«به گزارش خبرگزاری بسیج،شهادت دل بریدن از عاطفه‌هاست» همین یک جمله به زبان آسان کافی است تا بدانیم ارزش شهادت چیست، اما آنچه که در کلام نورانی رهبر معظم انقلاب اسلامی شهادت را تجسم می‌بخشد گذشت از همه خواسته‌های شخصی، نه فقط دل بریدن از پول و مال و سرمایه، دل بریدن از عواطف است. شهید از مهر مادر، از سایه پدر، از لبخند کودک، از عشق همسر دل می‌برد و به سوی انجام وظیفه حرکت می‌کند.
این روزها فضای شهر و دیار ما رنگ و بوی دیگری دارد. بوی ماه مهر، قاصد مهربانی است اما روزهای نخستین پاییز، 36 سال است که برای ملت ایران معنی و مفهوم دیگری نیز دارد. این روزها یادآور یک "جنگ" است، آنچه که رهبر فرزانه ما آن را "گنجِ تمام نشدنی" می‌دانند، روزهایی که گرچه بخشی از ظاهرش فقدان و خسارت بود اما باطنش عزت، اقتدار، انسجام و اعتماد به نفس ملتی سلحشور است که مقاومت بی نظیرش در دفاع مقدس دفع متجاوز در طول قریب به 8 سال، این ستم بزرگ را در رده ناموفق‌ترین تجربه استعمار در تاریخ معاصر ثبت کرده است.
هفته دفاع مقدس در تقویم جمهوری اسلامی ایران با خون آغشته شده و آنچه که بر گردن ماست حفظ حرمت این روزها است. به شکرانه این عزت و اقتدار سال‌هاست خاطره روزهای آغازین دفاع مقدس با نام و یاد شهدایی که از جان گذشتند تا جان ایران زنده بماند، بازخوانی می‌شود.
به همین مناسبت هر ساله در شهرها و مناطق مختلف کشور نمایشگاه‌هایی برپا می‌شود تا جلوه‌گر خاطرات 8 سال ایثار و جان فشانی رزمندگان ایران و فرصتی برای بازخوانی خاطرات و یادآوری ایثار بزرگمردانی باشد که صحنه زندگی را ترک کردند تا آب و خاک وطن آنها صحنه امنی برای زندگی عزیزانشان باشد. در اصفهان نیز بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس این روزها اقدام به برپایی نمایشگاهی با رنگ و بوی دفاع مقدس کرده است.
مصطفی بوی گل می‌داد...
در حاشیه بازدید از این نمایشگاه با برخی بازدیدکنندگان گفت‌وگو کردیم تا بدانیم جنگ در ذهن آنها چگونه تجسم یافته و دفاع مقدس در خاطر آنها چه رنگی است.یکی از شهروند اصفهانی که روزهای جنگ را نیز تجربه کرده غرفه بسیج رسانه را برای بازدید انتخاب کرده بود، او بعد از تماشای قطعاتی از آرشیو روزنامه‌های دوران دفاع مقدس و مطلب نقش بسته در روزنامه اطلاعات منتشر شده منتشر شده در 19 شهریور 64 با تیتر «مصطفی بوی گل می‌داد...» گفت: شهید "مصطفی دفاعی" و روز شهادت او را به خوبی در خاطر دارم، مصطفی از جمله جوانان پاک این شهر بود که رمز یا علی را به خوبی معنا کرد.
وی ادامه داد: شاید برای بزرگسالان همسن و سال من روزهای هفته دفاع مقدس یادآور خاطراتی باشد که 30 سال است در ذهن ما ماندگار شده اما قطعاً برای ایجاد یک تصویر ذهنی ماندگار از این واقعه برای جوانان و نوجوانانی که فقط روزهای سراسر امنیت کشور را تجربه کرده‌اند کمی باید جدی‌تر عمل کنیم.
این شهروند اصفهانی گفت: باید بگوییم همین یادآوری و نمایش خاطرات گذشته حرکتی قابل قبول است که باید تداوم داشته باشد، شاید فقط یک جمله از وصیت نامه شهدای دفاع مقدس برای به یادگار ماندن روحیه وطن دوستی در ذهن و قلب بچه‌های امروز تاثیرگذار باشد البته به شرطی که تداوم داشته باشد و به شیوه‌ای جذاب عمل شود، به عقیده من وقایع جنگ برای نوجوانان امروز باید بازسازی شود و از اجرای برنامه‌هایی که تکراری و غیرمبتکرانه است خودداری کنیم.
