خبرهای داغ:
«نسیم آنلاین» از الزامات رویکرد ایران پس از Brexit گزارش می‌دهد؛

اروپا را دریابید؛ نه "اتحادیه اروپا" را

برخلاف دیدگاه حاکم بر وزارت خارجه دولت یازدهم، اتحادیه اروپا دیگر کدخدای این قاره نیست و روز به روز به کشتی تایتانیک شباهت بیشتری پیدا می‌کند؛ یک کشتی مجلل و پرزرق و برق که در آستانه برخورد با صخره یخ و فروپاشی کامل است.
کد خبر: ۸۷۰۰۶۷۹
|
۰۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۱
به گزارش خبرگزاری بسیج، سرانجام و پس از حدود دو سال کشمکش بر سر برگزاری همه‌پرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و افتادن یک ستاره از 28 ستاره این اتحادیه، روز گذشته مردم به پای صندوق‌های رای رفتند و برخلاف اکثر قریب به اتفاق نظرسنجی‌ها، به وداع با بروکسل رای مثبت دادند؛ مساله‌ای که تاریخی بود اما اصلا عجیب نیست.

بررسی تاریخچه شکل‌گیری اتحادیه اروپا پس از جنگ جهانی دوم مشخص می‌کند که از ابتدا، موزائیک‌های این اتحادیه صرفا با فشار و اصطلاحا «چسب آمریکایی» در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا به نوعی دیوار دفاعی ایالات متحده در برابر بلوک شرق باشند و این روند پس از پایان جنگ سرد نیز به اهرمی برای کنترل قاره سبز توسط واشنگتن تبدیل شد.

به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان در سال‌های اخیر نسبت به کمرنگ شدن چسبناکی اعضا به یکدیگر (به دلیل ماهیت متضاد آنها) هشدار داده بودند که این موضوع بالاخره در ماجرای Brexit خود را به نمایش گذاشت و اولین مهره از دومینوی ریزش ستاره‌ها از پرچم آبی اتحادیه، فرو افتاد.

 

در این میان، یک سوال مهم برای ایرانیان مطرح است: واکنش دستگاه دیپلماسی کشورمان نسبت به این مساله تاریخی چگونه باید باشد؟ آیا خروج بریتانیا از اتحادیه، زمینه‌ساز فایده و دستاورد برای تهران است و یا موجب عدم ثبات و ابهام در تامین منافع کشورمان در قاره اروپا می‌شود؟

 

قطعا عوامل متعددی در یافتن پاسخ مناسب به این سوالات دخیل هستند اما همه این جواب‌ها حول یک محور قرار می‌گیرند و آن، «تغییر نگرش وزارت امور خارجه نسبت به اروپای جدید» است.

نگاهی به رویکرد وزارت خارجه در تنظیم سفرها و نوع روابط دیپلماتیک با کشورهای اروپایی موید این ادعاست که هنوز نگاه مبتنی بر «اروپای شرقی – اروپای غربی» بر این وزارتخانه حاکم است و بر همین اساس است که ذهنیت مسئولین کشور درباره قاره سبز، برآمده از رویکرد کلاسیک اروپاشناسی یعنی برتری دادن اروپای غربی بر اروپای شرقی است؛ نگاهی که غلط بودن آن در بحران اخیر اقتصادی غرب به اثبات رسید و تبعات زیان‌بار آن نیز عیان شد اما کماکان در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشورمان وجود دارد.

«برکسیت» تلنگری محکم به اهالی دیپلماسی در جهان بود و در این زمینه باید به دیپلمات‌های کشورمان تذکر داد که دوران آقایی اروپای غربی بر برادران شرقی خود مدت‌هاست که به پایان رسیده و به قول «ان اپلبام»، استاد علوم سیاسی در مدرسه اقتصاد و سیاست لندن، دیگر اروپای شرقی وجود خارجی ندارد.

در حال حاضر، اقتصاد کشورهایی نظیر چک، اسلواکی، لیتوانی و لهستان با رشدی موثرتر و بالاتر از کشورهایی نظیر فرانسه، ایتالیا و پرتغال فعالیت می‌کند و به دلیل نوسازی، از فساد کمتری نسبت به کشورهای غربی نظیر انگلستان – و ماجراهای پولشویی مقامات دولتی که در ماه‌های گذشته اعتراضات زیادی را به دنبال داشته است – برخوردار هستند. جالب است بدانیم که عامل اصلی رشد و افزایش ثروت در قاره اروپا در دو سال اخیر، نه فرانسه و آلمان و ایتالیا و امثالهم بلکه کشورهای شرق اروپا بوده‌اند.

برخلاف دیدگاه حاکم بر وزارت خارجه دولت یازدهم، اتحادیه اروپا دیگر کدخدای این قاره نیست و روز به روز به کشتی تایتانیک شباهت بیشتری پیدا می‌کند؛ یک کشتی مجلل و پرزرق و برق که در آستانه برخورد با صخره یخ و فروپاشی کامل است. این سخن را باید از زبان «یانیس واروفاکیس»، وزیر سابق امور دارایی یونان شنید که «اتحادیه اروپایی وجود نخواهد داشت. آنچه شاهدش خواهیم بود در واقع نسخه ای مضحک از اتحاد سوسیالیستی شوروی سابق خواهد بود. اگر یادتان باشد اتحاد شوروی سابق یک موجودیت اقتصادی ناپایدار بود که با اراده و اقتدارگرایی سیاسی سرپا مانده بود. تلاش برای حفظ یکپارچگی موجودیتی چند ملیتی که ذاتا با هم جمع نمی شود، شما را به درون پاشی نزدیک می کند و هزینه این درون پاشی بسیار بالاست. این همان چیزی است که ما از آن می ترسیم.»

کشورهای شرق اروپا اکنون تشنه فناوری و مبادلات علمی و بازرگانی هستند و به دلیل گرانقیمت بودن فناوری‌های غرب، می‌توانند بازار بسیار مناسبی برای صادرات علم و محصولات دانش بنیان از سوی کشورهای آسیا باشند؛ همانطور که در سال‌های اخیر می‌بینیم چین، ژاپن و کره جنوبی برای فتح این بازار فعال خیز برداشته‌اند. ایران هم می‌تواند و باید به جای همراهی با شرکت‌های بدنام و دسته چندمی مانند پژوی فرانسه و فیات ایتالیا، زمینه را برای تبدیل برند ایرانی به یک محصول جهانی پسند در شرق اروپا فراهم کند. فراموش نکنیم که تا همین چند سال پیش، سمند ایران در بلاروس خط تولید داشت و اتفاقا با استقبال خوبی – به دلیل قیمت پایین نسبت به محصولات مشابه اروپای غربی و رضایت شهروندان شرق اروپا از حداقل کیفیت - هم روبرو شده بود.

با این حال، دستگاه سیاست خارجی کشورمان طی سال‌های اخیر و با روی کار آمدن دولت یازدهم، اگرچه داعیه پیشینه علمی و حرفه‌ای در حوزه مسائل دیپلماتیک داشته است اما به دلیل درگیر کردن خود با مساله هسته‌ای و تبدیل وزارت امور خارجه به وزارت مذاکرات هسته‌ای، نتوانسته تطبیق مناسبی با فضای روز جهان داشته باشد و حتی فراغت شش ساله محمدجواد ظریف از حضور در وزارت امور خارجه – پس از رفتن از پست نمایندگی ایران در سازمان ملل – هم نتوانسته او را به سمت تاملات جدید در حوزه روابط بین‌الملل هدایت کند و به جرات می‌توان گفت که دیدگاه دیپلماتیک وزیر امور خارجه کشورمان در سال‌های جنگ سرد باقی مانده و او پس از دوران تحصیل در رشته روابط بین‌الملل – که نهایتا منجر به اخذ مدرک دکتری از راه دور دانشگاه دنور در سال 1988 شد – هنوز نتوانسته رویکرد دیپلماتیک ذهنی خود را فراتر از متون درسی در سال‌های جنگ سرد تغییر دهد. همین مساله سبب شده تا نوع نگاه دستگاه دیپلماسی کشورمان به فضای جهانی – و به طور خاص، اروپا - متاثر از همان دوران و بلوک‌بندی شرق و غرب باشد.

متاسفانه نگاه مبتنی بر جنگ سرد سبب شده تا همچنان یک خط فرضی بر اروپا حاکم باشد و این قاره را به دو سوی «شرق بدبخت» و «غرب خوشبخت» تقسیم کند و نهایتا نیز با استناد به قانون مارشال که پس از پایان جنگ جهانی دوم میان کشورهای غرب اروپا و ایالات متحده منعقد شد، نظریه «گفتگو با کدخدا» برای جلب نظر اروپایی‌ها در دستور کار دولت یازدهم قرار بگیرد.

به همین دلیل است که جدایی لندن از بروکسل را می‌توان یک رویداد خوب و ارزشمند در زمینه وارد کردن تلنگر به دستگاه دیپلماسی کشورمان دانست که اگر درست فهم شود، می‌تواند ریل‌گذاری ارتباط تهران با کشورهای اروپایی را به طور کامل تغییر دهد و فضای روابط دو طرف را از انحصار «تهران - بروکسل»، خارج و زمینه را برای برقراری روابط دوجانبه با تک تک پایتخت‌های اروپایی فراهم کند.

در واقع باید تاکید کرد که ایران برای پیشبرد اهداف و تامین منافع ملی خود نیازمند برقراری ارتباط دیپلماتیک با همه 52 کشور قاره اروپا – و نه تنها 27 عضو اتحادیه (با احتساب خروج بریتانیا) – است و در این زمینه باید توجه بیشتری از سوی مسئولان ارشد وزارت امور خارجه صورت گیرد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار