خبرهای داغ:
نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با تأکید بر اینکه نتوانستیم به‌ اندازه قیمت موشکی که از لانچر بالگرد شهید کشوری خارج شد و تانکی را منهدم کرد کار فرهنگی انجام دهیم، گفت: هنرمندان دفاع مقدس مورد بی‌مهری مسؤولان قرار گرفته‌اند.
کد خبر: ۸۷۵۲۸۵۷
|
۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۵

به گزارش خبرگزاری بسیج، هفته دفاع مقدس یادآور رشادت‌ها و دلیرمردی‌های رزمندگان ایرانی در دفاع از خاک وطن است رزمندگانی که از همه‌چیز خود گذشتند تا دشمن یک وجب از خاک پاک کشور را به دست نیاورد.

امروز 36 سال از آن زمان می‌گذرد و نوجوانان و جوانان امروزی آن روزها را درک نکرده‌اند که وظیفه معرفی دفاع مقدس و رشادت رزمندگان در آن زمان‌بر دوش نویسندگان، کارگردانان، مستندسازان و مسؤولان فرهنگی کشور است.

آثار فاخری در مورد جنگ و اتفاقات آن زمان تولید شده که برخی بعد از گذشت بیش از 20 سال همچنان تازگی خود را حفظ کرده و علاقه‌مندان بسیاری دارد که اگر به درخواست‌های مردمی پخش فیلم و سریال شبکه‌ها مختلف سیما نگاهی کنیم همچنان و به‌کرات درخواست پخش این سریال‌ها می‌شود که نشان از ماندگاری این فیلم و سریال‌ها دارد.

به بهانه هفته دفاع مقدس به سراغ یکی از نویسندگان و کارگردانان حوزه دفاع مقدس شهرستان سیمرغ رفتیم.

*‌ «عبور از نهایت» نخستین تألیفم در حوزه نویسندگی بود

مسعود آب‌آذری که کار نویسندگی و پژوهش را از سال 79 در مجموعه هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد در گفت‌وگو با فارس، اظهار کرد: در ابتدا به دلیل جوانی و اطلاعات کم در این حوزه و نرسیدن به پختگی موردنیاز در این مسیر ورود پیدا کرده و کار خود را با شهید کشوری شروع کردم.

وی افزود: بحث پرواز متفاوت از بحث زمینی است و مسائل خاص خودش را لازم دارد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه زندگی شهید کشوری گستردگی داشت و نقاط عطف بسیاری داشت مدت‌زمان پژوهش طولانی شد، تصریح کرد: در لابه‌لای انجام این پژوهش اتفاق خجسته‌ای رخ داد و با همدلی ارتش به‌ویژه هوانیروز اولین تألیفم در مورد 13 شهید مازندرانی هوانیروز بانام «عبور از نهایت» بوده است.

وی ادامه داد: در آن زمان سازمان حفظ آثار ارتش جمهوری اسلامی این اثر را چاپ کرد و نخستین اثری شد که در هوانیروز مورد تشویق فرمانده هوانیروز و سران نظام قرار گرفت چراکه برای نخستین بار شهدای هوانیروز به‌صورت استانی و مجزا کار می‌شد.

آب‌آذری با بیان اینکه چند سال بعد اثر دیگری با موضوع 12 شهید گیلانی هوانیروز و نام «مردی با عطر شالی» کار شد که این اثر توسط سازمان عقیدتی و سیاسی ارتش چاپ شد، عنوان کرد: اثر سوم من مربوط به شهید کشوری بوده که بانام «چای آخر» به چاپ رسید.

وی افزود: «ابراهیم در آتش» اثر بعدی من بود که مربوط به زندگی شهید ابراهیم فخرایی خلبان مشهدی هوانیروز بوده که به سفارش معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران این اتفاق افتاد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه کتاب «سلحشور 41» مربوط به حماسه‌های امیر خلبان شهید حسین خلعتبری مکرم از شهرستان رامسر اختصاص داشته، تصریح کرد: این دو اثر به همراه دوست عزیزم ایرج فلاح کارشده است.