راز لبخند حاج حسین ...
چند قدم دورتر از غرفه بسیج رسانه بنری دیده می‌شود با تصویری آشنا برای همه اصفهانی‌ها، اینجا غرفه‌ای است به یاد سردار شهید حسین خرازی و با عنوان لشکر عملیاتی مردم پایه 14 امام حسین (ع) خود را به بازدیدکنندگان معرفی کرده است.
شاید لبخند حاج حسین است که از دور بازدیدکنندگان را به سوی خود جذب می‌کند. خانم جوانی با نوزادی در آغوش چند لحظه‌ای با ما همکلام می‌شود، او می‌گوید حاج حسین اسطوره جوانان امروز و قطعا آینده است. آنها که گفتند حسین وار می‌جنگیم کجا و ما کجا... فقط مدافعان حرم‌اند که راه و رسم حسینی بودن را معنا کردند و جز این چیزی نمی‌توانم بگویم.
جوانان می‌پرسند: جنگ را چگونه درک کنیم؟
غرفه جامعه بسیج زنان اما بازدیدکنندگان خاص خود را دارد. دختران جوانی که به نظر می‌رسد دانشجو هستند به همراه هم بازدید از نمایشگاه را انتخاب کرده‌اند، آنها بیشتر وقت خود را برای گرفتن عکس یادگاری در این غرفه اختصاص داده‌اند، شاید تصور این باشد که گفتن از جنگ برای آنها سخت است اما اصلا این طور نبود. یکی از این دختران جوان گفت: شاید خیلی راحت بتوان دفاع مقدس را با قصه حاج کاظم آژانس شیشه‌ای درک کرد، من جنگ را با همین قصه درک کردم.
این دختر اصفهانی ابتدا اجازه خواست تا کمی صریح‌تر صحبت کند. او در ادامه گفت: به نظر من اینکه نمایشگاهی راه بیندازیم با نام دفاع مقدس، غرفه‌ها را با چند چفیه تزیین کنیم و عکس‌های یادگاری از جنگ را به در و دیوار غرفه‌ها نصب کنیم خوب است اما کافی نیست، من به عنوان یک جوان به صراحت می‌گویم که درک آن چیزی که در جنگ رخ داده برای جوانان هم سن و سال من به این شکل کمی مشکل است.
وی ادامه داد: شوخی نیست! 300 هزار نفر از جوانان ما در این جنگ که ما هیچ وقت آن را ندیدیم جانشان را از دست دادند، اصلا آنها برای چه به جنگ رفتند؟ در کدام نمایشگاه می‌شود راه از جان گذشتن را به جوانان امروز یاد داد؟
این دختر جوان صحبت‌هایش را این طور ادامه داد: دشمن برای شکستن مقاومت ما دندان تیز کرده، ما خیلی راحت می‌توانیم روحیه مقاومت را نسل به نسل منتقل کنیم اما اشتباه این بوده که بعد از جنگ عده‌ای به دنبال فراموش دفاع مقدس بودند.
وی گفت: هالیوود برای جنگ‌های آینده هم فیلم‌های تخیلی می‌سازد تا ذهن مردمش را آماده نگه دارد، اما ما یک واقعیت به نام دفاع مقدس داریم که 8 سال طول کشیده و نزدیک به 300 هزار نفر شهید داده اما سال‌هاست که فیلم خوبی در این باره ساخته نشده است در حالی که می‌توان هزاران کتاب و فیلم از این جنگ تهیه کرد.
جنگ در ذهن جوانان امروز ما یک سئوال است، شاید رسیدن به پاسخ آن برای جوانانی که در "امنیت" و "آرامش" زندگی می‌کنند کمی سخت باشد، اما غیرممکن نیست، همان طور که بازدیدکنندگان نمایشگاه دفاع مقدس نیز گفتند واقعیتی به نام دفاع مقدس با نام ایران عجین شده است و وظیفه ما حفظ این یادگار تا همیشه تاریخ است، پس راه درک این واقعیت برای نسل‌های بعد را باید پیدا کنیم.
