این کودتا سه شاخه سیاسی، نظامی، لجستیک و مالی داشت. مسولیت شاخه سیاسی به عنوان مهمترین شاخه با محمد باقر عالیخانی بود.
کد خبر: ۸۷۴۸۱۹۳
|
۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۲
به گزارش خبرگزاری بسیج، *حسین قاسمی در گزارشی اختصاصی که برای خبرگزاری بسیج ارسال کرده است در مورد این کودتا نوشت: تیرماه ۱۳۵۹ یعنی دوماه پس از شکست حمله نظامی نیروهای امریکایی در طبس ، روز اجرای کودتایی بود که جمعی از نظامیان و عناصر اطلاعاتی و ساواکی رژیم سابق طراحی کرده بودند؛کودتای نقاب که به غلط  به کودتای نوژه مشهورشد. مهمترین و اصلی ترین  هدف این کودتا، بمباران بیت امام بود.

این کودتا سه شاخه سیاسی، نظامی، لجستیک و مالی داشت. مسولیت شاخه سیاسی به عنوان مهمترین شاخه با محمد باقر عالیخانی بود. خاندان عالیخانی از گردانندگان اصلی شبکه زیتون در ایران و دارای ارتباطات وسیع با اسراییل بودند.

مسولیت شاخه نظامی بر عهده سرهنگ بنی عامری  و مسولیت شاخه لجستیک و مالی برعهده منوچهر قربانیفر دیگر عضو شبکه زیتون بود.

البته داوود الیانس صهیونیست رابط  کودتاگران با کانون های صهیونیستی بوده و درتامین مالی نقش مهمی داشته است و به نحوی می توان گفت منوچهر قربانیفر نمایندگی داوود الیانس را نیز برعهده داشته است. شاپور بختیار نیز که با فعالیت و اقدامات داوود الیانس و موساد، بعد از انقلاب از ایران خارج شده بود، رهبری کودتا را درپاریس داشته است.

این کودتا تنها چند ساعت قبل از اجرا(صبح ۱۷تیر) ، توسط یکی از خلبانان دخیل درکودتا افشا می شود.این خلبان اطلاعات خودرا در دراختیار ایت الله خامنه ای قرار داده بود.دراین یادداشت به برخی ابهامات این کودتا در فاصله دوماهه واقعه طبس تاکودتای نقاب پرداخته می شود.

۱- منوچهرقربانیفر بنابه اظهارات محسن کنگرلو و سایر اسناد و مدارک موجود ، قبل از انقلاب ازهمکاران وشرکای برخی مقامات اسراییلی بوده است.

بعد از انقلاب بخشی ازهماهنگی های عملیات نیروهای متجاوز امریکایی دلتا به ایران (حمله طبس) را انجام داده است. این عملیات در ۱۸اردیبهشت ۱۳۵۹در صحرای طبس شکست میخورد.

بعد از شکست این عملیات وافشای نقش قربانیفر ،او از ایران فرار می کند.چند روز بعد مجددا به ایران برمی گردد.درفرودگاه به دلیل نقشش در عملیات طبس ، بازداشت می شود.انچه گفته شده ان است که اوبعد از چندروز اززندان فرار کرده است. اما حدس و ظن قوی ان است که فراری داده شده باشد.

 این مقطع زمانی نیز بسیار مبهم و تاریک نگه داشته شده است،اولا زمان بازداشت وی درفرودگاه و زمان فرار وی مبهم است.ایا دراین مدتی که درزندان بوده است از او بازجویی به عمل امده است؟ بازجوی او چه کسی بوده است ؟ اعترافات و مطالبی که در بازجویی هاش گفته است شامل چه مطالبی بوده است؟

اقای کنگرلو درمصاحبه ای به همکاری قربانیفر ازطریق علی یونسی اشاره می کند.ایشان ازچه زمانی به اقای یونسی وصل شده واشنایی داشته که همکاری کرده است ؟ قربانیفربابرخی مانند امید نجف ابادی ازقبل انقلاب ارتباط داشته است ، روابط ایشان با اقای یونسی از چه زمانی بوده است ؟ درقصه طبس یا درقصه کودتا همکاری کرده است ؟

به فرض که گفته شود قربانیفر  دربحث کودتای نقاب همکاری کرده درزندان و اخبار کودتا را داده است و ازادشده تا دربین کودتاگران نفوذ کند، چرا به مسولین کشور خصوصا امام ، ایت الله خامنه ای و...اطلاع نداده اید ؟

قربانیفر دوماه بعد از کودتای نقاب، عامل خارج کردن تیمسارمدنی وسیروس اموزگار ازکشوربوده است،ایا در این قصه همکاری داشته است با بازجوها و عوامل دخیل درپرونده ؟ اگر همکاری می کرد اینهارا نباید خارج می کرد بلکه باید تحویل می داد.پس اینجا هم همکاری نکرده است.زمان کودتا وسران کودتای نقاب را هم که افشا نکرده است.پس این چه نوع همکاری بوده است؟

اگر قربانیفر درباره کودتا همکاری کرده ، چرا  اطلاعات کودتا  را از مسولین نظام مخفی کرده اند؟ایا دنبال ان بوده اندکه کودتا روال خودش را طی کند ؟اگر این باشد که بسیار ناخوشایند است. یااینکه اقای قربانیفر در این مرحله همکاری نداشته است .

در ادامه بعد از فرار کردن قربانیفر از زندان(بخوانیم فراردادن) با ان جرائم و خیانت ها، چگونه بدون دغدغه و خیلی راحت درخیابان های تهران جولان می دهد و پول جابجا و تقسیم می کرده است.
بالاخره فردی که از زندان فرار کرده است تامدتها باید مخفی زندگی می کرده است.چطور ممکن است که کسی که تحت تعقیب نظام است و در مساله طبس فرار می کند، با خیال راحت مجدد شروع به فعالیت کند. این خیال راحت را چه کسی به او داده است؟

حالا به فرض که ایشان بخاطر همکاری از زندان تحت نام فرار، ازاد شده است  فلذا خیالش ازطرف نیروهای امنیتی نظام راحت بوده ، این هم طبیعی است ، هرچند که گفتیم همکاری هم سراغ نداریم ، چگونه کودتاگران که ادمهایی اطلاعاتی ، امنیتی و ساواکی و رکن دوم ارتش شاه و مرتبط با سازمان های اطلاعاتی بیگانه هم بوده اند، به چنین فردی که زندان بوده و تازه از زندان فرار کرده است اعتماد کرده اند  وبه اومسولیت بسیار مهم تامین سلاح و پول و سایر امکانات را سپردند؟
 
 بعداز افشا و شکست کودتا نیزروسای هرسه شاخه کودتا از مرگ نجات پیدا می کنند.دونفر از انها یعنی سرهنگ بنی عامری مسول شاخه نظامی و منوچهرقربانیفر مسول شاخه تدارکات و مالی و تسلیحات ازکشور خارج می شوند و محمد باقرعالیخانی مسول شاخه سیاسی  نیز بدون مجازات رها می شود. این نیز خود یک معمای دیگر است.اگر قربانیفر همکاری می کرد سرهنگ بنی عامری وبرخی دیگر ازسران کودتا نباید دستگیر می شدند ؟
مارک گازیوروسکی نیز دراین زمینه معتقد است:

''فارغ از اینکه نقشه چطور لورفت،  دونکته مهم به نظر روشن می ایند:اول، به نظر قطعی است که نیروهای امنیتی ایران تا پیش از ۱۸تیر از جزئیات اصلی نقشه باخبرنبوده اند.اگربودند ، بی سک ، بنی عامری ودیگررهبران نقاب را دستگیرمی کردندکه در روزهای قبل از ۱۸تیر، کمابیش پیوسته درستاد فرماندهی شان حضورداشتند.همچنین بی شک گروه تکاوران تهران را هم دستگیر می کردند وکل شب ۱۸تیر را درخانه ای امن نزدیک مرکز تلویزیون می گذراندند وباعزمی جزم، می رفتند خلبان های جمع شده درپارک لاله و چتربازهای راهی نوژه راهم دستگیر می کردند.''

۲- آقای  ری شهری در  خصوص  اطلاع یافتن از کودتا ،می‌گوید:
'' نزدیک غروب آفتاب روز ۱۳۵۹/۴/۱۷ ، آقای سعید حجاریان که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت به دفترم آمد و هیجان‌زده گفت کار خصوصی دارم. ظاهرا چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: امشب قرار است کودتا شود بدین سان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.''
 اقای حجاریان درمصاحبه ای زمان اطلاع خود از کودتا را سه روز قبل از عملیات کودتا (یعنی حدودا ۱۵تیر) ذکر می کند:
'' سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند... شب کودتا به آقای ری‌شهری گفتم که می‌خواهد کودتا شود و ما آن را کشف کرده‌ایم.''

پس ما تا اینجا داریم که اداره دوم ارتش که مسولان ان محمدرضوی، سعید حجاریان، حبیب الله داداشی، مسعود کشمیری و... بوده اند، حداقل سه روز قبل از زمان و جزییات کودتا مطلع بوده اند ولی تا غروب ۱۷تیرماه به مسولین کشور خبرنداده اند و پس ازاطلاع رسانی  توسط خلبان دخیل در کودتا به ایت الله خامنه ای درصبح ۱۷تیرماه ،شب کودتا به اقای ری شهری اطلاع رسانی کرده اند.

۳- در کتاب کودتای نوژه (موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی، چاپ چهارم،صفحه ۲۷۸) امده است :''در شب كودتا (۱۳۵۹/۴/۱۸) بيش از ۲۰۰ نفر از كودتاگران از جمله «قرباني فر» در منزل فردي به نام «نور» كه در حوالي جام جم واقع بود، با لباس نظامي و با بازوبندهايي منقوش به شيروخورشيد اجتماع كرده بودند تا با دريافت علائم موفقيت كودتا، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران را تصرف كنند.
ولي در همان ساعات اوليه توسط تلفن به آنان اطلاع داده مي‌شود كه عمليات منتفي است در گروه‌هاي دو سه نفره پراكنده شويد.''
فردی که در کتاب «کودتای نوژه» فقط با نام «نور» معرفی شده کیست؟ چرا افراد حاضر در منزل ''نور '' فراری داده شدند؟‌ تلفنی که افشای کودتا را به کودتاچیان منزل نور اطلاع داده از جانب چه کسی بوده است؟

۴ - بررسی ارتباط محمد باقرعالیخانی مسول شاخه سیاسی کودتا، با برخی عناصر و عوامل ستاد ضدکودتا ، بسیار حائز اهمیت است. چرا و چگونه عالیخانی را از مجازات نجات می دهند؟ اداره دوم ارتش، اطلاعات نخست وزیری و...پس از کودتا، روابطشان با باقرعالیخانی چگونه تعریف می شود؟
اصرار برپنهان نمودن نقش محمد باقرعالیخانی به عنوان مسول شاخه سیاسی کودتا چیست ؟

آیا این مسائل در پرونده کودتای نوژه روشن است؟ امیدواریم با انتشار اسناد کودتای نوژه برای این ابهام‌ها بتوان پاسخی یافت.

 نکته پایانی: همین حلقه ای که نقش ضدکودتا را در اینجا بازی می کرده است ، درانفجار ۸ شهریور متهمین ان داستان می شوند. بازخوانی ۸شهریور، بدون بازخوانی کودتای نقاب ، بی نتیجه است. در کودتای نقاب کشمیری، حجاریان ، رضوی ، داداشی، جوادقدیری، بیژن تاجیک و...  داریم ، در ۸ شهریور هم همین اسامی نقش افرینی می کنند.
 
*پژوهشگر تاریخ 

ارسال نظرات