وی ادامه داد: «خانه‌ای کوچک با گردسوز روشن» از زندگی مستند داستانی شهید کشوری بوده که به‌اتفاق آقای فلاح کار شد و هفتمین اثر دفاع مقدس هم به «جام بلیک» اختصاص داشت که در مورد معلم شهید شعبان فکوری جویباری بود و همراه با آقای ابراهیم باقری کار شد.

*‌ تألیفم زندگی‌نامه 23 شهید دانش‌آموز و دو شهید معلم شهرستان سیمرغ

آب‌آذری با بیان اینکه در حال حاضر مشغول به تدوین اثر دیگری در حوزه دفاع مقدس هستم که در مورد 23 شهید دانش‌آموز و دو شهید معلم شهرستان سیمرغ است، اظهار کرد: تدوین این اثر با همراهی ابراهیم باقری حمیدآبادی به اتمام رسیده و در آینده نه‌چندان دور وارد بازار کتاب می‌شود.

وی افزود: 20 کار تلویزیونی در غالب مستند و مستند داستانی از شبکه‌های سراسری، مستند، خبر و شبکه‌های استانی پخش‌شده است و این افتخار را داشتم در سال 92 رتبه دوم کارگردانی را با فیلم «ریشه در آسمان» در نخستین جشنواره ملی ایثار کسب کنم.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس خاطرنشان کرد: مستند «270 درجه» از دیگر آثاری بود که با استقبال مواجه شده و حتی مدیر شبکه اول سیما وقت در مورد این نظر گفت که این کار می‌تواند سالیان سال پخش شود و ارزش خاصی دارد.

*‌‌ قلع و قمع آثار دفاع مقدس روی میز متولیان

آب‌آذری با تأکید بر اینکه در دفاع مقدس نتوانستیم نتایجی که باید می‌گرفتیم را کسب کنیم، عنوان کرد: آثار سلیقه‌ای شده و اثری که یک نویسنده به آن جان می‌بخشد و متولد می‌کند روی میز متولیان فرهنگ ایثار و شهادت قلع‌وقمع می‌شود.

وی ادامه داد: ایرادهایی که از طرح جلد، صفحه‌آرایی و پازل‌های کنار هم چیده شد در متن گرفته می‌شود باعث می‌شود اتفاقی که برای اثر رخ می‌دهد خوشایند نباشد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با بیان اینکه اگر به کتاب دفاع مقدس رجوع کنیم می‌بینیم که همه انسان‌ها شبیه هم است و زندگی‌ها تفاوتی باهم ندارد و فقط اسامی عوض‌شده، تصریح کرد: متولیان فرهنگ ایثار و شهادت وارد فضایی شدند که بسترساز تکرار و مکررات شده و همه کلید سوژه‌ها کلیشه‌ای، تکراری و خسته‌کننده شده است.

وی افزود: در آثار دفاع مقدس هیچ تازگی وجود ندارد و کمتر تازگی در آثار این حوزه می‌بینم.

*‌سعی کردیم اسطوره‌سازی کنیم

آب‌آذری با اشاره به اینکه به‌جرأت می‌توانم بگویم در آثار دفاع مقدس که بیش از 12 هزار کتاب به چاپ رسیده با شکست مواجه شدیم و مقام معظم رهبری از کمتر کتابی تجلیل کرده‌اند، بیان کرد: کشور ما در حوزه دفاع مقدس شبیه کارخانه‌ای ورشکسته‌ای شده که فقط تولید می‌کند و فروش ندارد و نتوانستیم شخصیت‌های دفاع مقدس را آن‌طور که باید معرفی می‌کردیم.

وی ادامه داد: به‌جای درست‌نویسی درشت‌نویسی اتفاق افتاده و سعی کردیم اسطوره‌سازی کنیم و اگر همین کاراکتر را با فضای خودمانی و خاکی که شخصیت از کوچه‌پس‌کوچه‌های خاکی بلند می‌شود معرفی می‌کردیم باری مخاطبین دل‌نشین‌تر می‌شد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس اگر آثار خوبی در حوزه دفاع مقدس کار نشود و خروجی خوبی نداشته باشد اتفاقی رخ نمی‌دهد، تصریح کرد: باید سالیان سال منتظر بمانیم تا سریال خوبی مثل سیمرغ کار شود تا در سال 76 همه منتظر دیدن این سریال باشند.

وی افزود: این اثر ماندگاری خود را پیدا کرد و باگذشت این‌همه سال این اثر و حتی موسیقی آن همچنان ماندگار باقی‌مانده است که در فیلم‌ها، کلیپ‌ها، مستندها و گوشی‌های همراه استفاده می‌شود.

آب‌آذری با بیان اینکه سال‌های اخیر آثار خوبی همانند «شیار 143» کارشده که از دیدن آن لذت می‌بری و سکانس‌های بسیار خوبی که توسط مریلا زارعی بازی می‌کند و انتظار چندین ساله یک مادر را نشان می‌دهد، اظهار کرد: این آثار شور و شیدایی خاصی در مخاطب ایجاد می‌کند و غمی تمام وجود مخاطب امروز را فرامی‌گیرد و این اثر ارزشمند است و کمتر از این‌ دست آثار را دیده‌ایم.

وی ادامه داد: اگر هر پنج سال یک فیلم، سریال، کتاب، سرود یا موسیقی خوب دفاع مقدسی تولید می‌شد تا امروز چندین اثر خوب به‌عنوان نمونه در این حوزه باید داشته باشیم.

*‌ در نظر نگرفتن چتر حمایتی برای هنرمندان دفاع مقدس

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با تأکید بر اینکه فیلم‌ساز دفاع مقدس با این چالش مواجه است که امکانات و تسلیحات نظامی در اختیارش قرار نمی‌گیرد و نویسنده دفاع مقدس این اتفاق نمی‌افتد که بر روی اثری پنج تا 10 سال زمان بگذارد و کار کند و اثر متفاوتی خلق کند، عنوان کرد: نویسنده دفاع مقدس مجبور است هرچند ماه اثری خلق کند و برای متولی فرهنگ ایثار و شهادت اهمیتی ندارد که بگوید هر صفحه کتاب 10 هزار تومان و نویسنده مجبور است حجم کتاب را زیاد کند تا خروجی موردنیاز را بدهد و در این صورت دیگر کیفیت معنا پیدا نمی‌کند.

وی افزود: شاید سالانه نویسنده‌ای که باید تحقیق و پژوهش را روی یک اثر انجام دهد ناچار است برای قسط، مشکلات خانوادگی و مخارج زندگی ناچار است چند اثر خلق کند که اتفاقی که باید در خروجی آثار دفاع مقدس اتفاق افتد رخ نمی‌دهد.

آب‌آذری با تأکید بر اینکه چتر حمایتی خاصی برای هنرمندان دفاع مقدس در نظر گرفته نشده تا نویسنده با خیالت راحت اثر ماندگار خلق کند، اظهار کرد: چون این اتفاق رخ نداده ما نمی‌توانیم انتظاری که در عرصه دفاع مقدس داشتیم رخ دهد و بگوییم در این عرصه خیلی موفق بوده‌ایم.

وی ادامه داد: کشورهای خارجی بر روی تخیلات خود فیلم می‌سازند و شخصیت‌هایی مثل تام کروز خلق می‌کنند اما در داخل شخصیتی مثل حسین خلعتبری که معروف به «حسین موریک» بود راداریم، شخصیتی واقعی که کارهای واقعی انجام داد.

*‌ رستم‌های واقعی احمد کشوری‌ها و حسین خلعتبری‌ها بوده‌اند

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با تأکید به اینکه به شخصیت‌های تخیلی افتخار می‌کنیم درصورتی‌که رستم‌های واقعی احمد کشوری‌ها، یحیی شمشادی‌ها، نجاریان، سهیلیان، حسین خلعتبری‌ها و پرویز ذبیحی‌ها بوده‌اند، عنوان کرد: این شخصیت‌هایی هستند که کشور بدهکار آن‌ها است و نتوانستند آن‌طوری که حق آن‌ها بوده معرفی کرده باشند.

وی افزود: در روزهای آغازین جنگ سپاه شکل نگرفته بود، نیروهای منظم ارتش در غرب حضور داشت و بیشتر مرز ایلام توسط هنگ مرزی و نیروهای مردمی با اسلحه M1 محافظت می‌شد و می‌دانید با M1 نمی‌توانستی جلوی تانک را بگیرید.

