خبرهای داغ:
در حالیکه در پیشرفته ترین کشورهای غربی نیز قوانین مهمی در حمایت از زنان شاغل تصویب می شود و مزایایی را برای فرزند دارشدن آنان و تسهیلات ویژه و خاصی را برای مراقبت از کودکان قرار می دهند، مسئولان امور زنان و خانواده ما به کدامین دیکته تحمیل شده ای، پا را در جاده ای ارتجاعی گذاشته و مراقبت از فرزندان را مانع حضور سیاسی و اجتماعی زنان قلمداد می کنند؟!
کد خبر: ۸۷۷۷۷۵۸
|
۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰
 «اشتغال زنان» موضوعی که این روزها به سر تیتر اخبار حوزه زنان بدل گشته و حاشیه ای که متاسفانه تبدیل به «اصل» تبدیل شده است.

این موضوع در حالی مکررا و به عناوین مختلف از زبان مسئولان دولتی مطرح می شود که گویا فراموش شده است که وظیفه اصلی و مهم زن «همسر داری» و نقش مهم «مادری» است.

کار بدانجا می رسد که چند روز پیش بالاترین مقام مسئول در حوزه زنان و خانواده دولت در موضع گیری عجیبی می گوید:« مسئولیت‌های خانه‌داری و مراقبت از فرزندان، مانع مشارکت تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی زنان است.»

و در ادامه حتی پا را فراتر گذاشته و رسیدگی به خانواده را همچون منگنه ای!! می داند که زنان کشورهای در حال توسعه در آن گرفتارند.

همه این اظهار نظرها و حواشی آن در حالی مطرح می شود که جامعه ما الهام گرفته از قوانین نورانی اسلام نظراتی خلاف این موضع دارد البته اسلام هیچگاه با حضور سیاسی و اجتماعی زنان نه تنها مخالف نیست بلکه آن را لازم و ضروری می داند چرا که معتقد است جایگاه فرهیخته زنان در جامعه هیچ گاه قابل چشم پوشی نبوده و نیست اما از یک سو نقش اساسی و مهم دیگری را نیز برای زنان قایل اسست که این موهبت و نقش عظیم را برای هیچ موجودی نخواسته و شایسته ندانسته است و آن همان موضوع مهم « مادری » است.

آنچنان که مقام معظم رهبری نیز در سخنانی اینگونه اهمیت این دو مقوله و جایگاه آن را تبیین می کنند:«اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است، بلکه تا آن‏جایى که با شغل اساسى او که مهم‌ترین شغل اوست - یعنى تربیت فرزند و حفظ خانواده - مزاحم نباشد، شاید لازم هم می داند.»

و در جای دیگری نیز اینگونه می‌فرمایند: «اشتغال بانوان از جمله‌ى چیزهائى است که ما با آن موافقیم. بنده با انواع مشارکتهاى اجتماعى موافقم؛... منتها دو سه تا اصل را باید ندیده نگرفت. یک اصل این است که این کار اساسى را - که کارِ خانه و خانواده و همسر و کدبانویى و مادرى است - تحت‌الشعاع قرار ندهد.»

حال باید مسئولان و متولیان امور زنان و خانواده کشور به این سوالات و مطالبات اساسی زنان جامعه ما پاسخ دهند:

- براستی جایگاه و وظیفه مهم « مادری» در نگاه آنان کجاست و چه تسهیلات و زمینه های مناسبی را برای زنان شاغل ایجاد کرده اند که بدون طیب خاطر، حضور فعال و برجسته ای را در اجتماع داشته باشند و به وظیفه مادری خود نیز به نحو احسنت رسیدگی نمایند؟!

- در حالیکه در پیشرفته ترین کشورهای غربی نیز قوانین جالبی برای حمایت از زنان شاغل تصویب می شود و مزایایی را برای فرزند دارشدن آنان و تسهیلات ویژه و خاصی را برای مراقبت از کودکان قرار می دهند، مسئولان امور زنان و خانواده ما به کدامین دیکته تحمیل شده ای، پا را در جاده ای ارتجاعی گذاشته و مراقبت از فرزندان را مانع حضور زن سیاسی و اجتماعی زن قلمداد می کنند؟!

 در تاریخ 37 ساله انقلاب اسلامی کم نداریم نمونه های موفق و برجسته ای از زنان که هم به وظیفه خطیر «مادری» و «همسری» خود به بهترین وجه ممکن عمل نموده اند و هم الگوهای برجسته ای برای زنان نسل بعدی خویش هستند که از نمونه بارز آن می توان به «مرضیه دباغ»  اشاره کرد.

 زنی که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب همراه و همگام امام خمینی (ره) بود و در حضور سیاسی و اجتماعی خود پیش از به ثمر نشستن انقلاب و همراهی با امام در پاریس، گوی سبقت را از بسیاری از مردان جامعه نیز ربود. وی اولین فرمانده سپاه زن کردستان و چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را نیز در کارنامه خود دارد. تنها زنی که در هیئت اعزامی امام به شوروی برای تقدیم  نامه تاریخی امام به گوباچف حضور داشت و بسیار موارد دیگر و زنان برجسته دیگر که در این مجال نمی گنجد.

کارنامه عملکرد درخشان خانم دباغ و مشارکت و حضور فعال سیاسی و اجتماعی وی، او از مراقبت فرزندان غافل ننمود و وظیفه مهم «مادری» چندین فرزند را به نحو احسنت به انجام رسانید.

حال ما را چه شده است که پیروی از تفاهم نامه ها و پذیرش قراردادهای بین المللی که از اصول فکری لیبرالیم و اومانیست پیروی می کنند را بر اصول انسانی و ارزشی جامعه خود ترجیه داده ایم؟

راه بی بازگشتی انتخاب نموده ایم که پایانش جز سرابی بیشتر نیست. سرابی که کشورهای غربی روزگاری توهمی بودن آتن را با پرداختن تاوان سنگین نابودی بنیان خانواده پرداخته اند و برخی شان اقدام به بازگشت از این راه نمو ده اند.

پس آزموده را دوباره آزمودن خطایی بس بزرگ است.

 
/ به قلم سمیرا خطیب زاده  
ارسال نظرات