من در محضر خداوند و امام حسین (ع) شرمنده‌ام که چرا یک‌بار برای‌شان جان می‌دهم و چرا دیر.نماز و حجاب خود را حفظ کنید و برای خدا زندگی کنید و همیشه به‌یاد خدا باشید.
کد خبر: ۸۷۰۲۱۲۳
|
۰۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۷
به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران،شهید مدافع حرم روح‌الله صحرایی از شهدای لشکر عملیاتی 25 کربلا به همراه دیگر یارانش «محرمعلی مرادخانی، عبدالرحیم فیروزآبادی، مصطفی شیخ‌الاسلامی» در روز 16 آذر ماه 1394 در حلب سوریه به شهادت رسید.

پس از انتقال وسایل شخصی شهید صحرایی از سوریه، وصیت‌نامه‌ای همراه این وسایل بود که شما را دعوت به خواندن آن می‌کنیم.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود به پیشگاه حضرت حق و محضر ولی عصر (عج) و نائب بر حقش حضرت امام خامنه‌ای (دامت برکاته) و به ارواح ملکوتی امام خمینی (ره) و همه شهدای راه حق.

اینجانب روح‌الله صحرایی فرزند غلام‌رضا، وصیت‌نامه خود را در طی 2 قسمت می‌نویسم:

قسمت اول مربوط به خانواده و قسمت دوم خدمت فامیل‌ها، دوستان، آشنایان، هم‌محله‌ای‌ها و همکاران عزیز می‌باشد.

* قسمت اول:

پدر عزیزم!

مادر دلسوزم!

همسر صبورم!

و برادر مهربانم!

من با اشک چشم و دلی شاد از نزد شما به محضر الهی می‌روم.

جسم من می‌رود ولی روح من در کنار شماست، پس بر من گریه نکنید، چون که من نمرده‌ام بلکه زنده‌ام و شما را می‌بینم.

من و امثال من هدیه و نعمتی هستیم که خداوند به هر پدر و مادری می‌دهد و شماها مرا به نزد عزیز دلم خداوند بلندمرتبه فرستادید و من در راه حق رفتم و در محضر او به آرامش دل رسیده‌ام.

شماها هم برای اینکه این فراق جسمانی مرا تحمل کنید و برایتان آسان شود، به‌یاد آورید کربلا را، صبوری و استقامت حضرت زینب (س) را، که برادران و برادرزادگان و پسران خود را به میدان نبرد فرستاد و جلوی چشم آن حضرت همه شهید شدند و سر مبارک‌شان بالای نیزه‌ها رفت.

به‌یاد بیاورید امام حسین (ع) و سرگذشت آن حضرت را، من بیچاره که آبرومند و سربلند رفتم و با عزت و احترام برمی‌گردم.

من در محضر خداوند و امام حسین (ع) شرمنده‌ام که چرا یک‌بار برای‌شان جان می‌دهم و چرا دیر.

نماز و حجاب خود را حفظ کنید و برای خدا زندگی کنید و همیشه به‌یاد خدا باشید، فرزندانم را طوری تربیت نمایید که پرچم‌دار راه شهیدان باشند تا ان‌شاالله در ظهوری نزدیک در زمره سربازان واقعی امام زمان (عج) قرار گیرند.

قسمت دوم:

خدمت همه فامیل‌ها، دوستان، آشنایان، هم‌محله‌ای‌ها و همکاران عزیز!

اولاً بگویم که این وصیت‌نامه، صرف نصیحت به شما نیست بلکه تذکر خودم نیز می‌باشد.

خیلی سخت است برای من نوشتن این چند جمله، چون حرف دل را در محضر خداوند نمی‌توان روی کاغذ آورد و بیان کرد.

حرف دل را باید فقط به محضرش گفت، چون عشق واقعی اوست، اگر می‌خواهید زندگی کنید، برای خدا زندگی و اگر خواستید بمیرید برای خدا و در راه او جان بدهید.

متوسل به عشق الهی شوید، این عشق پایدار است و آرامش بخش می‌باشد، هم در این دنیا و هم در آخرت در محضرش، عشق زمینی، هدیه و نعمت و رحمت عشق الهی است.

عاشق مطلق خداست و بعد پیامبرانش و بعد معصومین (ع)، چون خود خداوند می‌فرماید: من از رگ گردن به شما نزدیک‌ترم، من دوست دارم دست شما را بگیرم و به‌سوی خود بازگردانم و به شما آرامش دهم، می‌فرماید: پس چرا قدر این عاشق بی‌نیاز و بی‌توقع را نمی‌دانید.

حالا من بیچاره در محضر خدا کجا هستم و شما ای عزیزانم کجا هستید و به کجا می‌روید، به حال و احوال خود بنگرید تا متوجه شوید کجای کارید.

 

ای عزیزانم!

خدا را، خدا را، فراموش نکنید، رسم این عشق و عاشقی را بین خود و خدای خود بهم نزنید، تا زنده‌اید خدا منتظر شماست و بدانید کسی که برای خدا و در راه خدا مرده است، نمرده است بلکه زنده است و در محضر الهی تا ابد می‌ماند.

برای ما گریه نکنید، ما زنده‌ایم و در محضر خدا برای مصیبت امام حسین (ع) گریه کنید.

توصیه من این است که دست از ولایت فقیه برندارید؛ نماز و حجاب خود را حفظ کنید و در راه رضای خداوند قدم بردارید و خود را به آرامش برسانید.

ظهور حضرت نزدیک است ان‌شاالله، زمینه‌ساز ظهور باشید.

یاد و خاطره همه شما در ذهن من هست و می‌ماند.

بر اهل حرم، اگر جسارت بشود

این قافله، گر دوباره غارت بشود

یک تن ز یزیدیان، نماند در شام

بر لشکر حق، اگر اشارت بشود

خداحافظ؛ ما خوشحال رفتیم

روح‌الله صحرایی


ارسال نظرات
پر بیننده ها