آب‌آذری با اشاره به اینکه روزهای اول جنگ روزهای مظلومیت و غربت بود و با همه مشکلاتی که وجود داشت خلبانانی از پایگاه ایلام بلند شدند، اظهار کرد: افراد فنی موشک‌ها را درون لانچر بالگرد روشن قرار می‌دادند درصورتی‌که برای لودگیری بالگرد باید خاموش باشد و در این وضعیت خلبان با لباس پرواز و کلاه در کابین نشسته و با این وضعیت با لقمه نون و پنیری تیک‌آف و پرواز می‌کردند.

وی ادامه داد: روزهای اول جنگ روزهای سختی بود و خلبانان باید دشمن را پیدا کرده و مورد هدف قرار می‌دادند درصورتی‌که بعدها در جنگ افسر رابط زمینی به خلبانان‌گرا اهداف را می‌داد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با بیان اینکه ایمنی پرواز اجازه نمی‌دهد در زمان قبل از طلوع Sunrise، قبل از غروب Sunset پرواز را انجام شود، تصریح کرد: اکثر پروازهای احمد کشوری از قبل طلوع آفتاب شروع می‌شد و تا بعد از غروب آفتاب ادامه پیدا می‌کرد.

وی افزود: کسانی که در عرصه پرواز هستند می‌دانند که 3 سورتی پرواز به لحاظ هدایت موشک و راکت و هدف قرار دادن تانک و نفرات دشمن از نظر روحی و جسمی فشار زیادی به فرد وارد می‌شود اما عشق به وطن باعث می‌شد که خلبانان در روزهای اول جنگ روزی 12 ساعت در ایلام پرواز کنند.

‌*‌ کشوری خلبان لحظه‌ها بحرانی و سرنوشت‌ساز بود

آب‌آذری با اشاره به اینکه کشوری خلبان لحظه‌ها بحرانی و سرنوشت‌ساز بود و اوایل جنگ روزی 12 ساعت پرواز می‌کرد، بیان کرد: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «شهید کشوری از مؤمنین بالله و رجال صادق در راه این انقلاب بود.»

وی ادامه داد: ریاست محترم جمهور و سران نظام به این موضوع اشاره می‌کنند که کشوری در روزهای اول جنگ با تیم آتش هوانیروز منطقه را اداره کرد و کار نیروهای هوایی، زمینی و زرهی را انجام می‌دادند.

*‌ به‌اندازه قیمت موشکی که از لانچر بالگرد خارج شد کار فرهنگی انجام نداده‌ایم

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با تأکید بر اینکه نتوانستیم به‌اندازه قیمت موشکی که از لانچر بالگرد شهید کشوری خارج شد و تانکی را منهدم کرد کار فرهنگی انجام دهیم، عنوان کرد: می‌توانستیم جوان‌های خود را بیمه کنیم و شهدا را الگو قرار دهیم.

وی افزود: هیچ‌وقت برنامه‌ریزی نکردم که بالگردی در مدارس حاضر شود تا دانش‌آموز با بالگرد کبرا آشنا شود و یا در راهیان نور غرب کشور از پایگاه کرمانشاه که اولین پایگاه رزمی و شکاری بوده بازدید به عمل می‌آمد تا دست‌کم بگوییم این افراد که بودند، در 27 سالگی چه کردند و چه حماسه‌ای خلق کردند.

آب‌آذری با بیان اینکه آیا امروز جوانان 27 ساله‌ای داریم که یک تیم آتش منطقه 430 کیلومتری را هدایت کنند، اظهار کرد: امروز این موارد را نداریم و اگر 27 ساله‌های امروز را با آن زمان مقایسه کنیم متوجه رشادت‌هایی که خلق کردند می‌شویم.

وی ادامه داد: ازاین‌دست جوانان و قهرمانان در مازندران کم نداریم.

*‌ معرفی یکی از قهرمانان و نابغه‌های جنگ توسط مجله آمریکایی

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه روستای بصل کوه رامسر روزگاری جوان دانش‌آموز پر جنب‌وجوشی را در خود پرورش دارد، اظهار کرد: این جوان پر جنب‌وجوش از کودکی با داستان‌های حماسه‌های پدربزرگ خود در کنار میرزا کوچک خان بزرگ شد و باعث شد حسین خلعتبری همیشه در اوج باشد و با مخالفت‌های خانواده وارد نیروی هوایی ارتش می‌شود و دوران آموزش خود را در آمریکا سپری می‌کند.

وی افزود: آن‌قدر این شهید گران‌قدر را معرفی نکردیم که در سال 2006 مجله دانشکده شپارد آمریکا از شهید خلعتبری به‌عنوان یکی از قهرمانان و نابغه جنگ یاد کرد و زمانی که این اتفاق افتاد تا به دنبال حسین خلعتبری رفتند تا ببیند که او چه کسی است.

آب‌آذری با بیان اینکه نیروی دریایی ایران مدیون حسین خلعتبری و عباس دوران است، تصریح کرد: در عملیات مروارید آن‌قدر پرواز قشنگی انجام دادند که نیروی دریایی عراق ساقط شد و ناوهای 240 میلیون دلاری اوزا که یک‌لحظه روی آب می‌آمد و سریع به درون آب می‌رفت با پروازهای خطرناک LAW LEVEL سطح آب این خلبانان مورد هدف قرار می‌گرفت.

وی ادامه داد: شهید خلعتبری تبحر بسیار زیادی داشت که به او شکارچی ناوهای اوزا می‌گفتند و بانام موشکی که شلیک می‌کرد به «حسین موریک» شهره شد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه اگر جنگ دریایی حسین خلعتبری را بررسی کنی فیلم‌های سینمایی بسیار زیادی می‌توان ساخت اما متأسفانه این اتفاق با سوژه‌ای به این زیبایی و نقاط عطف رخ نداده است، بیان کرد: ادارات طویل و عریض زیادی به مقام شامخ شهدا مزین هستند اما اتفاقی باید در آثار دفاع مقدس رخ نداد و تازه در حال مشاهده خروجی هستیم که باید قبل‌ها اتفاق می‌افتاد.

وی افزود: بعد از سی‌وچند سال از جنگ گذشته تازه به این فکر افتاده‌ایم که تمثال شهدای خود را بر روی جلد دفتر دانش‌آموزان چاپ کنیم اما می‌توانستیم کودکان را از سنین کم آموزش دهیم و با قهرمانان ملی آشنا کنیم.

‌*‌ شهیدی که زندگی‌اش در کوله‌پشتی جا می‌شد

آب‌آذری با بیان اینکه از شعبان فکوری جویباری شخصی که با توجه وضعیت زندگی فوق‌العاده عالی بود کل زندگی‌اش در کوله‌پشتی جا می‌شد، عنوان کرد: دریکی از عملیات‌ها به خاطر استفاده از عامل شیمیایی صورت به حدی شده بود که فرزندش او را نشناخت.

وی ادامه داد: کمتر توانستیم این مردان مرد را معرفی کنیم.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه زندگی شهید فکوری مرا به یاد زندگی شهید عباس بابایی می‌اندازد که به همسرش گفته بود تو به حج برو و من خودم را می‌رسانم و زمانی که همسر شهید بابایی در حال وداع با پیکر همسرش بود می‌گوید: «عباس مرا فرستادی خانه خدا و خودت رفتی پیش خدا»، بیان کرد: این موضوع برای شهید فکوری کسی که به چمران مازندران معروف بود اتفاق افتاد و زمانی که قرار بود به حج برود به همسرش گفت: «شما بروید؛ حج من در مهران و ایلام است.»

وی افزود: شهید میرحسن سجادی نیاکی اخلاق به خصوصی داشت و تخصص آن در بالگرد 214 بود که به‌عنوان رسکیو یا نجات دهند در عملیات‌ها حضور داشت.

آب‌آذری با بیان اینکه شهید سجادی شب قبل از شهادت رفت و غسل شهادت انجام داد و فضای شادی را در آن شب ایجاد کرد که مورد اذیت دوستان خود قرار گرفت و به او می‌گفتند کسی با 214 کاری ندارد و تو شهید نمی‌شوی، ادامه داد: شهید سجادی گفت فردا مشخص می‌شود چه کسی به شهادت می‌رسد.

*‌ شهید بی‌سر هوانیروز و یگانه شهید ایستاده هوانیروز

وی ادامه داد: صبح برای خوزستان درخواست تیم آتش کرده بودند و در خوزستان وارد منطقه‌ای می‌شوند که یکی از کبراها سانحه می‌دهد و شهید سجادی به‌عنوان بالگرد نجات‌دهنده وارد عمل شد و سریع بعد نجات خلبانان کبرا بلند می‌شود اما به‌گونه‌ای که در تیررس تانک دشمن قرار می‌گیرد که شلیک تانک باعث می‌شود سر شهید سجادی از بدن جدا می‌شود و شهید میرحسن سجادی نیاکی به امام حسین (ع) اقتدا می‌کند و به شهید بی‌سر هوانیروز معروف می‌شود.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه شهید محسن درخشان یکی دیگر از قهرمانان هوانیروز است جوانی بسیار خوش‌سیما بود که بعد از هدف قرار گرفتن بالگردش توسط دشمن کوردل اسیر می‌شود، تصریح کرد: دشمن چاله‌ای حفر می‌کند و ایستاده شهید را در چاله قرار می‌دهند و دورتادور او را سنگ می‌چینند و صورت شهید را آغشته به مواد شیرین می‌کنند.

وی افزود: حالت روانی سختی برای او به وجود آوردند و بعد از 48 ساعت گرسنگی و تشنگی به سراغ شهید رفتند که صورتش به خاطر هجوم حشرات متلاشی‌شده بود اندک رمقی در او باقی‌مانده بود که با گلوله دشمن به شهادت رسید و به یگانه شهید ایستاده هوانیروز معروف شد.

آب‌آذری با تأکید بر اینکه نتوانستیم شهید درخشان و شهید سجادی را معرفی کنیم و بشناسانیم، اظهار کرد: بالگرد برای مأموریت‌های برون‌مرزی ساخته نشده اما در منطقه مندلی عراق عملیات می‌کنند و تانک‌های دشمن را در خاک دشمن مورد هدف قرار می‌دهند که از پدافند هوایی اطلاع می‌دهند که جنگنده‌های دشمن در حال نزدیک شدن به آن‌ها است.

وی ادامه داد: شهید کشوری به فضل‌الله مشهدی (خلبان کبرا) و مهرآبادی (رسکیومن) می‌گوید بروند و خود در تعقیب و گریزی سعی داشت هواپیمای دشمن را به سمت پدافند هوایی و ضد هوایی هدایت کند چراکه خود شب قبل گفته بود قصد دارد یک هواپیمای دشمن‌شکار کند اما قبل از شلیک پدافند میگ دشمن بالگرد شهید کشوری را مورد اصابت قرار می‌دهد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با اشاره به اینکه فضل‌الله مشهدی به همراه کمک خود در تنگه بینا فرود می‌آیند و دو خلبان ناچار می‌شوند در سرمای آذر در رودخانه شنا کنند که متوجه می‌شوند جلوی آن‌ها آبشار خطرناکی قرار دارد و دوباره مجبور به برگشت می‌شوند که هواپیمای دشمن تاکتیک خود را عوض کرد و با موشک رودخانه را به رگبار بست، بیان کرد: به دلیل قدرت مانور کم هواپیما نسبت به بالگرد، میگ دشمن به مسیر خود ادامه می‌دهد که مورد هدف پدافند قرار می‌گیرد و خواسته احمد کشوری محقق می‌شود.

وی افزود: سریال سیمرغ هم نتوانست این تعقیب و گریز را نشان دهد.

*‌ قوانین فرهنگی کمکی به توسعه فرهنگی نمی‌کند

آب‌آذری با اشاره به اینکه باید واکاوی کنیم که چرا این اتفاق افتاده و چه کسی مقصر است، تأکید کرد: قوانین فرهنگی کمکی به توسعه فرهنگی نمی‌کند و در حال آسیب رساندن است.

وی ادامه داد: ما همه را مقدس می‌کنیم و جوانی که برای الگوبرداری می‌آید با خود می‌گوید من که احمد کشوری نمی‌شوم او از کودکی قرآن‌خوان بوده و این ویژگی‌ها را داشته است.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با تأکید بر اینکه نویسنده دفاع مقدس نباید برای چاپ اثر فرش خانه خود را بفروشد یا برای تولید مستند ماشین خود را بفروشد و به خاطر بدهکاری زندان رود، بیان کرد: این شخص بر روی موضوعی کارکرده که برای سربلندی کشور و ایران عزیز است و به نظر من هنرمندان دفاع مقدس همانند قهرمانان المپیک هستند که پرچم ایران را به اهتزاز درمی‌آورند.

