به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، محله مهدیه یکی از محلههای شهر آبیک است که جمعیت بسیار زیادی را در دل خود جای داده است و از محلههای پرتراکم این شهر محسوب میشود و بیشتر قشری که در این محله ساکن هستند از قشر کم درآمد و آسیبپذیر هستند و نیازمند کمک مسؤولین در جهت ایجاد مراکز فرهنگی و تفریحی میباشند.
ساکنان محله مهدیه با معضلات مختلفی از جمله نبود امکانات تفریحی، فرهنگی، ورزشی امکانات شهری و تجمع فروشندگان مواد مخدر و مصرف کنندگان مواد مخدر دست و پنجه نرم میکنند.
یکی دیگر از مشکلات این محله این است که کارهای فرهنگی و پروژههای عمرانی در این محل یا صورت نگرفته و یا به صورت نیمهکاره رها شده است.
چند ماهی است بنا به گفته اهالی محله مهدیه، پایگاه بسیج سیدالشهدا محله در گیرودار کمبود بودجه و اعتبارات دولتی بدون هیچ چشمداشتی برنامههای زیادی را جهت کمک به فرهنگسازی و پیشگیری از اعتیاد در این محله آغاز کرده است.
از جمله آنها میتوان به اعزام مربی به دوره آموزشی پیشگیری از مواد مخدر و استفاده در دورههای آموزشی برای خانواده؛ برگزاری نشستهای روشنگری درخصوص اعتیاد توسط سپاه و بسیج؛ ساخت و نصب تابلو تبلیغات در محله و اطلاع رسانی در خصوص آسیب اعتیاد؛ توزیع بروشور اعتیاد در محله؛ توزیع و نصب پوستر اعتیاد در واحدهای صنفی؛ استفاده از ظرفیت حسینیه ۱۴ معصوم(ع) در محله مهدیه شهر آبیک میتوان در جذب نوجوانان به سمت فعالیتهای قرآنی و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی.
در راستای مصونسازی خانوادهها از آسیبهای اجتماعی به ویژه اعتیاد در محلات آسیبپذیر، همایشهای مختلف؛ در زمینه پیشگیری از مصرف مواد مخدر در محلات آسیبخیز شهر آبیک همایشهای ایجابی و تذکر لسانی صورت گرفته و در صورت لزوم برخورد سلبی با افراد متخلف صورت میگیرد.
در راستای ارزشی کردن فضای موجود برگزاری ۲ یادواره شهدای محله مهدیه در محله؛ برگزاری مراسم شهید آبروی محله در مهدیه (شهید علی رضایی) با سخنرانی آقای طهماسبی امام جمعه شهر الوند و حجت الاسلام یونس ترابی و حجت الاسلام موسوی هشترودی در محله در خصوص آسیب اعتیاد؛
دعوت از مداحان آذری کشوری در محله مهدیه و تذکر درباره آسیبها در کنار مداحی(استاد شبیری زنجانی -حاج نادر جوادی-حاج علیرضا بیگدلی و…)؛ برگزاری مراسم جشن و مولودی برای اهالی محله در مناسبتها با سخنرانی بصیرتی و روشنگری درخصوص آسیبها؛ برگزاری کارگاه آموزشی برای خانوادهها و والدین دانشآموزان؛ بهرهگیری از ظرفیت گروه فرهنگی در یکی از مدارس محله و حمایت از آنها در راستای جذب نوجوانان است.
این برنامهها با استقبال مردم محله مهدیه همراه بوده است که از نتایج این برنامهها میتوان به معرفی ۱۵ نفر به کمپ و ارشاد ۴ نفر که فروش مواد مخدر را ترک کردهاند، اشاره کرد.
در همین راستا چند تن از افرادی که با کمک برنامههای فرهنگی بسیج در این محله از دام اعتیاد به آغوش خانواده بازگشتند.
یکی از خانوادههایی که ساکن این شهرک هستند و با غم از دست دادن پدر به دلیل اعتیاد دست و پنجه نرم میکردند و شاهد گرفتار شدن یکی از پسران خود به اعتیاد بودند و به واسطه برگزاری این جلسات و نشستهای بصیرتی توسط بسیج این نوجوان خود را به کمپ معرفی کرد و امروز با تنی سالم به مدرسه میرود و در ادامه روز با کار در یک مکانیکی کمک خرج خانواده شده است.
این نوجوان بازگشته به دامان خانواده در گفت وگو با خبرنگار بسیج ؛ اظهار داشت: پدرم معتاد بود اما هنگامی که فوت کرد همه امیدمان ناامید شد؛ من همیشه از خودم میپرسیدم چرا پدر به سمت اعتیاد رفته است و این چه لذتی دارد.
وی افزود: یک بار که پدرم به دلیل استفاده زیاد مواد مخدر به خواب رفته بود من به اتاق امدم و باقی مانده مواد مصرفی پدرم را مصرف کردم. حال خوبی پیدا کردم و دیگر هیچ چیز برایم مهم نبود.
این نوجوان ادامه داد: این یک بار استفاده از مواد باعث شد من هر روز منتظر بمانم تا پدرم به خواب برود و من فرصتی پیدا کنم تا بتوانم مواد باقی مانده از مصرف پدرم رو استفاده کنم.
خواهر این خانواده در ادامه صحبتهای برادرش گفت: متاسفانه وضعیت مصرف برادرم به اندازهای بد شده بود که یک روز او را از خانه بیرون کردم اما بعد از آن بسیار پشیمان شدم و شبها که میخوابیدم با خود میگفتم الان برادرم در چه حالی است اما چارهای جز این کار برای من نگذاشته بود.
