خبرهای داغ:
یکی از خاطرات جالب زندگی آیت‌الله سید صادق قمی، حکایت ذکاوت وی در قضاوت و شناسایی هوشمندانه یک قاتل است.
کد خبر: ۸۷۸۷۰۱۴
|
۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۵
آیت‌الله قمی و حکایت قضاوت هوشمندانه
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، خاندان روحانی یکی از خاندان‌های مشهور علمی در قم است و آیت‌الله سید صادق قمی، یکی از اعضای همین خاندان است. او در سال 1253 هجری قمری در قم زاده شد.

حضور وی در یک خاندان اهل علم سبب شد تا سید صادق خیلی زود به فراگیری علوم دینی علاقه‌ مند شود و به یادگیری مقدمات بپردازد. وی تا 20 سالگی در قم بود و پس از آن به همراه دوست و هم بحثش، ملاغلامرضا قمی، راه اصفهان را در پیش گرفت.

اقامت او در اصفهان، دو سال بیشتر نبود و از آنجا تصمیم گرفت تا به تهران برود تا تداوم یادگیری علوم آل محمد (ص) حفظ شود.

او در تهران، نزد حکیم معروف، آقا علی مُدرّس زنوزی به تحصیل حکمت و فلسفه پرداخت.

سید صادق 24 ساله شده بود که همراه دوستش، ملا غلامرضا قمی، به نجف اشرف رهسپار شد و در محضر یکی از برجسته‌ترین فقها و مجتهدین معاصر یعنی آیت‌الله شیخ مرتضی انصاری به تلمذ مشغول شد. شاگردی او در محضر این فقیه عالی‌مقام، دو سال بیشتر طول نکشید؛ چراکه آیت الله شیخ انصاری به ملکوت اعلی پیوست و جهان اسلام را سوگوار کرد.

سید صادق پس از آن به درس فقه و اصول آیات میرزا حبیب الله رشتی و میرزای شیرازی شتافت و از محضر آنان توشه‌های بسیار برگرفت.

سال 1296 هجری قمری فرا رسید و از اقامت آیت الله سید صادق قمی در نجف، 17 سال می‌گذشت و او به درجه اجتهاد رسیده بود.

اکنون نوبت آن بود تا وی به زادگاهش، قم بازگردد و این در حالی بود که آیت‌الله ملا غلامرضا قمی هم وی را همراهی می‌کرد.

بازگشت او به قم با استقبال علما و مردم قم و از جمله آیت‌الله سید جواد قمی همراه شد.

آیت الله حاج سید مهدی روحانی، نوه آیت الله سید صادق قمی در این باره می‌فرمود: «آقای حاج سید جواد در آن زمان در قم ریاست تامه داشت و چون از مطالب شیخ انصاری چیز مهمی در دست نداشت و از طرفی حاج سید صادق به تازگی وارد قم شده بود و چندان موقعیتی نداشت، مرحوم حاج سید جواد با ایشان مباحثه خصوصی قرار داد و در حقیقت از او استفاده می‌کرد. آن مرحوم وصیت کرد که مُهرم را تحویل حاج سید صادق بدهید و نماز جنازه‌ام را هم ایشان بخواند.»

چنین شد که آیت الله سید صادق قمی پس از رحلت آیت الله حاج سید جواد قمی، یگانه مرجع مردم قم شد و همگان به او پناه می‌بردند.

وی همچنین درباره رفع منازعات مردمی و قضاوت بین مردم، پیشقدم بود.

نقل است آیت الله قمی روزی و پس از اقامه نماز جماعت صبح و در بازگشت به منزل، با خانواده‌ای رو به رو می‌شود که با آوردن جنازه مقتولی، تقاضای دادرسی داشتند.

آیت الله قمی در آن لحظه می‌ایستد و با دقت در چهره تک تک خانواده آن مرحوم نظر می‌افکند که ناگهان پدر مقتول شروع به اعتراف می‌کند و می‌گوید: من قصد کشتن او را نداشتم، اما هر چه به او گفتم برو فلان کار را انجام بده؛ او گوش نکرد و من با عصبانیت تبر را به طرف او پرتاب کردم که به او برخورد کرد و مُرد.

