه در کمین افتادند و در چشم برهم زدنی غافلگیر شدند بهشکلی که اسلحه وی در شکمش خرد شده بود و در خون غلتان شده و سرش متلاشی شد.
مادر شهید رضا قربانیمیانرودی نیز در مورد حس و حالی که در وداع آخر با پسرش داشت، گفت: ۱۲ روز قبل از شهادتش برای آخرین بار به مرخصی آمد و در ۱۰ روزی که در مرخصی بود بهدیدار اقوام و حتی یکمسافرت کوتاهمدت رفته بودیم اما رضا همیشه میگفت برایم دعا کنید تا شهید شوم و با این جملات لرزه بر اندام ما میافتاد.
آمنه رجبهردویی با اشاره به اینکه مرتضی فرند دوم بنده نیز نظامی است، اظهار کرد: در آخرین مرخصی شهید رضا برادرش نیز به مرخصی آمده بود و در مدت یکهفتهای که دو برادر با هم بودند بهترین دوران زندگی آنها بود.
وی از حس و حال بدرقه آخرخویش از فرزندش نیز خاطرنشان کرد: در آن روز رضا حس و حال عجیبی داشت بهشکلی که سهبار خداحافظی میکرد و تا جلو درب رفته و به بهانه جا گذاشتن وسایل شخصی خود برمیگشت و در مرحله آخر صورتش خیس عرق شده بود، صورتش را شست و خداحافظی کرد و رفت که با این بدرقه احساس عجیبی به بنده دست داد.
مادر شهید رضا قربانی خاطرنشان کرد:پسرم هر باری که راهی کرمانشاه میشد در طول مسیر نیز چندین بار با ما تماس میگرفت اما در مرخصی آخر سه روز به ما زنگ نزد و ما نیز بر خلاف عادت همیشگی سراغی از او نگرفتیم که این امر سبب شد رضا از ما گلایه کند اما بعدها متوجه شدیم که این نیز یکی از حکمتهای خداوند بود که داشت ما را آماده دوری همیشگی از پسرمان میکرد.
پدر شهید قربانی با تأکید بر اینکه به اذعان بسیاری از شهروندان چالوس شهید رضا از شهدای با کرامت این شهرستان است، بیان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی رضا نخستین شهید شهرستان چالوس بود اما با وجود اینکه شهدای مدافع حرم مانند شهیدان مرادخانی، بواس و خانزاده همه عاشق شهید رضا بوده و روی مزار فرزندم التماس دعا برای شهادت داشتند اما بعد از شهدای حرم در حق رضا جفا شد و خیلی زود از یادها رفت.
وی به توسل بستن و حاجت گرفتن افراد از آرامگاه شهید رضا اشاره کرد و گفت: با وجود کراماتی که پسرم داشت اما در حق وی کوتاهی شد و یک نمونه از این انتقاد از شبکه افق است که برای مصاحبه به نزد دوستان و اقوام شهید رضا آمدند که نهتنها تاکنون حتی ثانیهای از آن پخش نشد بلکه آن فیلم را بهما نیز ندادند.
قربانی با گلهمندی از اینکه شهید رضا را در سایه قرار دادند، بیان کرد: در یادمان هفتتپه برای تمام شهدا تمثالی قرار دادند اما فرزند ما حتی از داشتن تمثال در آن منطقه نیز سهمی ندارد، حال آنکه تمثال شهدای بعد از وی در آن مناطق جانمایی شده است.
وی با انتقاد از مسؤولان شهرستان چالوس برای بیمهری در حق فرزندش اظهار کرد: برای رزمایش والفجر ۱۰ که بهمدت دو روز در این شهرستان برگزار شد مسؤولیت هماهنگی و دعوت از شهدای حرم را بر عهده بنده گذاشتند، اما وقتی وارد محل رزمایش شدیم عکس تمام شهدای استان گلستان در مسیر خودنمایی میکرد اما دریغ از یک عکس از شهیدرضا قربانیمیانرودی.
پدر شهید رضا قربانیمیانرودی در مورد روز تشییع و خاکسپاری فرزندش نیز اظهار کرد: با وجود اینکه در شهرستان چالوس غریب بودیم اما حضور پرشور مردم تسلایی برای دل داغدار ما بود و اینجا بود که فهمیدیم شهدا برای خانواده نیستند بلکه متعلق بهکل جامعه هستند.
خواهر شهید رضا قربانی که دو سال پس از شهادت برادر اقدام به ازدواج کرده بود با انتقاد از بیمهری نسبت به مقام برادرش، گفت: از وقتی که برادرم زنده بود همیشه دوست داشتم که خطبه عقد بنده روی مزار شهدای گمنام و توسط مقام معظم رهبری جاری شود و وقتی دیدیم که بر حسب اتفاق و از روی قسمت مزار شهید رضا نیز در قسمت شهدای گمنام قرار گرفت تصمیم گرفتم که خطبه عقد را در کنار پیکر پاک برادر و سایر شهدا قرائت کنند.
زهرا قربانی با تأکید بر اینکه هدف اصلی بنده و خانواده نهادینه شدن فرهنگ شهادت در میان جوانان و احترام به مقام شامخ شهدا بود، اظهار کرد: هر خواهری آرزو دارد که در زمان ازدواج برادرش در کنارش حضور پیدا کند و چون این مسأله برای من امکان نداشت تصمیم گرفتم مراسم عقد خود را در کنار برادر بزرگ خویش برگزار کنم.
وی تصریح کرد: بر خلاف تمام تصوراتم در آن ساعتها حال خوشی به من دست داد و از اینکه مراسم عقد ما در کمال سادگی برگزار شد به یک آرامش درونی رسیدم.
قربانی با بیان اینکه ادامه راه شهدا و توسل به آنها راهگشای انسان در طول زندگی است، خاطرنشان کرد: هر کسی باید در زندگی خویش به فردی توسل کند که در زمان بنبستهای زندگی و رویارویی با فراز و نشیب زندگی از آنها مدد بجوید و من نیز با توسل به شهدای گمنام و بهویژه برادر شهیدم پایه زندگی خویش را بنا نهادم تا در صورت بروز مشکلی با تکیه بر این شهدا در رفع معضلات زندگی برآیم.
وی با اشاره به اینکه با هماهنگیهای صورتگرفته قرار شد تا فیلم این مراسم برای نهادینه شدن فرهنگ ایثار و شهادت از صدا و سیمای مرکز تبرستان به تصویر کشیده شود، گفت: متأسفانه هنوز آن فیلم تهیهشده اجازه پخش شدن پیدا نکرد در حالیکه هر روز شاهد هستیم که بسیاری از فیلمها و مستندهایی که ارزش آموزشی و تأثیرگذاری خاصی ندارند حتی به دفعات نیز از صدا وسیما پخش میشود.
پدر شهید رضا قربانی با گلایهمندی از اینکه امروز بسیاری از مسؤولان ما تفکر شهدایی ندارند، بیان کرد: چرا وقتی مراسمی برای یاد و خاطره شهدا برگزار میشود برای دیگران دعوتنامه ارسال میشود در حالیکه مدیران خود در این مراسم حاضر نمیشوند، مگر نه اینکه بهترین جوانان و سرمایههای این جامعه در حال شهید شدن هستند و این مسؤولیت همه را سنگینتر میکند تا راه شهدا را ادامه دهند.
وی با تأکید بر اینکه همه باید یک شهید را نصبالعین خود قرار دهند، تصریح کرد: در اینصورت شهید برگزیده مرجعی برای افراد محسوب شده و همه متوجه میشوند که توسل بهشهدا نتیجه مثبت دارد.
قربانی با بیان اینکه نباید شهدا را تابو کرد، افزود: مزار شهید رضا بهمنزله زیارتگاهی است که برخی از افراد به آن متوسل شده و حاجت میگیرند و روزهای دوشنبه و چهارشنبه هر هفته که بهمزار فرزندمان میرویم با دیدن افراد در وضعیتهای مختلف بر روی مزارش مانند میزبان سرپا میایستیم و از میهمانان پسرمان پذیرایی میکنیم.
وی در پایان متذکر شد: برخی از مسؤولان خانوادههای شهدا را طلبکار کرده و توقع آنها را بالا میبرند در حالیکه مردم به ما بدهکار نیستند و ما نیز همانند آنها هستیم و در حقیقت برای رضا خدا با پروردگار خویش معامله کردیم پس نباید انتظار دریافت طلب از سوی دیگران را داشت.