این بهبود یافته با اشاره به روزی که تصمیم به ترک گرفت، گفت: یک روز که در کوچه نشسته بودم یکی از دوستان سابقم به من گفت در مسجد کلاس گذاشتن و من چون از سرما اذیت میشدم به داخل مسجد رفتم و ناخداگاه به صحبتهای سخنران گوش دادم.
وی افزود: تأثیر زیادی صحبتهای سخنران روی من گذاشت و به خودم که آمدرم دیدم همه رفتن و من و سخنران تنها ماندیم و نشست با من صحبت کرد.
صحبتهای این بسیجی نور امید را در دل
من زنده کرد و برای اولین بار به طور جدی تصمیم به ترک گرفتم.
این بهبودیافته
آبیکی ادامه داد: تصمیم خودم را برای بار دومی که این بسیجی را دیدم با وی در میان
گذاشتم و گفتم که هزینه رفتن به کمپ را ندارم و او من را به فرمانده بسیج آبیک
معرفی کرد و من پیش وی رفتم.
وی اضافه کرد: وقتی پیش وی رسیدم یا روی باز از من استقبال کرد و برای من یک نامه نوشت و من رو به کمپ معرفی کرد و به من گفت دوست داری امروز به آنجا بروی و من گفتم بله و من را با یک ماشین به سمت کمپ روانه کرد.
وقتی که پاک از کمپ به خانه آمدم و با استقبال خانواده روبه رو شدم بسیار خوشحال شدم و خدای خودم رو شکر کردم. نمیدانم چطور میتوانم زحمات این بسیجیان مخلص را جبران کنم؛ امروز من پاک شدهام و علاوه بر اینکه ادامه تحصیل میدهم بعداز ظهر در یک مکانیکی مشغول به کار هستم و در کسب درآمد به خانواده خود کمک میکنم و همه اینها به دلیل صحبتها و راهنماییهای آن بسیجی بود.
یکی دیگر از افردای که قبلا فروشنده خورد مواد مخدر بود و امروز با کمک بسیج آبیک، دست از این کار کشیده و با کمک سپاه یک تولیدی کوچک راهاندازی کرده، در گفت وگو با خبرنگار بسیج؛ گفت: از فروش مواد مخدر درآمد خوبی داشتم و این کار همینطور ادامه داشت و به جایی رسید که دیگر چیزی جز فروش برایم اهمیت نداشت.
وی افزود: یک روز که یادواره شهدا در محله ما برگزار شده بود به علت ارادتی که به شهدا داشتم به آنجا رفتم و پای سخنرانی سخنران نشستم. فکر میکردم مثل همه میخواهد حرفهای کلیشهای بزند که به هیچ دردی نمیخورد؛ با بیمیلی در مجلس نشسته و به صحبتهای سخنران گوش دادم و دیدم نسبت به حرفهای سخنران کشش خاصی پیدا کردم و بیشتر توجه کردم و چند جملهای که به دلم نشست.
این شهروند آبیکی ادامه داد: من قبلا فکر میکردم موادی که میفروشم تأثیر بدی بر روی فرد نمیگذارد و فقط به تفریح و سرگرمی کمک میکند، این سخنران گفت با شدت گرفتن اعتیاد، فرد معتاد به ناچار وقت و انرژی بیشتری برای تهیه و مصرف مواد و یا ترک آن صرف میکند. تهیه و مصرف مواد به تنها مساله مهم زندگی فرد معتاد بدل شده و او به تدریج رابطه خود با اعضای خانواده را کمتر میکند.
وی اذعان کرد: با شنیدن این صحبتها انگار تلنگری به من وارد شد و من را به فکر فرو برد. فکر کردم که اگر فرزند من روزی از این مواد استفاده کند و به این روزگار دچار شود من باید چکار کنم.
چطور میتوانم فرزندم را از دامان اعتیاد رها کنم
این شهروند افزود: تصمیم گرفتم که از امروز دیگر این کار را ادامه ندهم و سعی کنم کار دیگری را شروع کنم. همه اهالی محل میدانستند که من فروشنده مواد مخدر هستم و به چشم بدی به من نگاه میکردند من تا به آن روز متوجه نگاهها نبودم تا آن روز سنگینی نگاه سایرین را متوجه شدم.
وی اضافه کرد: تصمیم گرفتم برای کسب درآمد کار دیگری انجام دهم، تصمیم گرفتم یک کارگاه دایر کنم.
وقتی چند تا از دوستان فرزندانم که بسیجی بودند به واسطه فرزندم از این موضوع با خبر شدند؛ یک روز دیدم تعدادی از بسیجیان درب خانه ما آمدند اول فکر کردم به واسطه فروش مواد به خانه ما آمدند و بعد که از نیتشان باخبر شدم بسیار خوشحال شدم و آنها برای کمک به من یک فردی را معرفی در روند کار به من کمک کند.
این شهروند آبیکی گفت: امروز با کمک بسیج به واسطه آن تلنگر کوچک و حمایتشان در ادامه راه؛ من امروز یک کارگاه زدهام و به جای ویران کردن خانههای مردم، امروز به واسطه به کار گیری نیروها از افراد بهبودیافته در گذران زندگی کمک خرج آنها هستم.
امروز بسیج و بسیجیان که بنا به فرموده مقام معظم رهبری هرکسی که برای انقلاب قدمی بردارد یک بسیجی است، برنامههای ویژهای برای این منطقه محروم در دستور کار دارد تا در پیشبرد اهداف انقلاب و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بتواند مؤثر و راهگشا باشد.
از برنامههای فرهنگی برای خانوادهها تا حمایت از افرادی که ترک اعتیاد نمودهاند و اعطای تسهیلات اقتصاد مقاومتی جهت راهاندازی شغل در دستور کار است؛ اشاره کرد.
6001/ت30/ب