راز اجلاسیه 1880 شهید استان کهگیلویه و بویراحمد

با اشتراک گذاری فرهنگی که از این طریق حاصل می شود، نیروهای جدید وارد هویت انقلابی می شوند. از همین رهگذر است که بخش عظیمی از نیروهای مدافع حرم، نسل سوم و چهارمی انقلاب اند. کسانی که از بعد زمانی اساساً انقلاب و فضای انقلابی را درک نکردند.
کد خبر: ۸۷۵۸۵۸۱
|
۱۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۸

۱) موجودیت ما در گرو بقای «هویت» ما است. تولید و باز تولید فرهنگ برای بقای «هویت» الزامی ست. در عصر کنونی و در این معرکه ی هویت ها، هویتی می تواند بقا پیدا کند که دغدغه ها و فرهنگ خود را با جامعه ی خویش به اشتراک بگذارد. آن ها را در فرهنگ مشترکی سهیم کند و نقش ایشان را نشان دهد. بنابراین تجلیل و تکریم فرهنگ اهمیت پیدا می کند. به بیان دیگر تکریم و تجلیل از فرهنگ صرفاً برای تقدیر از فرهنگ و عوامل فرهنگی نیست، بلکه در این موضوع جامعه و بقای اجتماعی و هویتی آن نیز اهمیت پیدا می کند. 

۲) از جمله فرهنگ های مهم در جامعه ایران، خاصه عصر انقلاب اسلامی، فرهنگ «ایثار» و «شهادت» است. این فرهنگ که ریشه در تعالیم کهن اسلامی دارد و از گذشته تا کنون جاری است. فرهنگ ایثار و شهادت همچنین ریشه ی عمیقی در تاریخ ایران دارد. اساسا قوام ایران متکی به این فرهنگ بوده است. با وجود این اوج تبلور اجتماعی مفهوم مورد نظر در انقلاب اسلامی و در دوران جنگ است. اکنون نیز این فرهنگ در مفهوم مدافعان حرم جاری است.

۳) در تاریخ ایران، دفاع مقدس رخدادی است که حجم عظیمی از فرهنگ ایثار و شهادت را تولید کرد. استان کهگیلویه و بویراحمد ما نیز در این رخداد سهم داشت. از قضا این سهم کم نبود. ما به نسبت جمعیت استان مان، در نخستین رده ها ی شرکت کنندگان در جنگ بودیم و بیشترین شهید را تقدیم انقلاب کردیم.

۴) به یمن فراموشی فرهنگ ایثار و شهادت در برهه ای از تاریخ انقلاب  (دوره ی سازندگی و اصلاحات)، در عمل بین مردم و فرهنگ یاد شده فاصله ایجاد شد، این فاصله داشت چنان زیاد می شد که خوفِ انقطاع فرهنگ و به تبع آن صدمه هویتی ایجاد می شد. در گفتمان توسعه محور، چه اقتصادی و چه سیاسی، جایی برای فرهنگ ایثار و شهادت نبود، بر همین اساس بود که این فرهنگ به حاشیه رفت. و اگر نبود یادواره های شهدا، امروز صحبت کردن از این فرهنگ سخت بود.

۵) یادواره ها ما را به گذشته وصل می کنند و با بازتولید فرهنگ ایثار و شهادت، زمینه شیدایی اجتماعی آگاهانه را ایجاد می کند. البته فرهنگ تولید شده صرفا حاصل یادواره ها و کنگره های شهدا نیست. با وجود این، یادواره ها به طور خاص این مهم را عهده دارند. با اشتراک گذاری فرهنگی که از این طریق حاصل می شود، نیروهای جدید وارد هویت انقلابی می شوند. از همین رهگذر است که بخش عظیمی از نیروهای مدافع حرم، نسل سوم و چهارمی انقلاب اند. کسانی که از بعد زمانی اساساً انقلاب و فضای انقلابی را درک نکردند.  

۶) کنگره ی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد، بی شک رخداد عظیمی در عرصه فرهنگ اجتماعی استان است. بهانه ی خوبی ایجاد شده است تا بار دیگر این فرهنگ با جامعه و نیروهای اجتماعی به اشتراک گذاشته شود. برای این مهم باید در نظر داشت که از خانواده های شهدا خاصه پدران و مادران ایشان تجلیل شود. ایثارگران، از فرماندهان گردان ها گرفته تا نیروهای رزمی باید بار دیگر در این رخداد حاضر شوند و با تجدید خاطره بر بازتولید این فرهنگ اثر بگذارند. بی شک خاطرات آنان بسیار ارزشمند خواهد بود.

۷) استان ما ظرفیت های عظیمی در جنگ داشته که فرصت خوبی برای قلم زنی برای علاقه مندان به این حوزه است. حضور استان در عملیات های کربلای ۴ و ۵ ، خیبر و فاو از جمله ی آن ها است. همچنین رخداد تشکیل گردان اما حسن مجتبی(ع) به عنوان یکی از معدود – اگر نگوییم یگانه – گردان های فامیلی و طایفه ای دوران دفاع مقدس که قادر است لایه های بومی جنگ را برای ما بازگو کند و رخداد پدخندق می تواند موردهای مناسبی برای تأمل های قلمی، سینمایی و خبری باشند. همچنین دیدن تلاش های نیروهای جوانی که در عرصه فرهنگی ایثار و شهادت تلاش می کنند، قلم می زنند، دوربین به دست می گیرند، شایسته است. چه نیکوست که بخشی از کنگره اختصاص داده شود به داوری آثار قلمی و صوتی و تصویری همین نیروهای جوان.

۸) پرداختن به امر فرهنگی بدون توجه به تاریخ و گذشته، خاصه «گذشته ی هم راه» گمراه کننده است. صرف پرداختن به گذشته اگر چه می تواند مهم باشد اما از آن مهم تر توجه به گذشته برای بازتولید فرهنگ، جهت قوام حال و بنای آینده است. فرهنگ ایثار و شهارت نشان داده است که می تواند حیات و قوام اجتماعی را ایجاد و حفظ کند.

ارسال نظرات