بوشهر-شهید سید حسن هاشمی در تاریخ ۱۳۰۸ و خانواده ای بسیار مذهبی و متدین در شهر کنگان دیده به جهان گشود . خانواده آنها از سادات معروف کنگان بودند که مسولیت برگذاری مناسبت های مذهبی وبه خصوص برپایی مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین (ع)را بر عهده داشتندو از این رهگذر به اسلام خدمت می کرده اند
کد خبر: ۸۷۶۰۲۳۰
|
۲۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۲:۱۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از شهرستان کنگان ، شهید سید حسن هاشمی در تاریخ ۱۳۰۸ و خانواده ای بسیار مذهبی و متدین در شهر کنگان دیده به جهان گشود .خانواده آنها از سادات معروف کنگان بودند که مسولیت برگذاری مناسبت های مذهبی و به خصوص برپایی مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین (ع)را بر عهده داشتند و از این رهگذر به اسلام خدمت می کرده اند .خود شهید هم بعد از پدر مسئول و بانی حسینه را بر عهده گرفت .وی در کودکی به مکتب رفت و به یادگیری کتاب وحی همت گماشت و یکی از شاگردان با ستعداد مکتب بود . شهید هاشمی مردی خوش اخلاق بود .با مردم بسیار محترمانه بر خورد می کرد و در کار هایی که می خواست انجام دهد با زن و فرزندان خود مشورت می کرد .وی یکی از خادمین اصلی ائمه اطهار در ایام محرم و صفر در کنگان بود در جریان حرکت های انقلابی بر ضد رژیم ستم شاهی همگام با امت حزب الله در همه مراسمات نقش تعیین کننده ای داشت.در همان دوران بارها و بارها شهید هاشمی را به بوشهر بردند وایشان  را شکنجه دادند . اما شهید هاشمی هرگز  دست از حمایت امام ( ره ) برنداشتند و امام را تنها نگذاشتند . مردم را به حرکت های انقلابی و حمایت از امام ترغیب و تشویق می نمود .در تاریخ ۲۴/ ۱۱/ ۵۷ در حال ماموریت جمع آوری اسلحه های دولتی در اثر درگیری با اشرار و اصابت تیر به درجه رفیع شهادت نایل گردید . روحش شاد و یادش گرامی باد .

شهید به روایت همسر

 

ما در سال ۱۳۴۰ ازدواج کردیم.ازدواج ما ساده و بی آلایش بود خاطره ای که از آن مراسم دارم این است که بعد از ۴ سال خشکسالی در شب عروسی ما باران بارید . انسانی خوش اخلاق و خوش رفتار بود . به مردم احترام  می گذاشت ایشان فردی مقید بود در کار های خانه به من کمک می کرد یک روز از منزل به سوی حسینه می رفتم ناگهان متوجه شدم حسینیه خیلی شلوغ است. از آنها پرسیدم چه خبر است. آنها گفتند همسرت به شهادت رسیده است .

 

شهید به روایت فرزند

 

در زمان شهادت پدرم سی ساله بودم و به منبر می رفتم .وقتی مردم خبر شهادت پدرم راشنیدند خیلی ناراحت شدند بیشتر به ما توجه می کردند.کمال تشکر را از آنها داریم . من بعنوان فرزند شهید باید ترویج دهنده فرهنگ اسلامی و مذهب تشیع باشم.خدمت به خلق خدا ،کمک به فقرا و بر پا داشتن عزای سید و سالارشهیدان از وظایف یک فرزند شهید می باشد هنگام شهادت پدرم سعی و تلاش داشتم یرای برادران و خواهران خودم پشتیبان خوبی باشم تا آنها احساس تنهایی نکنند .

 

سید عبدالله هاشمی

 

« وصیت نامه شهید حسن هاشمی »

 

در محضر شما وصیت می کنم هیچ گاه دست از حسینیه و  امام حسین (ع) بر ندارید .سعی کنید راه ایشان را ادامه دهید. به اسلام خدمت کنید . وصیت دوم من این است اگر از دنیا رفتم مرا به شهر قم ببرید و درآنجا دفن کنید  اگر نتوانستید این کار را  انجام دهید مرا در حسینیه خودم دفن کنید. وصیت دیگرم به سید عبدالله است . نگذارید زن دوم من فاطمه بچه ها را از شما دور کند و به جای دیگر ببرد. از خواهر ها و برادر هایت تا آنجا که می توانی مواظبت کن همیشه با هم و دوست باشید . به خدمت حسینیه و امام حسین(ع) کمر ببندید .برایم خیرات کنید .پیرو رهبر انقلاب اسلامی باشید .همیشه از جد بزرگوارمان امام حسین (ع)کمک و راهنمایی بخواهید .تا در برابر دشمنان سر بلند و پیروز باشید .

 

ارسال نظرات