مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در میبد:
مقدمه تشخیص حق از باطل یعنی فرقان، تقواست. سکوت خواص بی خواص در فتنه 88 بی تقوایی بود هوس بود صبغه الله نبود.
کد خبر: ۸۸۰۱۶۶۶
|
۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۶

"حجه الاسلام زارعی" مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در میبد در گفتگو با خبرنگار بسیج از میبد، ضمن تبریک حضور خودجوش مردمی آن هم مردمی با بصیرت، حماسه آفرینان تاریخی 9 دی در دفاع از آرمان ها و ارزش ها که سنبل آن ولایت است گفت: اگر بخواهیم واژه فتنه را واکاوی کنیم فتنه یعنی تاریکی، محیط غبارآلود که نتیجه آن ماندن در تصمیم نهاییست که واژه فتنه 8 بار در قران کریم ذکر شده است و حساسیت این کلید واژه این است که حتی از قتل هم خطرناکتر است. "الفتنه الشد من القتل" (بقره 191).

مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه میبد در ادامه گفت: مقدمه تشخیص حق از باطل یعنی فرقان، تقواست، لذا قدرت تصمیم گیری و بصیرت وابسته به تقوای الهی ست. پس سکوت خواص بی خواص در فتنه 88 بی تقوایی بود هوس بود صبغه الله نبود.

زارعی در پاسخ به سوال اینکه زمانیکه فتنه ایجاد می شود محیط غبارآلود شده و قدرت تصمیم گیری سخت می شود راه نجات از فتنه چیست؟ گفت: دو واژه زیبای قرآنی که می تواند مرتبط با بحث ما باشد یکی فرقان است بمعنای جدایی و دیگری تقواست یعنی تمیزی.اگر بخواهیم بهترین تعریف را از تقوا داشته باشیم می توان به تعریف صادق آل محمد(ص) رجوع کرد که فرمودند:"تقوا یعنی اینکه جایی که باید حاضر باشی غایب نباشی و جایی که باید غایب باشی حاضر نباشی."

وی در ادامه عوامل بی تقوایی را این چنین بیان نمود: مهمترین عامل را می توان تعلقات و وابستگی هایی دانست که انسان را زمین گیر می کند. اگر تاریخ را ورق بزنیم خواصی را می بینیم که در سنگر ولایت بودند اما سربزنگاه از این سنگر فاصله گرفته و از قافله عشق عقب ماندند. امثالی همچون عبیداله بن حر جوفی که از خواص بود. امام حسین (ع) موقعی که قصد کربلا نمود به ایشان فرمودند بیا و به دسته گاه ما که دسته گاه عشق است ملحق شو(دسته گاه سعادت ابدی)این خاص بی خاصیت گفت: یابن رسول الله من از کوفه آمده ام تا نه با شما باشم و نه با عبیدالله . اما حالا که فرزند رسول اله هستی یک اسب چابک و یک شمشیر تیز دارم که نظیر ندارد می توانم آنها را به شما ببخشم. حضرت فرمودند که به آنها نیازی نیست و این چنین از قافله عشق عقب ماند. همچنین ترما بن عدی که در وصف فضایل اهل بیت زیاد شعر سرود اما زمانی امام حسین(ع) را ملاقات کرد که لشکر حر ، لشکر امام حسین(ع) را محاصره کرده بود امام به ایشان فرمودند:بیا و به ما ملحق شو. ایشان عرضه داشتند:حسین جان چند هفته ایست به کوفه آمده ام اجازه بدهید به یمن بروم تا آذوقه ای به اهل بیتم برسانم و بعد به شما محلق خواهم شد.اما وقتی برگشت که سرها بریده و بر سر نیزه ها روانه شام بود.

وی در خصوص مسائل فتنه اضافه کرد: در فتنه افراد روزمزدی هستند که با قافله رفیقند اما شریک دزدند، پس از خداوند می خواهم تا تمام ما را بابصیرت و عاقبت بخیر کند و قدرت شناخت ولی زمان خویش را عنایت فرماید.

زارع در پایان خاطر نشان کرد: با ولی زمان خویش باشید و باعشق ایشان زندگی کرده و به عشق ایشان بمیرید و مسلم زمانتان راتنها نگذارید.

ارسال نظرات