وی افزود: هیچ امتیازی برای هنرمندان دفاع مقدس در نظر گرفته نشده و دوست دارم این انتقاد به گوش وزیر فرهنگ و ارشاد برسد حتی بیمه هنرمندانی هم که انجام‌شده هرساله به‌صورت سعودی در حال افزایش است و هیچ چتر حمایتی این بیمه هنرمندان نشده است.

*‌ هنرمندان دفاع مقدس مورد بی‌مهری مسئولین قرارگرفته‌اند

آب‌آذری با بیان اینکه هنرمندان دفاع مقدس به‌اندازه فوتبالیست درجه سه یا چهار هم دیده نمی‌شوند و مورد بی‌مهری مسئولین قرارگرفته‌اند، تصریح کرد: هنرمند دفاع مقدس اگر فوتبالیست می‌شد سربازی معاف بود، دانشگاه بدون کنکور داشت و کارشناسی و ارشد را به‌راحتی می‌گرفت و شغل او هم مهیا بود اما هنرمند دفاع مقدس چندین جشنواره ملی را پشت سر گذاشته و درو کرده اما همچنان در هزینه خانواده مشکل دارد آیا جوانان امروز این شخص را الگو قرار می‌دهند؟ و به دنبال این راه می‌روند؟

وی ادامه داد: مظلومیت هنرمندان دفاع مقدس کمتر از خود شهدا نیست.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با تأکید بر اینکه حدود 300 هزار نفر از بهترین فرزندان این آب‌وخاک را به حال خود رها کرده‌ایم و احوال آن‌ها را نمی‌پرسیم و حتی اطلاعات جنگ خود را از فرانسه می‌گیریم درصورتی‌که گنجینه خاطراتی مثل رزمندگان، جانبازان و آزادگان در کشور داریم که شاید سالی یک‌بار هم از آن‌ها یاد نکنیم.

وی افزود: بخش عظیمی از تاریخ دفاع مقدس را از دست دادیم چراکه به دنبال آن‌ها نرفتیم و خلبانی که ساعت‌ها میان گلوله مانور می‌دهد، سد و کارخانه نمک را می‌زند تمام خاطرات خود را به خود برده است و دفاع مقدس عملاً از دست رفت و هیچ تدبیری هم در مورد این موضوع نکرده‌ایم.

*‌ امروز افتخار ما نام‌گذاری میادین و اتوبان‌ها به نام شهدا است

آب‌آذری با اشاره به اینکه امروز افتخار ما نام‌گذاری میادین، اتوبان‌ها، بلوار و خیابان‌هایی است که به نام شهدای دفاع مقدس است اما آیا این شهدا را می‌شناسیم یا از رشادت‌ها و دلاوری‌های آن‌ها خبرداریم، بیان کرد: غریب به‌اتفاق جواب‌ها خیر است آیا امروز کسی از شهید دوران که با هواپیمای خود به سالن کنفرانس عدم تعهد زد تا عراق را ناامن جلوه دهد می‌داند؟

وی ادامه داد: نمی‌گوییم خلبانی داشتیم زمانی که برای آموزش به آمریکا می‌رود به مادر خود می‌گوید حقوق او را برای فقرا خرج کند.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با بیان اینکه شهدای دفاع مقدس از خود انسانیت به‌جا گذاشتند که امروز در جامعه کم‌رنگ شده است، تصریح کرد: به نظر من انسانیت دینی است که امروز طرفدار خاصی ندارد.

وی افزود: ابتدای پل زد هوایی، انتهای پل زد هوایی و فقط چند ثانیه برای هدایت موشک وقت داری اما خلبان ایرانی خطر این زد هوایی را خرید چون نمی‌خواست مادری فرزند سوخته خود را در آغوش بگیرد درصورتی‌که دشمن بعثی همچنین طرز فکری نداشت و نمونه بارز آن شهدای غواص عملیات کربلای 5 هستند.

