حکایتی از فیض کاشانی به بهانه حقوقهای نجومی
فیض کاشانی در پاسخ به شاگردانش: مگر مؤمن دزدی می‌کند؟ یعنی چه؟ مگر مسلمانی که روزی‌خور پروردگار و مطیع پیغمبر(ص) است، می‌گوید: من شیعه اهل بیت(ع) هستم. مال دیگری را می‌برد؟! مگر می‌شود؟
کد خبر: ۸۷۰۸۵۲۷
|
۲۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۹
به گزارش خبرگزاری بسیج، رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز عید سعید فطر ضمن تأکید بر لزوم برخورد جدی با متجاوزان به بیت‌المال مسلمین در قضیه حقوق‌های نجومی فرمودند: توجّه داشته باشید، دشمنان نظام اسلامی می‌خواهند از این قضیّه یک مستمسکی علیه نظام اسلامی درست بکنند...مسئله‌ی عزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیت‌المال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در دستور قرار بدهند. این وظیفه‌ی همه است؛ مردم نسبت به این مسئله اهمّیّت می‌دهند و اگر چناچه این قضیّه اتّفاق نیفتد و دنبال‌گیری نشود، اعتماد مردم به نظام کاسته می‌شود که این فاجعه‌ بزرگی خواهد بود. بایستی با اقدام جدّی، اعتماد مردم را حفظ کرد.

با کمی تأمل بر این فرمایش ولی أمر مسلمین به خوبی می‌توان فهمید که فراهم‌آوردن زمینه بی اعتمادی مردم به نظام جمهوری اسلامی، خیانتی است که در پس اعداد و ارقام نجومی این دست‌اندازی‌ها بر حقوق مردم مستور مانده است؛ هرچند که این حرامخواری‌ها با این نیت صورت نپذیرفته باشد. 

در این رابطه توجه به حکایتی از فیض کاشانی صاحب تفسیر «صافی» خالی از لطف نیست. استاد ارجمند حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان در نقل این حکایت می‌گوید: مرحوم فیض کاشانی 400 سال قبل، 400 طلبه پای درسش می‌آمدند. روزی بعد از تمام شدن درس، به طلبه‌ها فرمود: من دیروز پیاده از جایی به طرف خانه می‌آمدم، خسته شدم، بر سکویی نشستم، سیبی را از جیبم درآوردم و با چاقوی کوچکم که مانند قلم‌تراش بود، سیب را پوست کندم و خوردم. اکنون در درس یادم آمد که این قلم‌تراش را آنجا جا گذاشتم، هر کدام از شما راه خانه‌اش از آن طرف است، قلم‌تراش مرا بردارید و فردا بیاورید، به من بدهید.

طلبه‌ای گفت: آقا! دیروز بعد از ظهر در این شهر کاشان، قلم‌تراش خود را جا گذاشتید، امروز به یاد آورده‌اید، حال می‌گویید: بروید و بیاورید؟ دیگر این قلم را برده‌اند.

مرحوم فیض مبهوت شد، گفت: مگر اینجا دارالمؤمنین نیست؟ مگر مؤمن دزدی می‌کند؟ مالک قلم‌تراش که کس دیگری است، یعنی چه برداشتند؟ چرا به این شهر تهمت می‌زنید؟ مگر مسلمان مال دیگری را مال خودش می‌داند؟ یعنی چه؟ مگر مسلمانی که روزی‌خور پروردگار و مطیع پیغمبر(ص) است، می‌گوید: من شیعه اهل بیت(ع) هستم. مال دیگری را می‌برد؟! مگر می‌شود؟!

ارسال نظرات