یونسکو: مسجدالاقصی اسلامی است، نه یهودی

کد خبر: ۸۷۶۹۱۷۱
|
۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۹
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری بسیج

سازمان یونسکو در هفته گذشته و در طی قطعنامه ای، مسجد الاقصی را متعلق به مسلمین دانست. در قطعنامه این سازمان، وجود هرگونه ارتباطی میان یهودیان و مسجدالاقصی؛ آنگونه که مد نظر صهیونیست ها می باشد نفی شده و این مکان، متعلق به مسلمین قلمداد گردیده است. در این نوشتار کوتاه، تلاش می شود تا ضمن بررسی برخی ریشه های تاریخی تعلق مسجد الاقصی به مسلمانان، به بررسی پیامدها و واکنش های احتمالی رژیم صهیونیستی پرداخته شود.

از جمله دلایل تاریخی و بسیار متقن تعلق مسجد الاقصی به مسلمین، بیان مکرر کتاب آسمانی قرآن درباره این مسجد می باشد. برای مثال، خداوند متعال در آیه اول سوره مبارکه «اسراء» می فرماید:

"پاک و منزه است خدایی که در مبارک شبی، بنده خود محمد(ص) را از مسجد الحرام (مکه معظمه) به مسجد الاقصایی که پیرامونش را مبارک و پرنعمت ساختیم، سیر داد تا آیات خود را به او بنماید که خدا به حقیقت شنوا و بیناست (اسرا/1).

آیه دیگری که در این رابطه و در مورد حوادث مربوط به بنی اسرائیل نازل گردیده است آیه هفتم سوره مبارکه اسراء می باشد:

"اگر نیکی کنید ، به خودتان نیکی می کنید و اگر بدی کنید باز هم به خود می کنید. و هنگامی که وعده دوم فرا رسد ، ( آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که ) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر می شود و داخل مسجد ( الاقصی) می شوند همان گونه که بار اول وارد شدند و آنچه را زیر سلطه خود می گیرند ، در هم می کوبند. (اسراء/آیه 7).

اما پس از توجه به اهمیت مسجدالاقصی در قرآن مجید، باید به این سابقه تاریخی اذعان نمود که مسجدالاقصی نخستین قبله گاه مسلمین در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) می باشد؛ از این رو، این مکان مقدس نقش یک میراث عظیم باستانی، تمدنی و مذهبی را برای مسلمین ایفا می نماید. بیت المقدس یکی از مقدس ترین مکان هایی است که خاستگاه بسیاری از پیامبران بزرگ الهی بوده است و در ادبیات اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. این مسجد اولین مکانی است که مسلمانان به اذن خدا به سمت آن اقامه نماز می نمودند. ضمنا بر اساس اعتقادات اسلامی، پس از بیت الله الحرام و مسجدالنبی، مسجدالاقصی سومین حرم شریف می باشد.

مسجدالاقصی به گواه تاریخ نویسان، دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می­شود. اما درباره توسعه مسجدالاقصی در دوران های بعدی به دست مسلمین، باید به این نکته اذعان نمود که مسجدالاقصی تا قبل از حکومت دو حاکم بنی امیه یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک، توسعه زیادی نیافته بود و به "حرم قدسی شریف" شهرت داشت. در سال 691 میلادی، عبدالملک بن مروان، مسجدالاقصی را در مساحت فعلی آن گسترش داد و مهم ترین بنای آن معروف به «قبه الصخره» را احداث نمود. در دوران حکومت ولید بن عبدالملک، ساخت و توسعه مسجدالاقصی ادامه پیدا کرد و شامل هفت رواق؛ یک رواق در وسط و شش رواق در دو سمت غربی و شرقی مسجد شد.

هم چنین مسجدالاقصی در این دوره صاحب 11 دروازه شد که 7 دروازه آن در شمال، 1 دروازه در شرق، دو دروازه در غرب و یک دروازه در جنوب قرار داشت. برای دسترسی نمازگزاران به آب پاک، 25 حلقه چاه حفر شد و یک برکه کوچک برای وضو گرفتن در جلوی مسجد تدارک دیده شد. در دوره های بعدی سه آبخوری به مسجد اضافه شد. مسجدالاقصی در سال 747 میلادی و در سال 1033 میلادی، بر اثر وقوع زلزله، تخریب گردید، ولی دوباره بازسازی شد. بنیان اصلی مسجدالاقصی به دوره حاکم اموی یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک برمی گردد.

رژیم صهیونیستی در واکنش به قطعنامه یونسکو، همکاری خود را با این نهاد به حالت تعلیق درآورد. در این قطعنامه اعضای سازمان یونسکو اقدام دولت اسرائیل در محدود کردن دسترسی مسلمانان به منطقه "حرم شریف" را محکوم کردند. این قطعنامه توسط چند کشور عربی تنظیم و پیشنهاد شده بود و در نهایت با 24 رای مثبت در برابر 6 رای منفی تصویب شد. نمایندگان 26 کشور به این قطعنامه رای ممتنع دادند. در متن قطعنامه، از منطقه مورد بحث که مسجدالاقصی هم در آن واقع است، فقط با اسامی اسلامی نام برده شده است و همین مساله خشم رژیم صهیونیستی را برانگیخت.

در این خصوص، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: "با این قطعنامه احمقانه، یونسکو مشروعیت اندکی را هم که داشت، از دست داده است. به نظر من واقعیت های تاریخی قوی تر هستند و در نهایت پیروز خواهند شد".

بنابراین و با توجه به نکات فوق، پیش بینی می شود رژیم صهیونیستی با اتکا به پشتیبانی بی چون و چرای آمریکا و در تداوم عدم اعتنا به نهادهای بین المللی که در کارنامه ننگین این رژیم مسبوق به سابقه است، نه تنها به سیاست های تفکیک سازی و تبعیض نژادی خود در خصوص دسترسی مسلمانان به مسجدالاقصی ادامه دهد، بلکه آن را تشدید نماید که این امر می تواند به تشدید درگیری میان مبارزان و نمازگزاران فلسطینی از یک سو و سرکوب گران صهیونیست از سوی دیگر بینجامد.

از سوی دیگر قطعنامه های مذکور، گامی هرچند کوچک و محدود؛ اما در جهت احقاق حقوق تضییع شده فلسطینیان ظرف دهه های گذشته است که می تواند فتح بابی برای رهایی سرزمین فلسطین از دست اشغالگران صهیونیست باشد.

ارسال نظرات
آخرین اخبار