اما وقتی حاضران درباره این رفتار آیت الله قمی و هوشیاری وی سوال می کنند، وی اینچنین می‌گوید: من در این مدت که به حاضران نگاه می‌کردم، دیدم پدر مقتول خیلی مضطرب و رنگ پریده است و چشمانش حالت ترس دارد. احتمال دادم قاتل همو باشد این بود که بر چهره اش تمرکز کردم و همین هم سبب شد تا شروع به اعتراف کند.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آیت الله قمی، نظم و ترتیب در زندگی بود. وی با کثرت مراجعات در امور شرعی و عادی و همچنین تدریس و مطالعات و عبادات و تالیفات، به هر یک به جای خود می‌رسید و از هیچ کدام غفلت نمی‌کرد.

نکته دیگری که در بین اهالی قم به تواتر رسیده بود، ملاقات آیت الله قمی با حضرت ولی عصر (عج) بود. وی بسیاری از اوقات در نیمه‌های شب از منزلش در خیابان چهارمردان، به سمت مسجد امام زین العابدین (ع) در چهارراه سجادیه بیرون می‌رفت و در آنجا به عبادت می پرداخت و بسیار اوقات هم می‌شد که رهگذران در آن مکان شریف، شاهد نوری تابان و گفت‌.گویش با شخص دیگر بودند.

آیت الله سید مهدی روحانی در این باره می‌فرمود: «من از پدرم (آیت الله حاج میرزا ابوالحسن روحانی) در مورد این قضایا و شهرت آنها پرسیدم. پدرم که اینگونه قضایا را به آسانی قبول نمی‌کرد، فرمود من از جزئیات قضایا خبر ندارم، اما پدرم لیاقت و صلاحیت این قضایا را داشت و از مقام قدس و ورع او دور نیست.»

درس پُربار آیت الله سید صادق قمی، شاگردان بسیاری را به حوزه‌های علمیه تقدیم کرد که از آن جمله می توان به آیات حاج شیخ محمد کبیر قمی، حاج شیخ حسن فاضل، حاج سید فخرالدین سیدی، آخوند ملا علی اکبر قمی، حاج سید ابوالقاسم مرتضوی و شیخ ابوالقاسم صغیر اشاره کرد.

آیت‌الله قمی در زمینه تالیفات هم آثاری به صورت خطی به یادگار گذاشت که بسیاری از آنها در جریان سیل معروف قم در سال 1352 هجری قمری از میان رفت و یا مفقود شد.

یکی از باقیات الصالحات آیت الله قمی، بنیان نهادن ساختمان مسجد و مدرسه در نزدیکی خانه مسکونی‌اش بود؛ مسجد و مدرسه ای که به نام مسجد و مدرسه حاج سید صادق معروف شد، یک بار هم بازسازی شد و سال‌ها آیت الله سید مهدی روحانی، یکی از زاهدترین و عالم‌ترین نوادگان آیت الله قمی در آن به اقامه جماعت می‌پرداخت.

سن آیت الله قمی به 83 سالگی رسیده بود که در مانند چنین روزی یعنی در چهارمین روز از ماه ربیع الاول سال 1338 هجری قمری، بدرود حیات گفت و پس از یک تشییع باشکوه، در کنار مرقد میرزای قمی در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.

بر سنگ قبر این عالم ربانی نوشته شده است:

«العلماء باقون ما بَقِیَ الدّهر

هذا مرقد طود العلم و التُّقی و منار الفضل و الهُدی

سید العلماء الرّبانیّین و ذخر الفقهاء الشامخین ... .»

لازم به ذکر است که یکی از دامادهای گرامی آیت الله سید صادق قمی، آیت الله حاج شیخ محمدعلی شاه آبادی بود شخصیتی که استاد بزرگوار حضرت امام خمینی و صاحب آثار ارزشمندی مانند رشحات البحار، شذرات المعارف، مفتاح السعاده، نجات العِباد، رساله عقل و جهل و منازل السالکین بود.

همچنین از مشهورترین نوادگان آیت الله قمی می‌توان به نام‌هایی مانند آیت‌الله حاج شیخ محسن حرم پناهی، به عنوان یکی از برجسته‌ترین مدرسان حوزه علمیه قم و امام جماعت مسجد محمدیه قم – که در طرح توسعه آستان مقدس فاطمی قرار گرفت و اکنون بخشی از شبستان جدید حرم مطهر است، آیت الله سید مهدی روحانی، آیت الله نصرالله شاه آبادی و آیت الله نورالله شاه آبادی اشاره کرد.
ارسال نظرات
پر بیننده ها