خبرهای داغ:
وقتي تجمل گرايي و اشرافيگري در جامعه رايج شد و به يك اصل تبديل شد فقرا در ماراتن مصرف فقير تر و اغنيا غني تر مي‌شوند.
کد خبر: ۸۷۱۴۳۱۴
|
۳۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۶

به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، تجمل گرايي واژه اي كه در اسلام منفور براي خواص و  عوام مي‌باشد اما در اصل به معناي زياده روي در مصرف  كالاهاي لوكس است، وقتي تجمل گرايي و اشرافيگري در جامعه  رايج شد و به يك اصل تبديل شد فقرا  در ماراتن مصرف فقير تر و  اغنيا غني تر مي‌شوند.

 شكاف طبقاتي  زيادتر مي شود و  انسانها بر اساس اموال و دارايي هايشان  قضاوت مي شوند نه بر اساس انسان بودن و  عقل و درايت انها در جامعه مصرفي تجمل گرا  خصوصا در كشور هاي اسلامي عريان شدند زنان از نشانه هاي تجمل گرايي  مي باشد.

 به طوريكه  ايران بيش از 5 ميليارد دلار براي مصرف لوازم  آرايشي زنانه  واردات دارد بازاري كه صفر تا صد آن در دست کشورهای بیگانه و مستکبر است، زنان براي  نشان دادن زينت ها و زيبايي هاي خدایی خود در منظر عام مسابقه مي دهند.

 لباس ها و شلوارهايي مي پوشند كه  فقط اندامشان را نمايان مي كند و خودشان را در معرض آسيب قرار مي دهند در زندگي تجمل گرايانه  بدعت هاي  حرام به صورت يك اصل پسنديده در  مي آيد، به عنوان مثال  جشن طلاق  گرفته مي شود و براي جدا شدن از هم مهمانی‌های مختلفی برگزار می‌کنند، كه در هيچ  جاي شرعيات ما بدان جشن ها اشاره نشده است.

در زندگي تجمل گرايانه و اشرافي گري  انسان‌هاي آبرومند پست و انسان‌هاي كلاه بردار  و حرامخور  بزرگ شمرده مي شوند زيرا  شما به اندازه اي كه داريد آبرو  كسب مي كنيد خواه اين اموال از راه نامشروع باشد  يا حلال !!!

اشرافيت و تجمل گرايي از وحشي گري بدتر است.

در جامعه اي كه اشرافيت حاكم شود و به يك  رويه تبديل شود انسانها براي مصرف  مسابقه مي دهند و در اين رهگذر هم ديگر را پاره پاره مي كنند خيانت ها در جامعه فراوان  و در بسياري از موارد به پيوندهاي برادر با برادر. زن و همسر ،پسر و پد  و... كشيده مي شود به همين دليل اشرافيت و تجمل گرايي از وحشي گري بدتر است.

 در تجمل گرايي انسان گرگ صفت مي شود و حرص و طمع  به عنوان يگ الگوي پسنديده  نمود پيدا مي‌كند كه هرچيز خوب براي من است و ديگران را با هر ترفندي  بايد دفع كرد.

در جامعه تجمل گرا كه مديران اشرافي بر آنان حاكم باشند تا ابد مصرف كننده  خواهند بودوصادرات و تولید  منهدم می شود

 در جامعه تجمل گرا كه مديران اشرافي بر آنان حاكم باشند هيچ گاه درهاي وارادت به روي انان بسته نخواهد شد بلكه تا ابد مصرف كننده  خواهند بود، در اين نوع رفتاردرب جامعه به روي تمام  كالاهايي كه لوكس مي باشند باز است و خود دولتمردان و حاكمان به عنوان رقيب  بخش خصو.صي در وارد عرصه واردات مي شوند به همين خاطر از رانت حاصل از تجمل گرايي و اشرافيگري در جامعه ، فرزندان  برخي از مديران نابغه اقتصادي مي شوند و يك شبه بازار ميلياردي  اقتصاد يك كشور را قبضه مي كنند.

در تجمل گرايي و اشرافيگري حاكم بر جامعه  رفتار منافقانه  فراوان ديده مي شود و  بسياري از افراد آن چيزي نيستند كه  بروز مي دهند بنابراين  كساني پيدا مي شوند كه زيباتر از حق سخن مي گويند و بدتر از كفر عمل مي كنند  و اين اشرافيت و تجمل در رفتار و فرهنگ  انان را مي توان نفاق فرهنگي و رفتاري و نفاق عملكردي آنان ناميد .

در تجمل گرايي  ذهن افراد خاموش و زبانشان دراز مي شود

 در تجمل گرايي  ذهن افراد خاموش و زبانشان دراز مي شود، گوش هاي جامعه  هر دروغي را  قبول و هر حقي را  مطرود مي دانند، انسانها تنبل  و تن پرور مي شوند.

