به بهانه آغاز اردوهای هجرت 3 تنگستان خبرگزاری بسیج گزارش می دهد
اینجا حماسه سازی نه به قدرت سلاح و نه قلم بلکه زور بازوی اخلاص پسران و دخترانی است که حضور را به معنای واقعی روایت می کنند و دست کوچکشان نشان از روحیه گذشتی است که در ابتدای عمر با غبار نشسته بر غرور کاری ندارد و سینه اخلاص را از عشق مملو کرده تا روایتگر ایثار باشند، راستی که قصه اخلاص این بچه ها تمام شدنی نیست.
کد خبر: ۸۷۲۵۱۴۲
|
۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۲
به گزارش خبرگزاری بسیج درتنگستان، ساعت 9 صبح به وقت تنگستان و اکیپ سر کشی از پایگاههای طرح هجرت 3 مستقر در مدارس تنگستان آماده حرکت شده است، آفتاب کم کم بر حرارت خود می افزاید و مسئولین آماده می شوند تا از چند مدرسه که به همت پایگاههای طرح هجرت 3 در حال بازسازی و مرمت هستند بازدید کنند.

همه محیای حرکتند و اولین ایستگاه بازدید مدرسه دخترانه پروین اعتصامی است.


اکیپ که شامل فرماندار  و بخشدار شهرستان به همراه فرماندهی سپاه و نماینده آموزش و پرورش است خود را به مدرسه می رساند و از حضور دختران نوجوانی که در حال رنگ آمیزی دیوارهای کلاس درس هستند بازدید می کند.

هوا گرم است و طاقت فرسا و کار و تلاش جاری و عرق اخلاص بر وجودشان هویداست.

خسته نباشید و خدا قوت مسئولین و حضورشان، روحیه بخش است و همه از این سعی و تلاش ابراز خرسندی می کنند و امیدوار به آینده.


گروه بازدید کننده مدرسه پروین اعتصامی را به مقصد روستای محمد طاهری تنگستان ترک کرده و با حضور در مدرسه حمزه سید الشهدا(ع) این روستا باز صحنه تلاش و کوشش پسرکان مخلص را مشاهده می کند و دست مریزاد همه به آنها طنین آن لحظه هاست.


صحنه صحنه زیبایی است ، یک فرهنگی و معلم خستگی ناپذیر را دیدیم که خود پا به پای دانش آموزان نوجوان حضور دارد و به عنوان استاد و راهنما هم کار یاد می دهد و هم تربیت می کند. به راستی دیدنی است و وصف آن در قاموس کلمات نمی گنجد.


خسته نباشید مسئولین را با یک لبخند رضایت می توان دروجود تک تکشان دید.لبخندی که با چاشنی نگاهشان، زبان گویای اخلاصشان بود.

گروه از آنجا به راه افتاد و آخرین مقصد مدرسه مدرس شهر اهرم بود، بچه ها مشغول کار و تلاش بودند و همه گوشه ای از کار را گرفته بودند.


از صحنه های تلاش و کوشش آنها بازدیدی شد و مدیر مدرسه که خود بسیجی فعال بود مسئولین و دانش آموزان را به دفتر مدرسه فراخواند تا ویژه برنامه ای را به اجرا در آورد.


دست و صورتهای اخلاصگر بچه ها رنگی بود و نمی خواستند روی مبل های دفتر مدیر بنشینند که مدیر به زور همه آنها را نشاند و برایمان از اوضاع حال و هوای بچه ها گفت.

آنچه جالب بود کار فرهنگی آقای مدیر بود که با سه عدد پوشه تا زده شده می خواست پیام حضور این بچه ها را شهدایی روایت کند.

سه پوشه تا زده شده که در یکی یاد شهدای تنگستان را گرامی داشته بود و در دیگری به نام شهدای مدافع حرم زینت داده شده بود و دیگری طرح هجرت 3 و می گفت: به بچه ها گفته ام که شهدایی زندگی کنید.


گر چه قصه اخلاص این بچه ها تمام شدنی نیست اما آن روز اکیپ کارش را تمام کرد و آنچه در ذهن ما ماند و بهانه ای برای روایتگری بود حضور پر اخلاص بچه های شهرمان بود که نگذاشته اند موتور اخلاص در وجود ایرانی مسلمان خاموش شود و همچنان هستند تا ایران اسلامی زنده و پاینده باشد.

     



ارسال نظرات