آب‌آذری با اشاره به اینکه عین همین موضوع برای احمد کشوری رخ داد و به او خبر داند روستایی در 60 کیلومتری خاک عراق انبار مهمات خاک عراق است و باید بزنی به سمت آن روستا حرکت کرد و فکر می‌کرد خالی از سکنه هست اما مادری دید که فرزندی بر دوش دارد و در حال پهن رخت است و شهید کشوری بدون اینکه گلوله‌ای شلیک کند دستور برگشت داد، اظهار کرد: بعد از برگشت به پایگاه سایر خلبانان عصبانی بودند که 60 کیلومتر پیشروی کردیم بدون اینکه گلوله‌ای شلیک کنیم برگشتیم.

وی ادامه داد: شهید کشوری در این خصوص گفت ما مسلمانیم و با عراقی‌ها فرق داریم آن‌ها افراد بی‌دفاع را می‌کشند آیا ما هم باید افراد بی‌دفاع را بکشیم، ما مسلمانیم و مسلمان بودن این حکم را ایجاد می‌کند فقط با نظامی‌ها بجنگیم.

*‌«چ»‌ای که چمران نبود

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با بیان اینکه حتی فیلم‌های دفاع مقدس هم سفارشی‌شده و حتی تاریخ دفاع مقدس را تغییر می‌دهند، تصریح کرد: فیلم «چ» یکی از آن آثار است که می‌توان گفت این «چ؛ چمران نبود» شاید با موضوع چمران ساخته‌شده باشد اما چمران نبود.

وی افزود: همه می‌دانند در آن شرایط بحرانی و حساس و زمانی که چمران، اصغر وصالی و یارانش در محاصره دشمن بودند، زخمی‌ها را در بیمارستان سر بریدند و 20 هزار نفر از اهالی پاوه در محاصره بودند.

آب‌آذری با اشاره به اینکه در این شرایط که یکی از هواپیماهای 214 را هم مورد اصابت قرار داده بودند و دو خلبان این بالگرد یعنی جعفر مهدوی ملک‌کلایی از اهالی قائم‌شهر و محمدرضا وجدانی از اهالی کرمانشاه به شهادت می‌رسند تیمسار فلاحی به پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌رود و خلبانان را دور خود جمع می‌کند، بیان کرد: برابر قانون نیروی هوایی ارتش ایمنی پرواز اجازه پرواز در شب را نمی‌داد اما تیمسار فلاحی خلبانان را جمع کرد و برای آن‌ها موضوع را شرح داد که قبل از پایان صحبت‌های تیمسار فلاحی شهید احمد کشوری داوطلب نجات پاوه شد.

وی ادامه داد: شهید کشور گفت: میدانم 95 درصد ارتفاعات پاوه مشرف‌به من است و مرا می‌زنند اما با 5 درصد احتمال موفقیت تیک‌آف می‌کنم و رفت.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس با بیان اینکه کشوری به چمران پیام می‌دهد که «چمران من سیمرغ هستم» و از او می‌خواهد گرای دشمن را دهد، چمران هم مختصات دشمن را اعلام می‌کند و عامل نجات پاوه شهید کشوری بود موضوعی که در فیلم «چ» آقای حاتمی‌کیا ندیده‌ایم، بیان کرد: عملاً تاریخ تغییر کرد و در همین مکان بود که چمران از هوانیروز به‌عنوان فرشتگان آسمانی یاد می‌کند و از احمد کشوری به‌عنوان ستاره درخشان غرب یاد می‌کند.

وی افزود: در اوایل پژوهش خود با یکی از پاسدارانی که در آن زمان با پاوه در ارتباط بود برخورد کردم و از او شنیدم شهید چمران گفته بود: «ای خون‌هایی که در رگ‌های من هستید؛ شما مدیون احمد کشوری هستید.»

آب‌آذری با اشاره به اینکه آقای حاتمی‌کیا می‌توانست به هوانیروز اشاره کند، عنوان کرد: شهید کشوری ساعت 10 شب از مأموریت برگشت و صبح هم به عنوان فرمانده تیم عملیات هوانیروز پرواز کرد و قائله را به‌کل خواباند اما آنچه در «چ» می‌بینیم و با اسناد تاریخی مقایسه می‌کنیم زمین تا آسمان تفاوت دارد.

نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس در پایان گفت: به سراغ ما هنرمندان اگر می‌آید*نرم و آهسته بیاید*که مبادا ترک بردارد*چینی نازک تنهایی.

ارسال نظرات
پر بیننده ها