 براي اينكه از دست رنج خود استفاده نكنند (اقتصاد مقاومتي) حاضر تمام  توليدات دنيا را امتحان كنند در مديريت اشرافي حاكم برجامعه هيچ توليدي در جامعه مقرون بعه صرفه نيست!! لذا در ايران بنزين توليد داخل را  هماهنگ با بي بي سي آن را  آلوده ومقرون به صرفه نمي دانيم. اما ژاپن با خريد نفت ايران و ترانزيت آن به كشور و تبديل آن  به فراورده و ترانزيت دوباره به ايران برايش مقرون به صرفه است. اما ايران با دارا بودن مواد او.ليه فراوان و عدم پرداخت هرينه 

در جامعه تجمل گرا  كوبيدن ديگران براي  زيبا جلوه دادن خود يك امر عادي است.

ترانزيتي بيمه اي و ساير  مانند مسافت مقرون به صرفه نيست،  اين همان مديريت  تجمل گرايانه است كه مي گويد مرغ همسايه غاز است.!!! در جامعه تجمل گرا به آن چيزي كه زيبا عمل شود بها نمي دهند بلكه زيبا گفته شود  براي مردم  جذاب تر مي شود.

 در اين نوع رفتار كه از مديران بالا به سطح  پايين جامعه سرايت مي كند جار و جنجال بهترين روش براي كارنكردن است زيرا  زيبا بگوييد اگر نشد  نگذاشتند بهترين دفاع است. در جامعه تجمل گرا  كوبيدن ديگران براي  زيبا جلوه دادن خود يك امر عادي است و مديراني كه دائم گذشته و حال را مقصر مي دانند غرق در رفتار اشرافيت هستند.

 در جامعه تجمل گرا اگر كسي با رفتار اسرافگري مخالفت كند عقب مانده و نادان معرفي مي شود، مديران حاكم بر جامعه كه خوي اشرافيت دارند  همه كس و همه چيز را رقيب خود مي دانند.

وقتي الگوي مصرف به اين افراد مي رسد هيچ محدوديتي وجود ندارد اما وقتي به مردم مي رسد خط كش حسابرسي و حسابكشي به قدري درست كار مي كند كه تمام خلایق حيران مي مانند و مو را از ماست بيرون مي كشند.

درجامعه اشرافی براي گرفتن دختر وزير و وكيل و مدير كل  مسابقه مي دهند يا براي دختران خود ازآقازاده  خواستگاري مي كنند

در جامعه تجمل گرا ازدواج هاي مسئوليتي كه در حقيقت بايد بدان ازدواج ربوي و مسئوليتي گفت، فراوان اتفاق مي افتد.

و براي اينكه در جايگاه برتر قرار گيرند براي گرفتن دختر وزير و وكيل و مدير كل  مسابقه مي دهند يا براي دختران خود از آقازاده خواستگاري مي كنند تا دامادي  در خور جايگاه اجتماع  داشته باشند و اصل و نسب دار باشد. اين نوع ازدواج ها و پيوند هاي سببي باعث  تشكيل باند فاميلي اشرافيت سياسي در بدنه حكومت شده و سر آغاز فساد و اختلاس دزدي و خيانت به مردم و بيت المال مي شود.

در جامعه تجمل گرا و اشرافيت سياسي رفتن به سفر از كيسه بيت المال يك پرستيژ خاصي دارد لذا در كشور ما  ايران به يك باره  افراد وزير خارجه مي شوند وهدف از سفررا خدمت به خلق خدا و  انتقال تجربه نداشته عنوان مي كنند.

با كمي تامل متوجه مي شويم كه بسيا ري از مديران و افراد پا را فراتر گذاشته و فرزندانش را براي تحصيل به خارج مي فرستند و پس از مدتي با رانت سياسي و آقازادگي  به عنوان يك نخبه بي عمل بروز و ظهور پيدا مي كنند و نا قدر مطرح مي شوند كه  امثال شهيد اشتياني پدر علم سلولهاي بنيادي در گمنامي خود به ديار غربت مي رود اما غارتگران بيت المال و فتنه گران كه دستشان به  جيب ملت و كيسه بيت المال بوده است محبوب مي شوند.

 تجمل گرايي  به اندازه اي از دين برداشت مي كند كه دنياي انسان را  آباد كند و جهاد را خشونت  عنوان مي كنند. و هر چيزي كه بوي زحمت دهد  به عنوان يك سد  و مانع برخورد مي شود لذا در بحث تحريم ها كساني فرياد گرسنگي مردم را سر دادند كه در تاريخ بعد از انقلاب و به بركت  نظام اسلامي خود و خانواده هايشان جز شكم سيري دردي ديگر نداشتند.

1002/ت30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها