آیتالله خوانساری نماز جمعه مهجور و متروک مانده را در فیضیه قم مجددا احیا فرمود. برگزاری این نماز جمعه در قم، چنان مبارک بود که به دنبال آن نماز جمعه در بیشتر شهرهای کشور جانی تازه گرفت.
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، هفتم شهریور ماه هر سال، یادآور یاد و خاطره یکی از بزرگترین مراجع و فقهای معاصر آیت الله سید محمدتقی خوانساری است.
ایشان فرزند علامه سید اسدالله خوانساری است و نگاهی به اسامی سایر اجداد دیگر ایشان ثابت میکند که شجره مبارکشان به سرچشمه دانش و عصمت یعنی امام موسی بن جعفر (ع) میرسد.
سید محمدتقی در کودکی به مکتب رفت و خط را آموخت و از همان زمان، تمایز او با سایر شاگردان مکتب مشخص شد؛ چرا که تصمیم گرفت تا قرآنی را به خط خود به نگارش درآورد و وقف مسجد کند و چنین کرد.
او پس از مکتب، وارد حوزه علمیه خوانسار که در آن زمان به برکت پدران سید محمدتقی و دیگر فرزانههای علمیاش رونقی داشت، شد و پایههای مقدماتی علوم اسلامی را فرا گرفت.
پس از آن بود که با مشورت پدر، به حوزه علمیه نجف اشرف هجرت کرد تا در محضر اعاظم مراجع و فقها، به تحصیلات خود ادامه دهد.
خوانساری جوان چهار سال در درس فقیه و محقق بزرگ اصولی آیت الله آخوند خراسانی شرکت کرد و در کنار این درس، به محضر فقیه برجسته آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی هم شتافت. او پس از ارتحال این دو استاد بی بدیل، از درسهای ارزشمند مراجع معظم تقلید یعنی آیت الله نائینی و آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی هم بهرهها برد و به دریافت درجه اجتهاد از دست بسیاری از بزرگان حوزه نجف اشرف مفتخر شد.
اما با شروع جنگ جهانی اول، بصره و حوالی آن به تصرف قوای انگلیس درآمد و دولت عثمانی از روحانیون کمک طلبید. این بود که علمای شیعه با آنکه استبداد دولت بر اکثریت شیعیان عراق مستولی بود، اما نتوانستند در چنین هنگامهای، ناظر به پایمال شدن سرزمین مقدس عراق شوند و به همین دلیل، جمع بسیاری از فقها و علما، فتوای جهاد دادند.
در این میان آیتالله سید محمدتقی خوانساری نیز کرسی درس و تحقیق را رها کرد و در صف رهسپاران جهاد قرار گرفت که البته به مجروحیت ایشان هم منجر شد؛ اما همین حضور علما و فقها در جبهه، موجب شد تا عموم مردم به حضور در برابر نیروهای بیگانه تشویق شوند و جهاد با آنان را وظیفه خود بشمارند.
حضور جهادی ایشان البته با اسارت هم همراه شد و این عالم مجاهد، چهار سال اسارت را تا آزاد شدن تحمل کرد و برگ زرین دیگری در کارنامه زندگی خود بر جای گذاشت.
آیتالله خوانساری بعد از رهایی از اسارت، به زادگاهش خوانسار بازگشت. در آن روزگاران، آوازه حوزه نوبنیاد اراک، در همه جا پیچیده بود و از همین رو، معظمله به احترام آیت الله حائری یزدی، به اراک کوچید و در درس ایشان شرکت جست و خود نیز جداگانه به تدریس فقه، اصول و حکمت پرداخت.
دیری نگذشت که توجه آیت الله حائری را به خود برانگیخت و در زمره یاران نزدیک و مشاوران برجسته (هیأت استفتایی) آیت الله حائری قرار گرفت. آیت الله خوانساری پس از آن، مشوّقی برای هجرت آیت الله حائری به قم بود.
اینگونه بود که حوزه علمیه مبارکه قم پا گرفت و پس از سالیانی، در سوگ بنیانگذار خود یعنی آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به سوگ نشست. در آن موقعیت خطیر، حضرات آیات صدر، حجت کوه کمرهای و البته آیت الله خوانساری، به عنوان سه تن از شاگردان و همراهان برجسته بنیانگذار حوزه علمیه قم، برای تصدی مسؤولیت حوزه و عهدهداری رهبری دینی مردم مورد توجه قرار گرفتند.
در این میان آیت الله خوانساری با شایستگیهای فراوان اخلاقی و علمی که داشت، پیشگام نشد و تلاش کرد با همراهی سایر بزرگان، اداره حوزه را به بهترین شکل بر عهده گیرد. مدیریت این سه مرجع عالیقدر البته پس از چندی بر این استوار شد تا برای استقرار وحدت رهبری دینی مردم و زدودن شائبههای تفرقه، آیتالله بروجردی را به قم فرا خوانند و با اصرار زیاد او را بر این مسند خطیر نشانند.
پس از آن، آیت الله خوانساری بر تدریس در حوزه علمیه قم و تربیت شاگردان متمرکز شد تا جمع زیادی از فضلا و طلاب، افتخار شاگردی ایشان را بیابند که از آن جمله میتوان به آیت الله شیخ محمدعلی اراکی و آیتالله آقا مجتبی عراقی اشاره داشت.
اما یکی از ویژگیهای بارز زندگی نورانی این مرجع معظم، نماز کم نظیر ایشان در مدرسه فیضیه قم بود.
ایشان خود درباره اقامه نماز میفرمود:
«به نماز که می ایستم مثل این است که با خدا شفاهی صحبت میکنم و انگار با پروردگار، رخ به رخ هستم.»
چنین بود که در این نماز پرشکوه، حتی مقدس مآبانی که تردیدشان در عدالت امامان جماعت بسیار بود و به هرکس اقتدا نمیکردند، بیهیچ واهمهای با آیتالله خوانساری به نماز می ایستادند. البته جالب هم این بود که اگر برخی شبها ایشان نمیتوانست به نماز جماعت بیاید، امام خمینی که از استادان مشهور آن روزگاران حوزه علمیه قم بودند به امر ایشان در جایگاهش میایستادند و اقامه نماز میفرمودند.
همچنین باید به این نکته هم اشاره داشت که با توجه به نظرگاه فقهی آیتالله خوانساری، مبنی بر واجب احتیاطی بودن نماز جمعه، ایشان نماز جمعه مهجور و متروک مانده را در فیضیه قم مجددا احیا فرمود و پس از مدتی که این مدرسه گنجایش نمازگزاران را نداشت و این نماز به مسجد امام حسن عسکری (ع) منتقل شد. باید گفت برگزاری این نماز جمعه در قم، چنان مبارک بود که به دنبال آن نماز جمعه در بیشتر شهرهای کشور جانی تازه گرفت.
از دیگر مقاطع به یاد ماندنی زندگی این مرجع عالیقدر میتوان به سفر ایشان به مکه و رونق دوباره حج و البته فتواهای به یاد ماندنی و وحدت بخش ایشان درباره اقامه نماز جماعت با برادران اهل سنت اشاره کرد.
در عین حال فتواهای شورآفرین آیت الله خوانساری همگام با سایر مراجع و علما، مبارزه با کشف حجاب را وارد فضای جدیتری کرد و البته همراهی آن مرجع عالیقدر با آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در نهضت ملی شدن صنعت نفت و قطع شدن دست بیگانگان از این ثروت ملی هم در حافظه تاریخی ایرانیان ثبت و ضبط است.
این مرجع عالیقدر سرانجام پس از سالها مجاهدت در زندگی مجاهدانه علمی و عملی اش، به ملکوت اعلی پیوست و حوزههای علمیه را غرق در ماتم و عزا کرد.
مزار مطهر این عالم کم نظیر در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) و هم آغوش استادش، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، ملجأ و پناهگاه دوستداران علم و فقاهت است.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار